shrouded in

پیشنهاد کاربران

1. shrouded in mystery
- انگلیسی: Covered or hidden by mystery; something is not clear or understood.
- فارسی: در ابهام پوشیده شده؛ چیزی که رازآلود و مبهم است.
مثال:
The ancient ruins are shrouded in mystery.
...
[مشاهده متن کامل]

( ویرانه های باستانی در ابهام پوشیده شده اند. )
- - -
2. shrouded in secrecy
- انگلیسی: Completely hidden or kept secret; not openly known.
- فارسی: در رازپوشی پنهان شده؛ چیزی که مخفی نگه داشته شده.
مثال:
The negotiations were shrouded in secrecy.
( مذاکرات در سکوت و پنهان کاری انجام شد. )
- - -
3. shrouded in fog
- انگلیسی: Literally covered by fog; visually obscured.
- فارسی: در مه پوشیده شده؛ چیزی که به خاطر مه دیده نمی شود.
مثال:
The village was shrouded in fog.
( روستا در مه پوشیده شده بود. )
- - -
4. shrouded in sadness
- انگلیسی: Deeply surrounded by sadness; full of sorrow.
- فارسی: در غم فرو رفته؛ احاطه شده با اندوه.
مثال:
The city was shrouded in sadness after the disaster.
( شهر پس از فاجعه در غم فرو رفته بود. )
- - -
5. shrouded in darkness
- انگلیسی: Covered in darkness; either literally ( no light ) or metaphorically ( hopelessness ) .
- فارسی: در تاریکی پوشیده شده؛ یا به معنای واقعی یا به صورت استعاری ( یعنی ناامیدی ) .
مثال:
The castle stood shrouded in darkness.
( قلعه در تاریکی فرو رفته بود. )
1. shrouded in mystery
- انگلیسی: Something unknown, unclear, or secret.
- فارسی: در ابهام یا راز پوشیده شده.
مثال:
The true origin of the artifact remains shrouded in mystery.
( منشأ واقعی این اثر هنوز در ابهام است. )
- - -
2. shrouded in secrecy
- انگلیسی: Kept hidden or confidential.
- فارسی: در پنهان کاری یا رازآلودگی فرو رفته.
مثال:
The project was shrouded in secrecy.
( این پروژه در رازآلودگی کامل انجام شد. )
- - -
3. shrouded in fog
- انگلیسی: Literally hidden by a thick mist.
- فارسی: در مه پوشیده شده.
مثال:
The mountain was shrouded in fog.
( کوه در مه غلیظ پوشیده شده بود. )
- - -
4. shrouded in darkness
- انگلیسی: Covered in physical darkness or metaphorical hopelessness.
- فارسی: در تاریکی یا ناامیدی فرو رفته.
مثال:
The battlefield lay shrouded in darkness.
( میدان نبرد در تاریکی فرو رفته بود. )
- - -
5. shrouded in sadness
- انگلیسی: Overwhelmed by grief or sorrow.
- فارسی: در غم و اندوه پوشیده شده.
مثال:
The community was shrouded in sadness after the loss.
( جامعه پس از این فقدان در غم فرو رفت. )
- - -
6. shrouded in silence
- انگلیسی: Covered or dominated by complete silence.
- فارسی: در سکوت عمیق فرو رفته.
مثال:
The abandoned house was shrouded in silence.
( خانه متروکه در سکوتی سنگین فرو رفته بود. )
- - -
7. shrouded in gloom
- انگلیسی: Covered in sadness or darkness, both literal and emotional.
- فارسی: در تیرگی یا افسردگی پوشیده شده.
مثال:
The town was shrouded in gloom after the mine closed.
( شهر پس از تعطیلی معدن در افسردگی فرو رفت. )
- - -
8. shrouded in controversy
- انگلیسی: Surrounded by disagreement or debate.
- فارسی: غرق در جنجال یا بحث های منفی.
مثال:
The decision was shrouded in controversy.
( این تصمیم با جنجال های زیادی همراه بود. )
- - -
9. shrouded in fear
- انگلیسی: Overwhelmed by a strong sense of fear.
- فارسی: در ترس شدید پوشیده شده.
مثال:
The village was shrouded in fear after the attacks.
( روستا پس از حملات در ترس فرو رفته بود. )
- - -
10. shrouded in despair
- انگلیسی: Covered in a deep sense of hopelessness.
- فارسی: در یأس و ناامیدی غرق شده.
مثال:
After losing everything, he was shrouded in despair.
( پس از از دست دادن همه چیز، در یأس کامل فرو رفت. )
1. Nathaniel Hawthorne ( نویسنده ی آمریکایی ) :
_"The world was shrouded in a dull, gray mist, as if nature herself mourned for the sins of man. "_
فارسی:
جهان در مهی کدر و خاکستری پوشیده شده بود، گویی خود طبیعت برای گناهان بشر سوگواری می کرد.
- - -
2. Edgar Allan Poe ( شاعر و نویسنده ی گوتیک ) :
_"A city shrouded in perpetual gloom, where the sun never fully dared to shine. "_
فارسی:
شهری پوشیده در تیرگی همیشگی، جایی که خورشید هرگز جرئت درخشیدن کامل نیافت.
- - -
3. Mary Shelley ( نویسنده ی رمان فرانکشتاین ) :
_"The mountains stood shrouded in swirling snow and thick cloud, cold and forbidding. "_
فارسی:
کوه ها در برف های چرخان و ابرهای ضخیم پوشیده شده بودند، سرد و ترس آور.
- - -
4. Lord Byron ( شاعر انگلیسی رمانتیک ) :
_"The valley lay shrouded in the dusky robes of night. "_
فارسی:
دره در جامه های غبارآلود شب فرو رفته بود.
- - -
5. H. P. Lovecraft ( نویسنده ی وحشت کیهانی ) :
_"A forgotten village, shrouded in the mists of ancient dread. "_
فارسی:
روستایی فراموش شده، پوشیده در مه های هراس باستانی.
- - -
6. William Wordsworth ( شاعر طبیعت ) :
_"The river, shrouded in morning fog, whispered like a ghost through the valley. "_
فارسی:
رودخانه، پوشیده در مه صبحگاهی، همچون شبحی در دره نجوا می کرد.
- - -
این جمله ها هم شاعرانه اند، هم تصویری، و هم حس "شکوه" و "ابهام" را با واژه ی shrouded خیلی قوی منتقل می کنند.

غرق در - پوشیده در
داخل کفن

بپرس