sidearm


معنی: از پهلو، اسلحه کمری
معانی دیگر: با حرکت دست از پهلو به جلو (و در ارتفاع شانه ها)، اسلحه کمری، از پهلو، کمری

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: with the arm moving parallel to the ground at or below shoulder level.

- You should pass the football overhand, not sidearm.
[ترجمه گوگل] شما باید از روی دست فوتبال عبور کنید، نه سلاح پهلو
[ترجمه ترگمان] تو باید توپ رو پاس کنی، نه اسلحه کمری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He pitches sidearm.
[ترجمه گوگل] او اسلحه پهلو می زند
[ترجمه ترگمان] اون اسلحه کمری داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: thrown or throwing with a sweep of the arm at or below shoulder level.

- a sidearm fastball
[ترجمه گوگل] یک توپ سریع بازو
[ترجمه ترگمان] توپ پینگ پنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- a sidearm pitcher
[ترجمه گوگل] یک پارچ بغل
[ترجمه ترگمان] یه اسلحه کمری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a sidearm pitch
پرتاب از پهلو به جلو

2. She unbuttoned his holster, and took out his sidearm.
[ترجمه گوگل]دکمه‌های جلمه‌اش را باز کرد و بازوی پهلویش را بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]دکمه های شلوارش را باز کرد و اسلحه کمری خود را بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Or that wicked sidearm delivery that turned right-handed hitters who liked to dive into pitches into paratroopers.
[ترجمه گوگل]یا آن حمل سلاح پهلوی شرورانه که اصحاب راست دستی را که دوست داشتند در زمین شیرجه بزنند را به چترباز تبدیل کرد
[ترجمه ترگمان]یا آن سلاح کمری شریر و شریر که hitters را که دوست داشت به زمین شیرجه بزند تا چتربازان در آن شیرجه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Key dropped down for a sidearm fastball with two strikes, but he left it up around the chin.
[ترجمه گوگل]کی برای یک توپ سریع با بازو کناری با دو ضربه به زمین افتاد، اما آن را در اطراف چانه رها کرد
[ترجمه ترگمان]کلیدی با دو ضربه توپ به توپ ضربه زد، اما او آن را دور چانه اش جا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She had forgotten the sidearm, which she had kept sand-free but not discharged in months.
[ترجمه گوگل]او اسلحه بغلی را فراموش کرده بود که آن را بدون ماسه نگه داشته بود اما چند ماه بود که آن را تخلیه نکرده بود
[ترجمه ترگمان]اسلحه کمری را فراموش کرده بود و ماه ها بود که او را آزاد کرده بود، اما نه در ماه ها از آنجا مرخص شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He took a squad car and a sidearm off a highway patrolman.
[ترجمه گوگل]او یک ماشین جوخه و یک اسلحه کمری را از یک مامور گشت بزرگراه خارج کرد
[ترجمه ترگمان]اون یه ماشین پلیس و یه اسلحه کمری توی بزرگراه پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This flexible sidearm can be used to target both air and ground enemies.
[ترجمه گوگل]این بازو انعطاف پذیر می تواند برای هدف قرار دادن دشمنان هوایی و زمینی استفاده شود
[ترجمه ترگمان]این سلاح کمری انعطاف پذیر می تواند برای هدف قرار دادن هر دو دشمن هوایی و هم زمینی استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Learn how to do freestyle Frisbee upside down sidearm throws from a world champion in this free sports video series.
[ترجمه گوگل]در این مجموعه ویدیوی ورزشی رایگان، نحوه پرتاب‌های وارونه فریزبی از یک قهرمان جهان را بیاموزید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که آرنج تان را وارونه کنید و سلاح کمری خود را از یک قهرمان جهانی در این مجموعه بازی های ویدئویی آزاد پرتاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tall right-hander with the funky, sidearm delivery played for the Yankees from 1996-2000, winning four World Series titles.
[ترجمه گوگل]راست دست بلند قد با تحویل اسلحه‌ای بد بو و بی‌نظیر بین سال‌های 1996 تا 2000 برای یانکیز بازی کرد و چهار عنوان قهرمانی سری جهانی را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]این تیم بلند قامت با the، تحویل سلاح کمری برای یانکی ها از ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۰ انجام شد و چهار عنوان سری مسابقات جهانی را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a reliable sidearm for special operations personnel.
[ترجمه گوگل]این یک سلاح جانبی قابل اعتماد برای پرسنل عملیات ویژه است
[ترجمه ترگمان]این یک سلاح کمری قابل اعتماد برای پرسنل عملیات ویژه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Tom pulled out his Sidearm and warily moved to the fallen aliens.
[ترجمه گوگل]تام دست پهلویش را بیرون کشید و با احتیاط به سمت بیگانگان سقوط کرده حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]تام Sidearm خود را بیرون کشید و با احتیاط به سوی بیگانه سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The standard-issue sidearm of a Space Marine is a fully automatic armour-piercing rocket-propelled grenade launcher.
[ترجمه گوگل]اسلحه جانبی استاندارد یک تفنگدار دریایی فضایی یک نارنجک انداز کاملاً اتوماتیک است که راکت انداز را سوراخ می کند
[ترجمه ترگمان]سلاح هسته ای سلاح یک تفنگدار دریایی یک نارنجک انداز کاملا اتوماتیک است که به طور کامل پرتاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All he had left was his sidearm.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که برایش باقی مانده بود بازوی پهلویش بود
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که باقی مانده اسلحه کمری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The standard sidearm of the Geonosian soldier uses oscillators to produce a devastating sonic blast.
[ترجمه گوگل]سلاح کمری استاندارد سرباز Geonosian از نوسانگرها برای تولید یک انفجار صوتی ویرانگر استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]سلاح کمری استاندارد سرباز Geonosian از oscillators برای تولید یک انفجار صوتی انفجاری مخرب استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

از پهلو (اسم)
sideview, sidearm

اسلحه کمری (اسم)
sidearm

پیشنهاد کاربران

بپرس