در ورزش: چند به هیچ از تیم مقابل بردن
از کتاب the book of life
اینجا به معنی با چابکی پرت کردن هست ، دستش رو با چابکی به سمت دیانا پرت میکنه که بتونه تعادلش رو نگه داره
( رانندگی ) به سرعت رفتن ( همانند گلوله ای که شلیک ش کرده باشند ) 
 She put her foot on the gas and shot out across the intersection to the hotel. 
Flames : شعله های آتش
Shot out : یکدفعه بیرون زدن