shriveled

جمله های نمونه

1. The lack of rain has shrivelled the crops.
[ترجمه گوگل]کمبود باران باعث چروک شدن محصولات شده است
[ترجمه ترگمان]فقدان باران محصولات را از بین برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The heat shrivelled up the grass.
[ترجمه گوگل]گرما چمن ها را چروکید
[ترجمه ترگمان]گرما علف ها را خشک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The leaves shrivelled in the sun.
[ترجمه گوگل]برگها زیر آفتاب چروکیدند
[ترجمه ترگمان]برگ ها در زیر نور خورشید خشک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The plant shrivels and dies.
[ترجمه گوگل]گیاه چروک می شود و می میرد
[ترجمه ترگمان]گیاه پژمرده می شود و می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has a shrivelled face.
[ترجمه گوگل]صورتش چروکیده است
[ترجمه ترگمان]صورت shrivelled دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You ought to pick those lettuces before they shrivel and die.
[ترجمه گوگل]شما باید آن کاهوها را قبل از چروک شدن و مرگ بچینید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه they و بمیرن، باید کاهو رو برداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He had become a shrivelled old man.
[ترجمه گوگل]او تبدیل به یک پیرمرد چروکیده شده بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد shrivelled شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Those oranges were looking a bit old and shrivelled, so I threw them out.
[ترجمه گوگل]آن پرتقال ها کمی کهنه و چروک شده به نظر می رسیدند، بنابراین آنها را بیرون انداختم
[ترجمه ترگمان]این پرتقال کمی قدیمی و خشک به نظر می رسیدند و من آن ها را بیرون انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The leaves started to shrivel up.
[ترجمه گوگل]برگها شروع به چروکیدن کردند
[ترجمه ترگمان]برگ ها شروع به فر زدن کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under the direct sunlight young plants will shrivel up.
[ترجمه گوگل]گیاهان جوان در زیر نور مستقیم خورشید چروک می شوند
[ترجمه ترگمان]در زیر نور مستقیم خورشید، گیاهان جوان پژمرده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Profits are shrivelling as the recession gets worse.
[ترجمه گوگل]با بدتر شدن رکود، سود در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]سودها به عنوان رکود اقتصادی بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The paper started to shrivel and curl up in the heat.
[ترجمه گوگل]کاغذ در گرما شروع به چروک شدن و خم شدن کرد
[ترجمه ترگمان]کاغذ شروع به فر زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The hot sunshine shrivelled the grass.
[ترجمه گوگل]آفتاب داغ علف ها را چروک کرده بود
[ترجمه ترگمان]آفتاب سوزان علف ها را خشک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Get the bulbs into the ground, or they will begin to shrivel.
[ترجمه گوگل]لامپ ها را داخل زمین ببرید، در غیر این صورت شروع به چروک شدن خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]لامپ ها را وارد زمین کنید، یا آن ها شروع به فر خوردن خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The prolonged hot weather had shrivelled the grapes in every vineyard.
[ترجمه گوگل]هوای گرم طولانی مدت انگورهای هر تاکستان را چروک کرده بود
[ترجمه ترگمان]آب و هوای گرم و طولانی، انگور را در هر گلدان کاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• wrinkled and shrunken, dried out, withered

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : shrivel
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : shrivelled ( shriveled )
✅️ قید ( adverb ) : _
پلاسیده، پژمرده

بپرس