shortish

/ˈʃɔːrtɪʃ//ˈʃɔːtɪʃ/

نسبتا کوتاه، تا اندازه ای کوتاه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: somewhat short.

جمله های نمونه

1. The endomorph is round and soft, with shortish limbs, and small, plump hands and feet.
[ترجمه گوگل]اندومورف گرد و نرم، با اندام های کوتاه و دست ها و پاهای کوچک و چاق است
[ترجمه ترگمان]The گرد و نرم است، با پاهای کوچک و پاهای کوچک و پاهای کوچک و پاهای کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They soon talked and agreed that the shortish novel had the potential to make a good movie.
[ترجمه گوگل]آنها به زودی صحبت کردند و توافق کردند که رمان کوتاه پتانسیل ساخت یک فیلم خوب را دارد
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی زود با هم حرف زدند و توافق کردند که این رمان shortish پتانسیل ایجاد یک فیلم خوب را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was shortish and wiry, had a straight thin moustache and I guessed he was anywhere between 40 and 4
[ترجمه گوگل]او کوتاه‌قد بود و سبیل‌های نازکی داشت و حدس می‌زدم بین ۴۰ تا ۴ سال باشد
[ترجمه ترگمان]یک سبیل بلند و استخوانی داشت و من حدس می زدم که او بین ۴۰ تا ۴ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If you've got a shortish but not insignificant chunk of time to spare online – perhaps you're babysitting for friends, or hanging around waiting at an airport – how about getting some extra cash?
[ترجمه گوگل]اگر زمان کوتاه اما نه کم اهمیتی برای صرف آنلاین دارید - شاید برای دوستانتان نگهبانی از کودک دارید یا در فرودگاه منتظر هستید - چطور می‌توانید مقداری پول نقد اضافی دریافت کنید؟
[ترجمه ترگمان]اگر وقت داری، فقط یک تکه کوچک وقت برای ذخیره کردن داری - شاید تو از مراقبت از دوستان پرستاری کنی، یا در یک فرودگاه منتظر باشی - نظرت راجع به پول بیشتر چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Raisa is her name. She has shortish brown hair and sort of a dimple in her chin.
[ترجمه گوگل]رایسا نام اوست او موهای قهوه ای مایل به کوتاه و نوعی گودی در چانه اش دارد
[ترجمه ترگمان] اسم \"Raisa\" - ه موهای قهوه ای دارد و چاه زنخدان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shortish blonde of rising 25 with a skin as hard as marble .
[ترجمه گوگل]بلوند کوتاه قد بلند 25 با پوستی به سختی سنگ مرمر
[ترجمه ترگمان]Shortish موطلایی ۲۵ ساله با پوستی مثل سنگ مرمر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Slatter was a shortish, broad, powerful man, with heavy shoulders and thick arms.
[ترجمه گوگل]اسلاتر مردی کوتاه قد، گشاد، قدرتمند، با شانه های سنگین و بازوهای کلفت بود
[ترجمه ترگمان]Slatter مردی تنومند و تنومند و تنومند بود که شانه های سنگین و بازوهای کلفت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was a solid, shortish blonde of rising 25 with a skin as hard as marble.
[ترجمه گوگل]او یک بلوند یکدست و کوتاه قد 25 ساله با پوستی به سختی سنگ مرمر بود
[ترجمه ترگمان]او یک زن مو بور و مو بور بود که ۲۵ ساله با پوستی به اندازه سنگ مرمر داشت از جا بلند می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I can—sort of—understand why the majority of people want a 5shortish 5hop to the Antarctic Peninsula.
[ترجمه گوگل]من می توانم - به نوعی - درک کنم که چرا اکثریت مردم می خواهند یک 5 هاپ کوتاه 5 به شبه جزیره قطب جنوب داشته باشند
[ترجمه ترگمان]من می توانم بگویم که چرا اکثر مردم خواهان یک جهش ۵ - ۵ به شبه جزیره قطب جنوب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I can – sort of – understand why the majority of people want a shortish hop to the Antarctic peninsula.
[ترجمه گوگل]من می توانم - به نوعی - درک کنم که چرا اکثریت مردم می خواهند یک سفر کوتاه به شبه جزیره قطب جنوب داشته باشند
[ترجمه ترگمان]من می توانم به نوعی درک کنم که چرا اکثر مردم می خواهند به شبه جزیره قطب جنوب بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Yes, " he said rather sharply. He felt for the first time that it was a shortish name.
[ترجمه گوگل]او به تندی گفت: بله او برای اولین بار احساس کرد که این یک نام کوتاه است
[ترجمه ترگمان]او نسبتا تند گفت: بله برای اولین بار احساس کرد که اسم shortish است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• moderately short, rather short

پیشنهاد کاربران

بپرس