1. They have a tendency to try to sidetrack you from your task.
[ترجمه گوگل]آنها تمایل دارند سعی کنند شما را از کارتان دور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها تمایل دارند که سعی کنند شما را از کار خود دور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The leadership moved to sidetrack the proposal.
[ترجمه گوگل]رهبری برای کنار گذاشتن این پیشنهاد حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]رهبر این پیشنهاد را به sidetrack پیشنهاد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Do not sidetrack into dwelling on what is wrong with it.
[ترجمه گوگل]منحرف نشوید و در مورد آنچه اشتباه است فکر نکنید
[ترجمه ترگمان]هیچ کاری نکن که در این مورد دخالت کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He'd tried to hurry Eloise away, to sidetrack the woman standing in their path.
[ترجمه گوگل]او سعی کرده بود با عجله الویس را دور کند تا زنی را که سر راه آنها ایستاده بود منحرف کند
[ترجمه ترگمان]سعی کرده بود که با عجله کنار برود تا زنی را که در مسیر آن ها ایستاده بود، آزاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Along the way, they intend to sidetrack some of President Bush's most controversial proposals, while compromising on others.
[ترجمه گوگل]در طول راه، آنها قصد دارند برخی از بحث برانگیزترین پیشنهادهای پرزیدنت بوش را کنار بگذارند و در برخی دیگر مصالحه کنند
[ترجمه ترگمان]در طول راه، آن ها قصد دارند برخی از پیشنهادها بحث برانگیز رئیس جمهور بوش را به خطر بیاندازند، در حالیکه در مورد دیگران مصالحه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Oriented case overshot for sidetrack drilling tech is a main component in down hole work - over operation.
[ترجمه گوگل]اورشات کیس جهت دار برای فناوری حفاری در مسیر کناری، جزء اصلی در حفره های پایین - عملیات بیش از حد است
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's my turn. Don't try to sidetrack me.
[ترجمه گوگل]نوبت من است سعی نکن منو منحرف کنی
[ترجمه ترگمان]نوبت منه سعی نکن منو گول بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Environmentalists accuse it of trying to sidetrack the issue.
[ترجمه گوگل]فعالان محیط زیست آن را متهم می کنند که تلاش می کند این موضوع را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]متخصصان محیط زیست این کشور را به تلاش برای حل مساله متهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's my turn. Don't try to sidetrack.
[ترجمه گوگل]نوبت من است سعی نکنید منحرف شوید
[ترجمه ترگمان]نوبت منه سعی نکن خودنمایی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sidetrack inside casing is a very effective way to exploit the residual gas with low cost.
[ترجمه گوگل]مسیر کناری داخل محفظه یک راه بسیار موثر برای بهره برداری از گاز باقی مانده با هزینه کم است
[ترجمه ترگمان]بدنه درون غلاف یک روش بسیار موثر برای بهره برداری از گاز باقیمانده با هزینه پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The corrupt officials tried to sidetrack our investigation.
[ترجمه گوگل]مقامات فاسد سعی کردند تحقیقات ما را منحرف کنند
[ترجمه ترگمان]مقامات فاسد سعی کردند تحقیقات ما را متوقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The only way to keep a governor from becoming senator is to sidetrack him off into the presidency.
[ترجمه گوگل]تنها راه برای جلوگیری از سناتور شدن یک فرماندار این است که او را به سمت ریاست جمهوری کنار بگذاریم
[ترجمه ترگمان]تنها راه حفظ حاکم از سناتور تبدیل شدن او به ریاست جمهوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید