shorthand

/ˈʃɔːrtˌhænd//ˈʃɔːthænd/

معنی: مختصر نویسی، تند نویسی
معانی دیگر: تندنویسی، مختصر نویسی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a system of writing in simple symbols or combinations of symbols representing sounds, words, or phrases, used to record dictation or speech rapidly.

(2) تعریف: any abbreviated record or reference, or a method or form for making one.
صفت ( adjective )
• : تعریف: using or written in shorthand.

جمله های نمونه

1. The reporter took notes in shorthand.
[ترجمه گوگل]خبرنگار به صورت خلاصه یادداشت برداری کرد
[ترجمه ترگمان]خبرنگار در تندنویسی یادداشت برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He took a letter in shorthand.
[ترجمه گوگل]نامه ای را به صورت مختصر گرفت
[ترجمه ترگمان]او به طور خلاصه نامه ای دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The reporters took down the speech in shorthand.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران سخنرانی را به صورت مختصر حذف کردند
[ترجمه ترگمان]خبرنگاران این سخنرانی را با تندنویسی رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The term "machine" is used as a convenient shorthand for the total hardware and software system.
[ترجمه گوگل]اصطلاح "ماشین" به عنوان خلاصه ای مناسب برای کل سیستم سخت افزاری و نرم افزاری استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"ماشین\" به عنوان یک تندنویسی مناسب برای کل سیستم سخت افزار و نرم افزار استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's been 'relocated', which is shorthand for 'given a worse job a long way away'.
[ترجمه گوگل]او "جابه‌جایی" شده است، که مخفف عبارت "کار بدتر از راه دور است"
[ترجمه ترگمان]او جابه جا شده است، که کوتاه نویسی برای یک شغل بدتر از یک راه طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Instead of writing her shorthand by hand, she could use a machine.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست به‌جای نوشتن خلاصه‌نویسی با دست، از دستگاه استفاده کند
[ترجمه ترگمان]به جای نوشتن کوتاه نویسی از دست، می توانست از یک ماشین استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ben took notes in shorthand.
[ترجمه گوگل]بن به صورت خلاصه یادداشت برداری کرد
[ترجمه ترگمان]بن در تندنویسی یادداشت برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Shorthand and typewriting have been described as the twin arts.
[ترجمه گوگل]کوتاه نویسی و تحریر را هنرهای دوگانه توصیف کرده اند
[ترجمه ترگمان]shorthand و typewriting به عنوان دو هنر دوقلو توصیف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shorthand just looks like a series of funny squiggles to me.
[ترجمه گوگل]کوتاه نویسی فقط به نظر من یک سری قیچی های خنده دار است
[ترجمه ترگمان]Shorthand شبیه یک سری لباس مسخره است برای من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I have decided to learn shorthand.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم کوتاه نویسی یاد بگیرم
[ترجمه ترگمان]من تصمیم گرفتم که تندنویسی را یاد بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A shorthand writer will make a transcript.
[ترجمه گوگل]یک تندنویس یک رونوشت می نویسد
[ترجمه ترگمان]یک نویسنده تند نویسی یک رونوشت از آن خواهد ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I took down his comments in shorthand.
[ترجمه گوگل]نظراتش را به صورت خلاصه حذف کردم
[ترجمه ترگمان]comments را با تندنویسی قبول کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their conversations were taken down in shorthand by a secretary.
[ترجمه گوگل]مکالمات آنها توسط یک منشی به صورت خلاصه حذف شد
[ترجمه ترگمان]گفتگوهای آن ها با تندنویسی توسط منشی به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I was deemed to be a competent shorthand typist.
[ترجمه گوگل]به نظر من یک تایپیست تندنویس ماهر بودم
[ترجمه ترگمان]به نظر من یک ماشین نویس همه کاره با صلاحیت تلقی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مختصر نویسی (اسم)
shorthand, stenography

تند نویسی (اسم)
shorthand, stenography

انگلیسی به انگلیسی

• rapid handwriting method that uses abbreviations and symbols to represent letters words and phrases
pertaining to shorthand; written in shorthand (rapid handwriting method)
shorthand is a quick way of writing which uses signs to represent words or syllables.
if one phrase or explanation is shorthand for another, more complicated phrase or explanation, it is a quick and easy way of referring to it.

پیشنهاد کاربران

They are shorthand for ways of being or philosophies of life
آنها شکل ساده شده ی شیوه های بودن یا فلسفه های زندگیند.
Shorthand
فرم یا سیستم ارتباطی ساده یا مختصر شده
۱. تند نویسی ۲. صورت کوتاه تر. شکل مختصر تر
روشی کوتاه و ساده برای بیان یا اشاره به چیزی
کوته نوشت
مختصر نویسی
مختصر نویسی٬ اختصار نویسی

بپرس