shrouded

جمله های نمونه

1. the tree was shrouded in a heavy mist
مه سنگینی درخت را از نظر محو می کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• concealed, covered, obscured; wrapped in cerements, wrapped in a burial cloth

پیشنهاد کاربران

Unlike the Libya campaign, these efforts were shrouded in secrecy
برخلاف کارزار لیبی، این تلاش ها پنهانی بود
کفن پوش
پوشانده شدن - مکتوم شدن - پوشیده و پنهان شدن
it it unpopuler and not easy to belive

نامشخص - نامعلوم

بپرس