اسم ( noun )
• : تعریف: the bed of a sick person.
- He got up out of his sickbed to greet his visitors.
[ترجمه گوگل] او از رختخواب برخاست تا به بازدیدکنندگانش سلام کند
[ترجمه ترگمان] او از تخت بلند شد تا به مهمانان خوش آمد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او از تخت بلند شد تا به مهمانان خوش آمد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید