shoulder to shoulder


کنار یکدیگر، شانه به شانه ی همدیگر، دوش بدوش

جمله های نمونه

1. The refugees were packed shoulder to shoulder on the boat.
[ترجمه گوگل]پناهندگان شانه به شانه روی قایق بودند
[ترجمه ترگمان]مهاجرین شانه به شانه تا شانه خالی کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They marched along shoulder to shoulder.
[ترجمه گوگل]آنها شانه به شانه راهپیمایی کردند
[ترجمه ترگمان]از شانه به شانه به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were jammed together, shoulder to shoulder, in the narrow corridor.
[ترجمه گوگل]شانه به شانه هم در راهروی باریک گیر کرده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما با هم فشرده بودیم، شانه به شانه، شانه به شانه، در راهرو تنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The large crowd stood shoulder to shoulder in the stands.
[ترجمه گوگل]جمعیت زیادی شانه به شانه در جایگاه ها ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت کثیری در جایگاه تماشاچیان ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They fell into step, walking shoulder to shoulder with their heads bent against the rain.
[ترجمه گوگل]آنها به پا افتادند و شانه به شانه با سرهای خمیده در برابر باران راه می رفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که سرهایشان را روی باران خم کرده بودند، قدم به قدم گذاشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blacks and whites stood shoulder to shoulder in the stands to applaud.
[ترجمه گوگل]سیاه و سفیدها شانه به شانه در جایگاه ها ایستادند تا تشویق کنند
[ترجمه ترگمان]سیاه ها و سفیدها هم شانه به شانه هم ایستاده بودند و کف می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We are working shoulder to shoulder with local residents.
[ترجمه گوگل]ما شانه به شانه با ساکنان محلی کار می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما شانه به شانه با ساکنان محلی کار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Before long I had rejoined the tribe, swaying shoulder to shoulder with them as I thumped on a cast-iron pan.
[ترجمه گوگل]طولی نکشید که دوباره به قبیله ملحق شده بودم و شانه به شانه آنها در حالی که روی یک تابه چدنی ضربه می زدم تاب می خوردم
[ترجمه ترگمان]طولی نکشید که دوباره به قبیله ملحق شدم، شانه به شانه تا شانه به شانه آن ها تکیه دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The crowd was crammed shoulder to shoulder and back to front on the shrinking piece of roadway.
[ترجمه گوگل]جمعیت شانه به شانه و پشت به جلو در تکه کوچک شدن جاده جمع شده بودند
[ترجمه ترگمان]جمعیت از شانه تا شانه بالا و پایین می رفتند و روی جاده اصلی جاده پیش می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. People stood shoulder to shoulder, they had to go and fight together.
[ترجمه گوگل]مردم دوش به دوش ایستادند، باید می رفتند و با هم می جنگیدند
[ترجمه ترگمان]مردم شانه به شانه ایستاده بودند و مجبور بودند با هم بجنگند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They stood shoulder to shoulder by the developing trays.
[ترجمه گوگل]آنها شانه به شانه در کنار سینی های در حال توسعه ایستادند
[ترجمه ترگمان]ان ها شانه به شانه هم نزدیک سینی های بزرگ ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Uncle and nephew knelt shoulder to shoulder, hands cupped, heads bowed in the simple position of submission.
[ترجمه گوگل]دایی و برادرزاده شانه به شانه زانو زدند، دستانشان حجامت بود، سرها در حالت ساده تسلیم خم شده بودند
[ترجمه ترگمان]عمو و برادرزاده شانه به شانه او زدند و دست ها را روی شانه خم کردند و سرها را به وضع ساده ای تسلیم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I stand shoulder to shoulder with the anchovy on this.
[ترجمه گوگل]من شانه به شانه با ماهی کولی روی این می ایستم
[ترجمه ترگمان]شانه بالا می اندازم و با ماهی کولی روی آن سوار می شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They trod carefully away, shoulder to shoulder, hip to hip.
[ترجمه گوگل]آنها با احتیاط، شانه به شانه، لگن به لگن را ترک کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها با احتیاط دور شدند، شانه به شانه، کمر به کمر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Four old panel trucks sit shoulder to shoulder, looking like an art installation.
[ترجمه گوگل]چهار کامیون پانل قدیمی شانه به شانه نشسته اند و شبیه یک اینستالیشن هنری هستند
[ترجمه ترگمان]چهار کامیون قدیمی شانه به شانه هم مثل یک نصب هنری نشسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• together, with a joint effort

پیشنهاد کاربران

به معنای غلغله، شلوغ، پر ازدحام در مکان های عمومی است.

بپرس