sideline

/ˈsaɪdˌlaɪn//ˈsaɪdlaɪn/

معنی: کار یا چیز فرعی، از بازی یا معرکه خارج کردن
معانی دیگر: (بویژه ورزش) از شرکت بازداشتن یا بازماندن، (فوتبال و تنیس و غیره) هر یک از دو خط طرفین زمین، خط جانبی، (جمع) زمین خارج از هر یک از این دو خط، (راه آهن یا خط لوله و غیره) راه فرعی، لوله ی انشعابی، محصول فرعی، کار فرعی، خطوط طرفین میدان بازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a line at the side of an area; lateral boundary, as of a playing field.

(2) تعریف: a business or other activity that one pursues in one's spare time.

جمله های نمونه

1. the left sideline
خط سمت چپ زمین

2. Mr. Means sold computer disks as a sideline.
[ترجمه گوگل]آقای مینز دیسک های کامپیوتری را به عنوان حاشیه فروخت
[ترجمه ترگمان] آقای \"یعنی\" disks \"رو به عنوان یه کار فرعی فروخت\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The stands were overflowing with farm and sideline products.
[ترجمه گوگل]غرفه ها مملو از محصولات مزرعه و فرعی بود
[ترجمه ترگمان]جایگاه تماشاچیان پر از محصولات کشاورزی و جانبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The restaurant started out as a sideline to his main business.
[ترجمه گوگل]این رستوران به عنوان حاشیه ای برای کسب و کار اصلی او شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]رستوران به عنوان حاشیه تجارت اصلی اش شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Cider making was a sideline for many farmers.
[ترجمه گوگل]تهیه سیب برای بسیاری از کشاورزان یک حاشیه بود
[ترجمه ترگمان]Cider برای بسیاری از کشاورزان یک کار فرعی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How much did the sideline bring the farmer family in last year?
[ترجمه گوگل]حاشیه ها در سال گذشته چقدر برای خانواده کشاورز به ارمغان آورد؟
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، کنار گذاشتن خانواده کشاورز چقدر کار کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is developing a nice little sideline in childminding for friends.
[ترجمه گوگل]او در حال توسعه یک حاشیه کوچک خوب در مراقبت از کودکان برای دوستان است
[ترجمه ترگمان]او در حال توسعه یک کار کوچک خوب در childminding برای دوستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Farm and sideline products of the peasants are purchased by the state at reasonable prices.
[ترجمه گوگل]محصولات مزرعه و فرعی دهقانان توسط دولت با قیمت های مناسب خریداری می شود
[ترجمه ترگمان]مزرعه و محصولات جانبی کشاورزان توسط دولت با قیمت های معقول خریداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. From the sideline it looked like a rottweiler up against a chihuahua.
[ترجمه گوگل]از کناره شبیه یک روتوایلر در مقابل یک چیهواهوا به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]از این راه به نظر یک سگ rottweiler می مانست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He runs around the sideline during games and dominates the locker room when the games are over.
[ترجمه گوگل]او در طول بازی ها در کنار خط می دود و پس از پایان بازی ها بر رختکن مسلط می شود
[ترجمه ترگمان]او در طول بازی به حاشیه می رود و زمانی که بازی ها تمام می شوند بر رخت کن تسلط دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Rooney stays away from the sideline, the locker room, and the headlines.
[ترجمه گوگل]رونی از حاشیه، رختکن و تیتر خبرها دور می ماند
[ترجمه ترگمان]رونی از کنار قفسه، رخت کن و عناوین خبری دور می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Raiders made theirs on the sideline watching Testaverde realize that he just might be able to win this darn thing.
[ترجمه گوگل]Raiders با تماشای Testaverde متوجه شدند که او فقط می تواند این چیز لعنتی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]مهاجمان با نگاه کردن به این موضوع پی بردند که ممکن است او بتواند این کار لعنتی را برنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Over his 25-year career, recording has been a sideline to performing.
[ترجمه گوگل]در طول 25 سال فعالیت حرفه ای او، ضبط یک حاشیه برای اجرا بوده است
[ترجمه ترگمان]در طول زندگی ۲۵ ساله او، نوار ضبط شده، یک کار فرعی برای انجام کار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He stood on the sideline, shouting at teammates seated in front of him, cursing the Raiders' dismal state.
[ترجمه گوگل]او در کنار خط ایستاده بود و بر سر هم تیمی هایی که جلوی او نشسته بودند فریاد می زد و به وضعیت ناامید Raiders فحش می داد
[ترجمه ترگمان]در کنار او ایستاده بود و به هم تیمی هاش که در مقابل او نشسته بودند فحش می دادند و فحش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In this case, what started out as a sideline soon became of major importance.
[ترجمه گوگل]در این مورد، چیزی که به عنوان یک حاشیه شروع شد به زودی اهمیت زیادی پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]در این مورد، چیزی که به زودی به حاشیه رانده شد از اهمیت اساسی برخوردار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کار یا چیز فرعی (اسم)
sideline

از بازی یا معرکه خارج کردن (فعل)
sideline

تخصصی

[فوتبال] خط کناری زمین - خطوط طرفین زمین بازی

انگلیسی به انگلیسی

• line of merchandise that is secondary to the principal line; secondary business or activity; line that marks the boundary on a playing field (sports); area located immediately outside the boundary on a playing field (sports)
a sideline is an extra job you do in addition to your main job.
the sidelines of a tennis court or football pitch are the lines marking the long sides.
if you are on the sidelines in a situation, you are not involved in it.
if someone is sidelined, they are made to seem unimportant and are no longer included in what other people are doing.
in sport, if a player is sidelined, they are not able to play for a period of time.
additional work that is done on the side; boundary line in a field (sports)

پیشنهاد کاربران

### 1. **Side Line as a Secondary Job or Activity**
A **side line** refers to a secondary occupation or hobby that someone pursues in addition to their primary job. Many people take on a side line to earn extra income or to explore a personal interest outside of their main career. For example, someone working full - time as a teacher might take up freelance writing as a side line to supplement their salary or simply to enjoy a creative outlet. While a side line may not always be financially rewarding, it often provides an opportunity for personal growth and development, helping individuals balance their professional and personal lives.
...
[مشاهده متن کامل]

**خط جانبی** به شغلی یا فعالیتی گفته می شود که فرد در کنار شغل اصلی خود انجام می دهد. بسیاری از افراد به دنبال یک خط جانبی هستند تا درآمد اضافی کسب کنند یا به علاقه مندی شخصی خود پرداخته و از شغل اصلی خود فاصله بگیرند. به عنوان مثال، فردی که به طور تمام وقت معلم است ممکن است نویسندگی آزاد را به عنوان خط جانبی خود انتخاب کند تا درآمد خود را تکمیل کند یا فقط از یک راه خلاقانه لذت ببرد. در حالی که یک خط جانبی همیشه از نظر مالی سودآور نیست، اغلب فرصتی برای رشد و توسعه شخصی فراهم می کند و به افراد کمک می کند تا زندگی حرفه ای و شخصی خود را متعادل کنند.
- - -
### 2. **Side Line as a Business or Product Line**
In the business world, a **side line** can refer to a subsidiary product or service that a company offers, which is not the main focus of their operations but helps diversify their revenue streams. For instance, a company primarily known for selling electronics may have a side line in selling accessories such as phone cases or earphones. These side lines can help the company remain competitive by offering a broader range of products to customers, even though they may not generate the same level of income as the primary product.
در دنیای کسب وکار، **خط جانبی** می تواند به محصول یا خدمات فرعی اشاره داشته باشد که یک شرکت ارائه می دهد، که تمرکز اصلی فعالیت های آن شرکت نیست، اما به تنوع جریان های درآمدی کمک می کند. به عنوان مثال، یک شرکت که بیشتر به فروش لوازم الکترونیکی شناخته شده است ممکن است خط جانبی در فروش لوازم جانبی مانند قاب های گوشی یا هدفون ها داشته باشد. این خطوط جانبی می توانند به شرکت کمک کنند تا رقابتی باقی بماند و دامنه وسیع تری از محصولات را به مشتریان ارائه دهد، حتی اگر سطح درآمد آن ها به اندازه محصول اصلی نباشد.
- - -
### 3. **Side Line in Sports ( Referring to the Boundary ) **
In sports, the **side line** refers to the boundary lines that mark the edges of a playing field, often used in games like football, basketball, or soccer. Players are not allowed to cross the side line, and if the ball or puck goes out of bounds across the side line, it results in a turnover or stoppage of play. This boundary ensures that the game stays within the designated area, providing fairness and structure. Coaches and assistants often stand near the side line to observe the game and communicate with players during play.
در ورزش ها، **خط جانبی** به خطوط مرزی گفته می شود که لبه های زمین بازی را مشخص می کند، که اغلب در بازی هایی مانند فوتبال، بسکتبال یا فوتبال آمریکایی استفاده می شود. بازیکنان مجاز به عبور از خط جانبی نیستند و اگر توپ یا پاتک از مرزها عبور کند و از خط جانبی خارج شود، منجر به توقف بازی یا تغییر مالکیت می شود. این مرز تضمین می کند که بازی در محدوده تعیین شده باقی بماند و انصاف و ساختار بازی را حفظ کند. مربیان و دستیاران اغلب نزدیک به خط جانبی ایستاده اند تا بازی را مشاهده کرده و در حین بازی با بازیکنان ارتباط برقرار کنند.
- - -
### 4. **Side Line as an Undeclared or Informal Activity**
Sometimes, a **side line** refers to an informal or undeclared activity that someone engages in, often in secrecy or as a side project that isn't officially recognized. For example, a government employee might secretly run a small side line in selling antiques or artwork on the internet. These kinds of side lines can sometimes cause issues, as they may conflict with a person’s primary job responsibilities or legal restrictions, and if discovered, they can lead to complications.
گاهی اوقات، **خط جانبی** به فعالیت غیررسمی یا اعلام نشده ای اشاره دارد که فرد در آن مشغول است، اغلب به صورت مخفیانه یا به عنوان یک پروژه جانبی که به طور رسمی شناخته نمی شود. به عنوان مثال، یک کارمند دولتی ممکن است به طور مخفیانه یک خط جانبی کوچک در فروش عتیقه جات یا آثار هنری در اینترنت داشته باشد. این نوع خطوط جانبی گاهی اوقات می توانند مشکلاتی ایجاد کنند، زیرا ممکن است با مسئولیت های شغلی اصلی فرد یا محدودیت های قانونی تضاد داشته باشند و در صورت کشف، می توانند منجر به پیچیدگی ها شوند.
- - -
### 5. **Collocation: Side Line of Work**
The phrase **side line of work** often refers to a type of work that someone does in addition to their primary job. It is typically used to describe freelance, part - time, or informal work that supplements someone’s main source of income. For example, someone working as a full - time software developer might take up graphic design as a side line of work. This allows them to explore new skills, earn additional income, and diversify their career experience.
عبارت **خط جانبی شغلی** معمولاً به نوعی کار اشاره دارد که فرد علاوه بر شغل اصلی خود انجام می دهد. این عبارت معمولاً برای توصیف کارهای آزاد، پاره وقت یا غیررسمی استفاده می شود که به درآمد اصلی فرد کمک می کند. به عنوان مثال، فردی که به عنوان یک توسعه دهنده نرم افزار تمام وقت کار می کند ممکن است طراحی گرافیک را به عنوان خط جانبی شغلی خود انتخاب کند. این به آن ها این امکان را می دهد که مهارت های جدیدی را کشف کنند، درآمد اضافی کسب کنند و تجربه شغلی خود را گسترش دهند.
- - -
### 6. **Side Line as a Casual Comment or Observation**
In casual conversation, someone might use the term **side line** to refer to a brief comment or observation made in passing. This can be an offhand remark that doesn’t directly relate to the main topic being discussed, but adds extra insight or context. For example, during a meeting, someone might make a **side line** about a colleague’s recent vacation, just to keep the conversation light and informal. These side lines often help to build rapport and make conversations feel more personal.
در مکالمات غیررسمی، ممکن است کسی از عبارت **خط جانبی** برای اشاره به یک نظر یا مشاهده کوتاه که به طور گذرا بیان می شود، استفاده کند. این ممکن است یک اظهار نظر سرسری باشد که مستقیماً به موضوع اصلی بحث مربوط نمی شود، اما به بحث بینش یا زمینه اضافی اضافه می کند. به عنوان مثال، در حین یک جلسه، ممکن است کسی یک **خط جانبی** در مورد تعطیلات اخیر همکار خود بیان کند تا مکالمه را سبک و غیررسمی نگه دارد. این خطوط جانبی معمولاً به ایجاد رابطه و احساس شخصی تر بودن مکالمات کمک می کنند.
- - -
### 7. **Side Line as a Tangential Topic**
Sometimes, a **side line** refers to a topic that is somewhat related but not central to the main discussion. It can be a topic that takes the conversation in a slightly different direction, offering additional information that may or may not be relevant. For instance, in a business meeting discussing new product strategies, someone might bring up a **side line** about the impact of environmental regulations on the industry. While it is not the main focus of the meeting, it adds an interesting perspective to the conversation.
گاهی اوقات، **خط جانبی** به موضوعی اشاره دارد که تا حدی مرتبط است اما مرکز توجه بحث نیست. این می تواند موضوعی باشد که مکالمه را به سمت جهت کمی متفاوتی می برد و اطلاعات اضافی ارائه می دهد که ممکن است مرتبط باشد یا نباشد. به عنوان مثال، در یک جلسه تجاری که در مورد استراتژی های جدید محصول بحث می شود، ممکن است کسی یک **خط جانبی** در مورد تأثیر مقررات زیست محیطی بر صنعت مطرح کند. در حالی که این موضوع مرکز توجه جلسه نیست، اما به مکالمه دیدگاه جالبی اضافه می کند.
- - -
### 8. **Collocation: Side Line Business**
A **side line business** is a term used to describe a small - scale business that someone runs in addition to their main job. Many people start a **side line business** to pursue their passions or test out an entrepreneurial idea without the risk of quitting their primary job. A side line business can be anything from online retail to freelance consulting, and it can be run on a part - time basis. It allows individuals to experiment with business ideas and, if successful, potentially grow into a full - time venture.
**کسب وکار خط جانبی** اصطلاحی است که برای توصیف یک کسب وکار کوچک که فرد علاوه بر شغل اصلی خود راه اندازی می کند، استفاده می شود
chatgpt

اوضاع
نادیده گرفته شده
ناچیز انگاشته شده
نخودی
فرعی
مثال:
He was sidelined by a bodily injury.
او به دلیل آسیب بدنی �از بازی بازمانده بود. �
از گوشه نظاره کردن ( چیزی یا کسی رت بدون دخالت در روند آن )
( فوتبال ) خط طولی
توی بازی و ورزش اگر کسی sideline بشه بخاطر آسیب جسمانی مدتی از بازی کردن محروم میشه
✅از بازی یا معرکه خارج کردن
✅از گردونه خارج کردن
. e. g
On 14 September 2019, there was a drone attack on two Saudi Aramco plants:[49] the Abqaiq oil processing facility and Khurais oil field. [50] Houthi rebels[51] claimed responsibility for the attack. [52][53] The attack cut 5. 7 million barrels per day ( bpd ) of Saudi crude output, over 5% of the world's supply. [54] There were discussions by Saudi Arabian officials on postponing Aramco's IPO, because the attacks "sidelined more than half of the kingdom's output" of oil
...
[مشاهده متن کامل]

حاشیه
کم اهمیت تلقی شدن
بی توجهی شدن
نادیده گرفتن
پشت پرده
فعالیت جانبی
margin
تحت الشعاع قرار دادن
کار جانبی، شغل دوم
به حاشیه راندن - از مرکز توجه خارج کردن، از گردونه خارج کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس