shorthand typist

جمله های نمونه

1. I was deemed to be a competent shorthand typist.
[ترجمه گوگل]به نظر من یک تایپیست تندنویس ماهر بودم
[ترجمه ترگمان]به نظر من یک ماشین نویس همه کاره با صلاحیت تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She was a more than competent shorthand typist and an efficient secretary.
[ترجمه گوگل]او یک تایپیست تندنویس و منشی کارآمد بود
[ترجمه ترگمان]او یک ماشین نویس با کفایت خوب و یک منشی کارآمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Barbara joined us as a junior shorthand typist in 194
[ترجمه گوگل]باربارا در سال 194 به عنوان یک تایپیست تندنویسی به ما پیوست
[ترجمه ترگمان]باربارا ما را به عنوان یک ماشین نویس تازه کار کوتاه در ۱۹۴ به هم پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My first job was as a shorthand typist - I was fired after three days, mainly for poor spelling.
[ترجمه گوگل]اولین کار من تایپیست بود - بعد از سه روز اخراج شدم، عمدتاً به دلیل املای ضعیف
[ترجمه ترگمان]اولین شغلم به عنوان یک ماشین نویس همه کاره بود - من بعد از سه روز اخراج شدم، به طور عمده برای هجی کردن ضعیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I have been a shorthand typist within the marketing department for 2 years and I have been very happy there.
[ترجمه گوگل]من 2 سال است که یک تایپیست مختصر در بخش بازاریابی هستم و در آنجا بسیار خوشحالم
[ترجمه ترگمان]من به مدت ۲ سال یک ماشین نویس چند خطی در بخش بازاریابی بوده ام و در آنجا بسیار خوشحال بوده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a shorthand typist is a person whose job is to type and do shorthand, usually in an office.

پیشنهاد کاربران