side glance

/ˈsaɪdˈɡlæns//saɪdɡlɑːns/

معنی: نظر اجمالی، نظر بیک طرف، نظر فرعی
معانی دیگر: نظر بیک طرف، نظر فرعی، نظر اجمالی

مترادف ها

نظر اجمالی (اسم)
glance, glimpse, side glance, once-over

نظر بیک طرف (اسم)
side glance

نظر فرعی (اسم)
side glance

پیشنهاد کاربران

Vautrin gave a side glance at them from time to time
و ترن با نگاههای پی درپی خود مواظبت یر حال این دو نفر بود.
accompanied by sundry side glances that measured me from head to foot
وقتی حرف میزد مرا از سر تا پا برانداز می کرد
...
[مشاهده متن کامل]

here was a side glance of great meaning at Jane
زیرچشمی نگاه معنی داری به جین انداخت و ادامه داد:

بپرس