shutting

جمله های نمونه

1. So you're getting about a bit again? Not shutting yourself away?
[ترجمه گوگل]پس دوباره کمی با هم درگیر هستید؟ خودت را نبستی؟
[ترجمه ترگمان]پس دوباره داری یه گاز می گیری؟ نه اینکه خودت رو از خودت دور کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The door closed firmly, shutting me out from the warmth inside.
[ترجمه گوگل]در محکم بسته شد و مرا از گرمای درون بیرون بست
[ترجمه ترگمان]در محکم بسته شد و مرا از گرما بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some of the arguments in favour of shutting the factory are questionable and others downright spurious.
[ترجمه گوگل]برخی از دلایل به نفع تعطیلی کارخانه مشکوک و برخی دیگر کاملا جعلی هستند
[ترجمه ترگمان]برخی از بحث ها پیرامون بستن کارخانه سوال برانگیز و دیگران کاملا نادرست هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They seem intent on shutting their eyes to the problems of pollution.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد آنها قصد دارند چشمان خود را روی مشکلات آلودگی ببندند
[ترجمه ترگمان]آن ها به نظر می رسد قصد بستن چشم هایشان را به مشکلات آلودگی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Most governments must simply be shutting their eyes to the problem.
[ترجمه گوگل]بیشتر دولت ها باید چشمان خود را روی مشکل ببندند
[ترجمه ترگمان]اغلب دولت ها باید به سادگی چشم خود را به این مساله ببندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was cold and remote, shutting himself off from her completely.
[ترجمه گوگل]او سرد و دور بود و خودش را کاملاً از او دور کرد
[ترجمه ترگمان]او سرد و دور بود و خود را از او جدا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She is very reclusive, to the point of shutting me out of her life.
[ترجمه گوگل]او بسیار گوشه گیر است، به حدی که مرا از زندگی اش محروم می کند
[ترجمه ترگمان]او بسیار گوشه گیر است و می خواهد مرا از زندگی خود بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Many companies are considering shutting up shop in this country and transferring production to low wage economies.
[ترجمه گوگل]بسیاری از شرکت ها به فکر بستن مغازه در این کشور و انتقال تولید به اقتصادهای کم دستمزد هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شرکت ها در حال بستن مغازه در این کشور و انتقال تولید به اقتصادهای کم درآمد می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Would you mind shutting up for a minute?
[ترجمه گوگل]دوست داری یک دقیقه سکوت کنی؟
[ترجمه ترگمان]میشه یه لحظه خفه شی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She crept into Chrissy's room, shutting the door silently behind her.
[ترجمه گوگل]او وارد اتاق کریسی شد و در را بی صدا پشت سرش بست
[ترجمه ترگمان]او آهسته وارد اتاق کریستی شد و در را بی صدا پشت سرش بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She waited, shutting her eyes and shivering as the light waned.
[ترجمه گوگل]او منتظر ماند، چشمانش را بست و با کم شدن نور می لرزید
[ترجمه ترگمان]او منتظر ماند، چشمانش را بست و در حالی که نور غروب افول می کرد، در حالی که از شدت سرما می لرزید، منتظر ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Soon she was shutting Ben up in his room away from everyone.
[ترجمه گوگل]به زودی او بن را در اتاقش به دور از همه بسته بود
[ترجمه ترگمان]به زودی او بن را از اتاق خودش دور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The doors moved towards each other, shutting out the stars.
[ترجمه گوگل]درها به سمت یکدیگر حرکت کردند و ستاره ها را بسته بودند
[ترجمه ترگمان]درها به طرف یکدیگر حرکت می کردند و ستارگان را خاموش می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Why was she shutting herself up in her room for ever?
[ترجمه گوگل]چرا او برای همیشه در اتاقش بسته بود؟
[ترجمه ترگمان]چرا خود را برای همیشه در اتاق خود می بست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of closing; act of blocking; act of stopping activity; act of locking; confinement

پیشنهاد کاربران

بپرس