1. The shop has shut down because of lack of trade.
[ترجمه گوگل]مغازه به دلیل عدم تجارت تعطیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مغازه به دلیل فقدان تجارت بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They shut down the nuclear reactor for safety reasons.
[ترجمه گوگل]آنها راکتور هسته ای را به دلایل ایمنی تعطیل کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها رآکتور هسته ای را به دلایل امنیتی تعطیل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The mill was finally shut down by state safety inspectors.
[ترجمه گوگل]این کارخانه سرانجام توسط بازرسان ایمنی دولتی تعطیل شد
[ترجمه ترگمان]کارخانه بالاخره توسط بازرسان وزارت امنیتی تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Smaller contractors had been forced to shut down.
[ترجمه گوگل]پیمانکاران کوچکتر مجبور به تعطیلی شدند
[ترجمه ترگمان]پیمانکاران کوچک تری مجبور شده بودند که تعطیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The pit is being shut down because it no longer has enough coal that can be mined economically.
[ترجمه گوگل]این گودال در حال تعطیل شدن است زیرا دیگر زغال سنگ کافی برای استخراج اقتصادی ندارد
[ترجمه ترگمان]این گودال در حال بسته شدن است، زیرا دیگر زغال سنگ کافی ندارد که بتواند از نظر اقتصادی استخراج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The power station has been shut down for essential maintenance.
[ترجمه گوگل]نیروگاه به دلیل تعمیرات اساسی تعطیل شده است
[ترجمه ترگمان]نیروگاه برای تعمیرات اساسی بسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company plans to shut down four factories and cut 10 000 jobs.
[ترجمه گوگل]این شرکت قصد دارد چهار کارخانه را تعطیل کند و 10000 شغل را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت قصد دارد چهار کارخانه را تعطیل کرده و ۱۰،۰۰۰ شغل را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The workshop has shut down and the workers are unemployed.
[ترجمه گوگل]کارگاه تعطیل شده و کارگران بیکارند
[ترجمه ترگمان]این کارگاه تعطیل شده است و کارگران بی کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The factory was shut down for two months as a result of the strike.
[ترجمه گوگل]در نتیجه اعتصاب این کارخانه به مدت دو ماه تعطیل شد
[ترجمه ترگمان]این کارخانه به مدت دو ماه در نتیجه اعتصاب تعطیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He decided to shut down the shop.
11. Our local hardware shop has shut down.
[ترجمه گوگل]فروشگاه سخت افزار محلی ما تعطیل شده است
[ترجمه ترگمان] مغازه سخت افزار محلی ما تعطیل شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The crew shut down the right-hand engine of the aircraft.
[ترجمه گوگل]خدمه موتور سمت راست هواپیما را خاموش کردند
[ترجمه ترگمان]خدمه موتور دست راست هواپیما را بستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The crash occurred when the crew shut down the wrong engine.
[ترجمه گوگل]این تصادف زمانی رخ داد که خدمه موتور اشتباهی را خاموش کردند
[ترجمه ترگمان]تصادف وقتی اتفاق افتاد که خدمه موتور اشتباهی را خاموش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The strike shut down 50 airports, but most international flights were unaffected.
[ترجمه گوگل]این اعتصاب باعث تعطیلی 50 فرودگاه شد، اما بیشتر پروازهای بین المللی تحت تأثیر قرار نگرفتند
[ترجمه ترگمان]در این اعتصاب ۵۰ فرودگاه بسته شد، اما اکثر پروازهای بین المللی تاثیری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Environmental groups had called for the permanent shutdown of the plant.
[ترجمه گوگل]گروه های زیست محیطی خواستار تعطیلی دائمی این نیروگاه شده بودند
[ترجمه ترگمان]گروهه ای زیست محیطی خواستار تعطیلی دائمی کارخانه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The emergency shutdown procedure was activated.
[ترجمه گوگل]روش خاموش شدن اضطراری فعال شد
[ترجمه ترگمان]روند خاموش کردن اضطراری فعال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The shutdown is the latest in a series of painful budget measures.
[ترجمه گوگل]تعطیلی آخرین مورد از یک سری اقدامات دردناک بودجه است
[ترجمه ترگمان]تعطیلی آخرین مورد از مجموعه ای از اقدامات شدید بودجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. It's just a regular maintenance shutdown.
[ترجمه گوگل]این فقط یک تعطیلی تعمیر و نگهداری منظم است
[ترجمه ترگمان]این فقط یک تعطیلی منظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. The shutdown had no effect on Calvert Cliffs Unit One, which continues to operate at full capacity.
[ترجمه گوگل]این خاموشی هیچ تاثیری بر واحد کالورت کلیفز نداشت که با ظرفیت کامل به کار خود ادامه میدهد
[ترجمه ترگمان]این تعطیلی تاثیری بر واحد \"کالورت Cliffs\" نداشت، که همچنان با ظرفیت کامل عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Dole is clearly troubled by the 19-day shutdown, and moved despite the opposition of House Speaker Gingrich.
[ترجمه گوگل]دول آشکارا از تعطیلی 19 روزه ناراحت است و علیرغم مخالفت گینگریچ، رئیس مجلس نمایندگان، به این سمت حرکت کرد
[ترجمه ترگمان]به وضوح توسط تعطیلی ۱۹ روزه مشکل ساز است، و علی رغم مخالفت سخنگوی مجلس، گینگریچ به حرکت در آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. The budget clash resulted in a partial shutdown at the passport agency.
[ترجمه گوگل]تضاد بودجه منجر به تعطیلی جزئی آژانس گذرنامه شد
[ترجمه ترگمان]این درگیری در بودجه منجر به تعطیلی جزئی اداره گذرنامه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. I ground my teeth through the second shutdown.
[ترجمه گوگل]از طریق خاموش شدن دوم دندان هایم را به زمین کشیدم
[ترجمه ترگمان]دندان هایم را به هم فشار می دهم و دومی را خاموش می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. That could lead to a third partial government shutdown, if a compromise on spending limits can not be reached.
[ترجمه گوگل]اگر مصالحه ای در مورد محدودیت های مخارج حاصل نشود، این می تواند منجر به تعطیلی جزئی سوم دولت شود
[ترجمه ترگمان]این امر می تواند منجر به تعطیلی جزئی دولت شود، در صورتی که توافقی بر سر محدودیت هزینه حاصل نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Add backup and restore, startup and shutdown and software installation to that for starters.
[ترجمه گوگل]برای شروع، پشتیبانگیری و بازیابی، راهاندازی و خاموش کردن و نصب نرمافزار را به آن اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]پشتیبان اضافه کردن و بازیابی، راه اندازی و نصب و نصب نرم افزار برای شروع کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Where did she get this automatic shutdown defence mechanism?
[ترجمه گوگل]او این مکانیسم دفاعی خاموش شدن خودکار را از کجا آورده است؟
[ترجمه ترگمان]او این مکانیزم دفاعی بسته اتوماتیک را از کجا آورده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The dual reactor shutdown commenced on 8 August for essential electrical work.
[ترجمه گوگل]خاموشی راکتور دوگانه در 8 اوت برای کارهای ضروری الکتریکی آغاز شد
[ترجمه ترگمان]تعطیلی رآکتور دوگانه در ۸ آگوست برای کار ضروری برق شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. The 49-day refueling shutdown was scheduled to end May
[ترجمه گوگل]تعطیلی 49 روزه سوخت گیری قرار بود تا پایان ماه مه پایان یابد
[ترجمه ترگمان]تعطیلی ۴۹ روزه سوخت گیری برای پایان ماه مه برنامه ریزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. The prolonged federal government shutdown could not have come at a worse time for businessman Herb Stein.
[ترجمه گوگل]تعطیلی طولانی مدت دولت فدرال نمی توانست در زمان بدتری برای تاجر هرب استاین رخ دهد
[ترجمه ترگمان]تعطیلی طولانی مدت دولت فدرال نمی توانست در زمان بدتر برای هرب Stein وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. The partial government shutdown derived from the budget stalemate will reach three weeks this Friday.
[ترجمه گوگل]تعطیلی جزئی دولت ناشی از بن بست بودجه به سه هفته این جمعه خواهد رسید
[ترجمه ترگمان]تعطیلی جزئی دولت که از بن بست بودجه ناشی می شود، در روز جمعه به سه هفته خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید