1. . . . shown in the chart on the last page hereof
. . . که در جدول صفحه ی آخر این سند نشان داده شده است.
2. three multinationals have shown interest in the project
سه شرکت چند ملیتی نسبت به طرح علاقه نشان داده اند.
3. her paintings are being shown at the negarestan
نقاشی های او را در نگارستان به نمایش گذاشته اند.
4. no pity will be shown to thieves
نسبت به سارقین ترحم نخواهد شد.
5. she begged to be shown her son's corpse
التماس کرد که جسد فرزندش را به او نشان دهند.
6. his latest release is being shown in many cinemas
آخرین فیلم او را در بسیاری از سینماها نشان می دهند.
7. the new film will be shown tomorrow
فیلم جدید فردا نمایش داده خواهدشد.
8. the disposition of the artillery was shown on the map
نقشه آرایش توپخانه را نشان می داد.
9. the sequel to this story will be shown tomorrow
دنباله ی این داستان فردا نمایش داده خواهد شد.
10. these texts are so occult that they can't be shown to just anyone
این متون آن چنان ویژه ی خواص اند که نمی شود آنها را به همه کس نشان داد.
11. They have shown a ruthless disregard for basic human rights.
[ترجمه گوگل]آنها بیرحمانهای به حقوق اولیه بشری نشان دادهاند
[ترجمه ترگمان]آن ها بی توجهی بی رحمانه به حقوق بشر را نشان داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The long-dormant volcano has recently shown signs of erupting.
[ترجمه گوگل]این آتشفشان که مدتها خاموش بوده اخیراً نشانههایی از فوران را نشان داده است
[ترجمه ترگمان]این آتشفشان به مدت طولانی نشانه هایی از فوران را نشان داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Market research has shown us that people want quality, not just low prices.
[ترجمه گوگل]تحقیقات بازار به ما نشان داده است که مردم به دنبال کیفیت هستند، نه فقط قیمت پایین
[ترجمه ترگمان]تحقیق بازار به ما نشان داده است که مردم کیفیت و نه فقط قیمت های پایین را می خواهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. "Well, I have shown you how to do this before, " she said, unable to disguise her impatience.
[ترجمه گوگل]او که قادر به پنهان کردن بی تابی خود نبود گفت: "خب، من قبلاً به شما نشان داده ام که چگونه این کار را انجام دهید "
[ترجمه ترگمان]او در حالی که نمی توانست بی حوصلگی خود را پنهان کند، گفت: خب، من قبلا به تو نشون دادم که چطور این کار رو بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Footpaths are shown on the map as dotted red lines.
[ترجمه گوگل]مسیرهای پیاده روی روی نقشه به صورت خطوط قرمز نقطه چین نشان داده شده اند
[ترجمه ترگمان]footpaths در نقشه به صورت خطوط قرمز نقطه چین نشان داده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The novel is shown from the girl's viewpoint.
[ترجمه گوگل]رمان از دید دختر نمایش داده می شود
[ترجمه ترگمان]این رمان از دیدگاه دختر نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید