showed

جمله های نمونه

1. aghdas showed herself to be dishonest
اقدس نشان داد که امانتدار نیست.

2. he showed a lack of discrimination in the way he decorated the house
او در تزیین خانه از خود بدسلیقگی نشان داد.

3. he showed discrimination in his choice of clothes
او در انتخاب جامه خوش سلیقگی و خبرگی نشان داد.

4. he showed disrespect toward my father
او نسبت به پدرم بی حرمتی کرد.

5. he showed feeling for the poor
او با بینوایان همدردی می کرد.

6. he showed forbearance towards offenders
او نسبت به خطاکاران از خود اغماض نشان می داد.

7. he showed great skill
مهارت زیادی از خود نشان داد.

8. he showed himself in his true colors
او طینت واقعی خود را بروز داد.

9. he showed his metal in dealing with stalin
در معامله با استالین ماهیت خود را هویدا کرد.

10. he showed magnanimity even toward his enemies
او حتی نسبت به دشمنانش هم بزرگواری کرد.

11. he showed nothing but disfavor toward his coworkers
نسبت به همکاران خود جز سو نظر چیز دیگری بروز نداد.

12. he showed strict disinterest in all of his court rulings
در همه ی قضاوت های خود در دادگاه بی غرضی کامل را رعایت می کرد.

13. homa showed great courage
هما شجاعت زیادی از خود نشان داد.

14. lilly showed herself briefly at the party
لیلی برای زمان کوتاهی در مهمانی ظاهر شد.

15. she showed great restraint and did not answer her curses
خویشتنداری زیاد از خود نشان داد و دشنام های او را پاسخ نداد.

16. she showed herself to be reliable
او نشان داد که قابل اعتماد است.

17. she showed more leniency toward her own children than to those of her husband
او نسبت به بچه های خودش آسان گیری بیشتری نشان می داد تا بچه های شوهرش.

18. she showed remarkable discipline: she did not refer to their insult at all
او خودداری قابل ملاحظه ای از خود نشان داد و اصلا به توهین آنها اشاره ای نکرد.

19. she showed us her new purchase with pride
او خرید تازه ی خود را با سر بلندی به ما نشان داد.

20. they showed a short excerpt from the film on television
بخش کوتاهی از فیلم را روی تلویزیون نشان دادند.

21. they showed little relish for that task
برای آن کار رغبت زیادی نشان ندادند.

22. they showed me close-ups of the moon
عکس های درشت نمای ماه را نشانم دادند.

23. they showed their indifference toward money
آنان بی اعتنایی خود را نسبت به پول نشان دادند.

24. they showed two of his shorts
دو تا از فیلم های کوتاه او را نشان دادند.

25. even strangers showed reverence toward the old professor
حتی غریبه ها استاد پیر را تکریم می کردند.

26. her choices showed bad taste
گزینش های او حاکی از بد سلیقگی بود.

27. her efforts showed no returns
کوشش های او نتیجه ای نداشت.

28. her surprize showed
تعجب او عیان بود.

29. his face showed sorrow
اندوه از ناصیه اش هویدا بود.

30. his letter showed his detestation of his brother's actions
نامه ی او تنفر او از اعمال برادرش را آشکار می کرد.

31. some runners showed signs of distress
در برخی از دوندگان علایم خستگی دیده می شد.

32. the animal showed no sign of life
آن جانور اثری از زنده بودن از خود نشان نمی داد.

33. the cartoon showed hungry children demanding milk from the president
کاریکاتور بچه های گرسنه ای را نشان می داد که از رئیس جمهور شیر می خواستند.

34. the condemned showed no sign of remorse
محکوم نشانی از ندامت بروز نداد.

35. the customers showed their discontent by whistling
مشتریان با سوت کشیدن ناخرسندی خود را نشان دادند.

36. the post-mortem showed that the patient died of a heart attack
کالبدشکافی نشان داد که بیمار در اثر حمله ی قلبی مرده است.

37. the teacher showed favor toward his own brother
معلم در مورد برادر خودش تبعیض قائل شد.

38. their fear showed through their behaviour
ترس آنها از رفتارشان پیدا بود.

39. when he showed me his hand i saw that he had four queens
وقتی دستش را نشانم داد دیدم چهار بی بی دارد.

40. an experienced guide showed us around kerman
یک راهنمای باتجربه کرمان را به ما نشان داد.

41. once again, dictatorship showed its hideous visage
یک بار دیگر استبداد سیمای زشت خود را نشان داد.

42. the selfsame man showed up again!
دوباره سر و کله ی همان مرد پیدا شد!

43. the stock market showed strength
بهای سهام بورس رو به ترقی بود.

44. those soldiers' faces showed nothing but despair
چهره ی آن سربازان حاکی از چیزی جز نومیدی نبود.

45. by doing that, he showed his true self
با آن عمل نهاد واقعی خود را نشان داد.

46. once again, the sun showed
خورشید بار دیگر پدیدار شد.

47. the wolf growled and showed its fangs
گرگ غرید و دندان های (نیش) خود را نشان داد.

48. a plaque on the door showed his name and his work schedule
پلاک روی در نام و ساعات کار او را نشان می داد.

49. after a slight hesitation, she showed the picture to me too
پس از درنگ کوتاهی عکس را نشان من هم داد.

50. the shrug of her shoulder showed her contempt
شانه بالا انداختن او حاکی از بی اعتنایی او بود.

51. at the theater, a young man showed us to our seats
در تئاتر مرد جوانی ما را به طرف صندلی هایمان راهنمایی کرد.

52. that was when the labor unions showed their muscle
در آن هنگام بود که اتحادیه های کارگری قدرت خود را نشان دادند.

53. the telltale smell of cigarette smoke showed that somebody had recently been in the room
بوی گویای دود سیگار نشان می داد که اخیرا کسی در اتاق بوده است.

54. voting with their money, our customers showed their trust in us
مشتریان ما با خرج کردن پول خود به ما رای اعتماد دادند.

55. i waited for her but she never showed
منتظر او شدم ولی او هرگز پیدایش نشد.

پیشنهاد کاربران

جلوه ، نمایش دادن
نشان داد
گذشته فعل Show
A sentence for the word show👇
They show their photos to him
نشان دادن
نشان داد
رونمایی کرد
نشان دادن ، نمایش دادن
پیدا شدن

بپرس