فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: shudders, shuddering, shuddered
حالات: shudders, shuddering, shuddered
• : تعریف: to tremble or shiver uncontrollably, but usu. briefly, as from cold, fear, or distaste.
• مترادف: quake, shake, shiver, tremble
• مشابه: convulse, palpitate, pulsate, quaver, quiver, throb, twitch, vibrate
• مترادف: quake, shake, shiver, tremble
• مشابه: convulse, palpitate, pulsate, quaver, quiver, throb, twitch, vibrate
- He was still shuddering from the cold, and she put a blanket around his shoulders.
[ترجمه ماری] او از سرما میلرزید و آن زن دور شانه هایش پتو پیچید|
[ترجمه گوگل] هنوز از سرما می لرزید و پتویی را دور شانه هایش انداخت[ترجمه ترگمان] او هنوز از سرما می لرزید و پتویی دور شانه هایش انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She shuddered when she thought about how the murder had taken place.
[ترجمه ماری] او وقتی به چگونگی رخ دادن قتل فکر کردبه خود لرزید|
[ترجمه گوگل] وقتی به این فکر کرد که قتل چگونه رخ داده، لرزید[ترجمه ترگمان] وقتی به این فکر افتاد که قتل به کجا کشیده شده است یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I shudder to think what would happen if such a disaster occurred here.
[ترجمه گوگل] من از این فکر می کنم که اگر چنین فاجعه ای اینجا اتفاق بیفتد چه اتفاقی می افتد
[ترجمه ترگمان] بر خود لرزیدم که فکر کنم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر چنین فاجعه ای رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بر خود لرزیدم که فکر کنم چه اتفاقی خواهد افتاد اگر چنین فاجعه ای رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a sudden violent trembling or shivering.
• مترادف: quaver, shake
• مشابه: convulsion, palpitation, pulsation, quiver, shiver, spasm, tremor, twitch
• مترادف: quaver, shake
• مشابه: convulsion, palpitation, pulsation, quiver, shiver, spasm, tremor, twitch
- A shudder came over her as she imagined what would happen if she were caught.
[ترجمه گوگل] در حالی که تصور می کرد اگر دستگیرش کنند چه اتفاقی می افتد، لرزی بر او وارد شد
[ترجمه ترگمان] وقتی تصور می کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد، لرزشی سراپای وجودش را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] وقتی تصور می کرد که چه اتفاقی خواهد افتاد، لرزشی سراپای وجودش را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید