sides

جمله های نمونه

1. both sides in the dispute have agreed to go to arbitration
هر دو طرف مرافعه قبول کرده اند که به داور مراجعه کنند.

2. both sides of the paper
هر دو روی ورقه

3. take sides
از یک طرف هواداری کردن،بی طرف نبودن،یک طرف را تایید یا حمایت کردن

4. take sides
طرفداری کردن،یک طرف را گرفتن،سوگیری کردن

5. two sides of the same coin
دو جنبه ی مختلف چیز بخصوص

6. on both sides
در هر دو طرف

7. presenting both sides of an issue with equity
هر دو سوی قضیه را با بی طرفی ارائه دادن

8. the two sides agreed to a cease-fire
طرفین با آتش بس موافقت کردند.

9. the two sides disagreed on some major issues
دو طرف در برخی موارد مهم با هم همدلی نداشتند.

10. the two sides negotiated a new peace treaty
طرفین درباره ی یک قرارداد جدید صلح مذاکره کردند.

11. split one's sides
از خنده روده بر شدن

12. there are two sides to every story
هر قصه ای دو طرف دارد،تنها به قاضی رفته خوشحال برمی گردد

13. a cube has six sides
یک مکعب شش بر دارد.

14. a square has four sides
مربع چهار ضلع دارد.

15. earthen walls on both sides of the road
دیواره های خاکی در دو طرف جاده

16. in that war, both sides were guilty of barbarity
در آن جنگ هر دو طرف دست به وحشیگری زدند.

17. the front and back sides of the paper
پشت و روی کاغذ

18. the legends on both sides of the coins were in greek
نوشته های دو طرف سکه ها به یونانی بود.

19. we shored up both sides of the wall to prevent it from falling
برای جلوگیری از فروریختن دیوار به دو طرف آن دیرک زدیم.

20. my composition is only three sides long
انشای من فقط سه صفحه است.

21. oceans bound america on two sides
اقیانوس ها امریکا را از دو سو در برمی گیرند.

22. poverty and ignorance are two sides of the same coin
فقر و جهل دو جنبه از یک مسئله ی واحد است.

23. terraces were stepped up the sides of the hill
اطراف تپه را با تراس بندی پله پله کرده بودند.

24. top, bottom and the four sides of a box
سر و ته و چهار طرف جعبه

25. the coat is pocketed on both sides
دو طرف پالتو جیب دارد.

26. the infantry was deployed on both sides of the hill
پیاده نظام در دو سوی تپه موضع گرفته بود.

27. the president's jawboning forced the two sides to return to the negotiation table
فشار رئیس جمهور طرفین را مجبور کرد که دوباره به میز مذاکره باز گردند.

28. the rival claims of the two sides
ادعاهای رقابت آمیز دو طرف

29. the troops were disposed on both sides of the river
سربازان در دو طرف رودخانه مستقر شده بودند.

30. machine guns were sweeping us from two sides
مسلسل ها از دو طرف ما را درو می کردند.

31. tehran is bounded by mountains on three sides
تهران از سه سو به کوه محدود می شود.

32. the village was hemmed in on all sides by a thick forest
دهکده از هر سو توسط جنگل انبوهی احاطه شده بود.

33. the wall was propped up on two sides
در دو طرف به دیوار شمع زده بودند.

34. they had constructed concrete drains on both sides of the road
در دو سوی راه آب روهای سیمانی ساخته بودند.

35. enemy forces descended on the city from all sides
نیروهای دشمن از هر سو به شهر ریختند.

36. enemy forces pressed the town hard on all sides
نیروهای دشمن از هر سو به شهر فشار می آوردند.

37. her next coup was to bring the two sides to the negotiating table
کار درخشان دیگرش این بود که طرفین را سر میز مذاکره آورد.

38. huge sycamore trees bordered the road on both sides
درختان عظیم چنار دو طرف جاده را پوشانده بود.

39. as the strike dragged on, tempers flared on both sides
همراه با ادامه ی اعتصاب،ناسازگاری طرفین اوج گرفت.

40. his reference to turkmanchai was the clincher that reconciled the two sides
اشاره ی او به ترکمانچای نکته ی قاطعی بود که منجر به آشتی دو طرف شد.

پیشنهاد کاربران

گوشه و طرف و ضلع
بستگی به جاش تو جمله داره ولی اکثر مواقع به معنی ضلع گوشه کناره معنی میشه
گوشه ، طرف، سو
گوشه
اضلاع، جوانب، اطراف، جهات، وجوه
طرف . گوشه
ضلع، گوشه
گوشه مثلا سه گوشه یا همان مثلت

بپرس