1. this policy is shortsighted
این سیاست دوراندیشانه نیست.
2. this youth is shortsighted
این جوان دوراندیش نیست.
3. This shortsighted policy will level down university standards.
[ترجمه گوگل]این سیاست کوته بینانه استانداردهای دانشگاه را پایین می آورد
[ترجمه ترگمان]این سیاست کوته بینانه، استانداردهای دانشگاه را پایین می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's very shortsighted not to spend money on repairing the house.
[ترجمه گوگل]خرج نکردن برای تعمیر خانه بسیار کوته فکری است
[ترجمه ترگمان]خیلی زود است که پول تعمیر خانه را خرج نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But this is a mistaken and shortsighted view.
[ترجمه گوگل]اما این دیدگاهی اشتباه و کوته بینانه است
[ترجمه ترگمان]اما دید اشتباه و shortsighted اشتباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He must have been very shortsighted for I remember the way in which he always peered through his very thick spectacles.
[ترجمه گوگل]او باید بسیار کوتهبین بوده باشد، زیرا به یاد دارم که او همیشه از عینک بسیار ضخیم خود نگاه میکرد
[ترجمه ترگمان]لابد چون من به یاد می آورم که او همیشه از پشت عینک very به دقت نگاه می کرد، خیلی shortsighted بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. However, a shortsighted focus on individual animals could prove disastrous for long-term conservation efforts.
[ترجمه گوگل]با این حال، تمرکز کوته بینانه بر روی حیوانات می تواند برای تلاش های طولانی مدت حفاظت فاجعه بار باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک تمرکز کوته بینانه بر روی حیوانات فردی می تواند برای تلاش های طولانی مدت حفاظت از محیط زیست مضر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't be so shortsighted as to see only what is under your nose.
[ترجمه گوگل]آنقدر کوته فکر نباش که فقط آنچه را که زیر بینی ات است ببینی
[ترجمه ترگمان]به قدر کافی نزدیک بین نباش که تنها چیزی که زیر دماغت هست را ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It's very shortsighted not to spend money on repairing your house.
[ترجمه گوگل]خیلی کوته فکری است که برای تعمیر خانه خود پول خرج نکنید
[ترجمه ترگمان]خیلی shortsighted که توی تعمیر خونه شما پول خرج نکنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Though Fey'lya truly hated the Empire, his shortsighted political games often hindered the New Republic's progress.
[ترجمه گوگل]اگرچه فیلیا واقعاً از امپراتوری متنفر بود، اما بازیهای سیاسی کوتهبینانه او اغلب مانع پیشرفت جمهوری جدید میشد
[ترجمه ترگمان]اگر چه فی lya حقیقتا از امپراطوری متنفر بود، بازی های سیاسی نزدیک بین او اغلب مانع پیشرفت جمهوری جدید می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Shortsighted people have to wear glasses, as do longsighted people.
[ترجمه گوگل]افراد کوته بین باید عینک بزنند، مانند افراد بلندبین
[ترجمه ترگمان]بسیاری از افراد مجبور هستند عینک به تن کنند، مانند مردم longsighted
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It is widely viewed as a shortsighted design failure.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای به عنوان یک شکست طراحی کوته بینانه در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]آن به طور گسترده به عنوان یک شکست طراحی کوته بینانه تلقی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is shortsighted to shut down zoos.
[ترجمه گوگل]تعطیل کردن باغ وحش ها کوته بینانه است
[ترجمه ترگمان]نزدیک است که zoos را تعطیل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The De Courcy's were hereditarily shortsighted.
[ترجمه گوگل]دی کورسی ها به طور ارثی کوته بین بودند
[ترجمه ترگمان]The De و shortsighted بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He finally realized that he was shortsighted and went to the optician.
[ترجمه گوگل]بالاخره متوجه شد که کوته بین است و پیش چشم پزشک رفت
[ترجمه ترگمان]سرانجام متوجه شد که او نزدیک بین است و به مغازه optician رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید