shrapnel

/ˈʃræpnəl//ˈʃræpnəl/

معنی: گلوله انفجاری، شرپنل، گلوله افشان
معانی دیگر: گلوله ی افشان، گلوله ی ساچمه پران، شراپنل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: metal fragments scattered by an exploding shell, bomb, or the like.

(2) تعریف: a hollow artillery shell filled with pieces of metal that explodes and scatters its contents.

جمله های نمونه

1. He was hit in the arm by flying shrapnel.
[ترجمه گوگل]اصابت ترکش پرنده به بازویش اصابت کرد
[ترجمه ترگمان] اون با پرتاب گلوله به دستش ضربه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The explosion sent shrapnel flying through the sides of cars on the crowded highway.
[ترجمه گوگل]انفجار باعث شد که ترکش از کناره‌های خودروها در بزرگراه شلوغ عبور کند
[ترجمه ترگمان]این انفجار، ترکش را از میان دو طرف در بزرگراه شلوغ پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Twelve people were hit by shrapnel in the attack.
[ترجمه گوگل]در این حمله 12 نفر مورد اصابت ترکش قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان] دوازده نفر با گلوله انفجاری برخورد کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was hit by shrapnel from a grenade.
[ترجمه گوگل]او مورد اصابت ترکش نارنجک قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اون با گلوله انفجاری از یه نارنجک تیر خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Two people were hit by shrapnel.
[ترجمه گوگل]دو نفر مورد اصابت ترکش قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان] دوتا گلوله با گلوله تیر خورده بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bomb exploded, sending shrapnel whistling through the trees.
[ترجمه گوگل]بمب منفجر شد و ترکش‌هایی که در میان درختان سوت می‌زدند
[ترجمه ترگمان]بمب منفجر شد و گلوله انفجاری در میان درختان ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The other victims-five women and two men-suffered shrapnel wounds.
[ترجمه گوگل]سایر قربانیان - پنج زن و دو مرد - متحمل اصابت ترکش شدند
[ترجمه ترگمان]دو قربانی دیگر - پنج زن و دو مرد - از جراحات ناشی از ترکش رنج بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two were hit by shrapnel from a mortar bomb at the weekend.
[ترجمه گوگل]دو نفر در آخر هفته مورد اصابت ترکش یک بمب خمپاره قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]دو نفر از یک خمپاره در آخر هفته در اثر اصابت گلوله خمپاره قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Even if the shrapnel misses, the concussion will knock you down.
[ترجمه گوگل]حتی اگر ترکش از دست برود، ضربه مغزی شما را به زمین می اندازد
[ترجمه ترگمان]، حتی اگه انفجار پرتاب بشه ضربه مغزی تو رو داغون می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The shrapnel shot through Tom's steel helmet and lodged in his temple during the epic fighting at Dunkirk.
[ترجمه گوگل]ترکش از کلاه فولادی تام شلیک کرد و در طول نبرد حماسی در دانکرک در شقیقه او فرو رفت
[ترجمه ترگمان]shrapnel از طریق کلاه فولادی تام شلیک شد و در معبد خود در طی نبرد حماسی در دون کرک به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There was some shrapnel in one of his legs which they had never been able to get out.
[ترجمه گوگل]مقداری ترکش در یکی از پاهایش بود که هرگز نتوانسته بودند از آن خارج شوند
[ترجمه ترگمان]یک گلوله انفجاری در یکی از پاهایش بود که آن ها هرگز قادر به بیرون آمدن نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was covered in scars caused by shrapnel.
[ترجمه گوگل]با زخم های ناشی از ترکش پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]در اثر زخم هایی که توسط shrapnel ایجاد شده بود، پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A piece of shrapnel had hit his cap badge and had penetrated the front of his skull.
[ترجمه گوگل]یک تکه ترکش به نشان کلاه او اصابت کرده بود و به جلوی جمجمه اش نفوذ کرده بود
[ترجمه ترگمان]گلوله ای از گلوله های انفجاری به بالای جمجمه او اصابت کرده بود و به داخل جمجمه او نفوذ کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nor did one put shrapnel into orbit around the base.
[ترجمه گوگل]همچنین هیچ یک ترکش را در مدار اطراف پایگاه قرار نداد
[ترجمه ترگمان]همچنین یکی از آن ها shrapnel را در مدار خود قرار نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many civilians suffered burns and shrapnel wounds.
[ترجمه گوگل]بسیاری از غیرنظامیان دچار سوختگی و اصابت ترکش شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهروندان دچار سوختگی و زخم های ناشی از ترکش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلوله انفجاری (اسم)
fireball, shrapnel

شرپنل (اسم)
shrapnel

گلوله افشان (اسم)
shrapnel

انگلیسی به انگلیسی

• small metal fragments dispersed by the explosion of a bomb or missile
shrapnel consists of small pieces of metal scattered from exploding bombs and shells.

پیشنهاد کاربران

( بمب و غیره ) ترکش
مثال:
he was hit by shrapnel in the head and body
او توسط ترکش از {ناحیة} سر و {بالا}تنه آسیب دیده بود.
تَرکِش
Israel says more than 30 rockets fired from southern Lebanon
. . .
The MDA ambulance service in Israel said three people were injured in the rocket fire, including a 19 - year - old man with ⭐shrapnel injuries⭐ in mild condition and a 60 - year - old woman injured while running to a nearby shelter. Several others were treated for shock
...
[مشاهده متن کامل]

Aljazeera. com@

ترکش
Sharp and small shards of metal which are shattered after the explosion of an explosive device
He hankered down in the bunker dodged the shrapnels
ترکش

بپرس