1. UN mediators are conducting shuttle diplomacy between the two sides.
[ترجمه گوگل]میانجی های سازمان ملل در حال انجام دیپلماسی شاتل بین دو طرف هستند
[ترجمه ترگمان]میانجی گران سازمان ملل دیپلماسی شاتل را بین دو کشور انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Clinton did some frantic shuttle diplomacy, but there was nothing doing.
[ترجمه گوگل]کلینتون دیپلماسی دیوانه وار شاتل انجام داد، اما هیچ کاری انجام نداد
[ترجمه ترگمان]کلینتون دیپلماسی شاتل را انجام داد اما هیچ کاری انجام نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Kissinger's shuttle diplomacy in the middle east.
[ترجمه گوگل]دیپلماسی شاتل کیسینجر در خاورمیانه
[ترجمه ترگمان]Kissinger s در خاورمیانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Accompanying the peripatetic Secretary of State on his shuttle diplomacy marathons.
[ترجمه گوگل]همراهی وزیر امور خارجه مشاء در ماراتن های دیپلماسی شاتل
[ترجمه ترگمان]در مسابقه دوی ماراتن شاتل خود، به همراه وزیر امور خارجه، به همراه وزیر امور خارجه، به همراه او همراهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He refined the whole art of shuttle diplomacy.
[ترجمه گوگل]او تمام هنر دیپلماسی شاتل را اصلاح کرد
[ترجمه ترگمان]او تمام هنر دیپلماسی شاتل را اصلاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lebanon this week was still in flames, despite Ms Rice's shuttle diplomacy ( see article ).
[ترجمه گوگل]با وجود دیپلماسی شاتل خانم رایس، لبنان این هفته همچنان در آتش بود (به مقاله مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]لبنان این هفته با وجود دیپلماسی شاتل خانم رایس (مراجعه به ماده)هنوز در شعله های آتش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید