shortcut

/ˈʃɔːrtˌkət//ˈʃɔːtˌkət/

معنی: راه میان بر
معانی دیگر: (راه) میانبر، طریقه اقتصادی، میان برکردن، میان بر کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a quicker or more direct route.
متضاد: detour
مشابه: knack

- I know a shortcut we could take to get there quicker.
[ترجمه گوگل] من می‌دانم که می‌توانیم میان‌بری را برای رسیدن سریع‌تر به آنجا انتخاب کنیم
[ترجمه ترگمان] یه راه میان بر بلدم که زودتر برسیم اونجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a method or process that is quicker than a standard one.
مشابه: knack

- My sister taught me a shortcut for making hollandaise sauce.
[ترجمه گوگل] خواهرم میانبر درست کردن سس هلندز را به من یاد داد
[ترجمه ترگمان] خواهرم راه میانبری برای درست کردن سس hollandaise به من یاد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I don't believe in shortcuts; the traditional way always gets the best results.
[ترجمه هاجر] به میانبر ها اعتقادی ندارم، روش هاس سنتی همیشه به بهترین نتایج میرسند
|
[ترجمه گوگل] من به میانبرها اعتقادی ندارم روش سنتی همیشه بهترین نتایج را می گیرد
[ترجمه ترگمان] من به میان بر ندارم؛ روش سنتی همیشه بهترین نتیجه را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I tried to take a shortcut and got lost.
[ترجمه گوگل]سعی کردم از میانبر استفاده کنم و گم شدم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم راه میان بر بردارم و گم شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I know a shortcut to town through the back streets.
[ترجمه گوگل]من یک میانبر به شهر را از طریق خیابان های پشتی می شناسم
[ترجمه ترگمان]من راه میانبری به شهر را در خیابان های پشتی می دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is this the shortcut?
[ترجمه حبیب اله مهدی پور] این میان برهست؟ ( سئوال میکند تا مطمئن شود )
|
[ترجمه گوگل]آیا این میانبر است؟
[ترجمه ترگمان]این میان بر - ه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was always looking for a shortcut to fame and fortune.
[ترجمه گوگل]او همیشه به دنبال راه میانبری برای رسیدن به شهرت و ثروت بود
[ترجمه ترگمان]او همیشه به دنبال یک راه میان بر برای شهرت و ثروت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fame can be a shortcut to love and money.
[ترجمه گوگل]شهرت می تواند میانبری برای عشق و پول باشد
[ترجمه ترگمان]شهرت می تواند یک راه میان بر برای عشق و پول باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. F1 is the shortcut key for calling up help.
[ترجمه گوگل]F1 کلید میانبر برای فراخوانی کمک است
[ترجمه ترگمان]F۱ کلید میان بر برای درخواست کمک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is no shortcut to human fulfillment for men-just the short circuit of impotence.
[ترجمه گوگل]هیچ میانبری برای تحقق انسان برای مردان وجود ندارد - فقط اتصال کوتاه ناتوانی
[ترجمه ترگمان]هیچ راه میانبری برای رسیدن انسان به انسان وجود ندارد - تنها راه کوتاه ناتوانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You need to run Shortcut. exe on every ink file on the drive.
[ترجمه گوگل]باید Shortcut را اجرا کنید exe بر روی هر فایل جوهر در درایو
[ترجمه ترگمان] باید \"shortcut\" رو اداره کنی روی هر پرونده مرکب از ماشین نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fonts is really a shortcut to the folder that holds your fonts, also known as typefaces.
[ترجمه گوگل]فونت ها در واقع یک میانبر برای پوشه ای است که فونت های شما را در خود نگه می دارد، همچنین به عنوان تایپ فیس شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]فونت ها واقعا یک میان بر برای پوشه ای است که فونت های شما را نگه می دارد، همچنین به عنوان typefaces شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It would be the shortcut enabling their poorly performing public schools to catch up to the rest of the nation.
[ترجمه گوگل]این میانبری خواهد بود که مدارس دولتی با عملکرد ضعیف آنها را قادر می سازد تا به بقیه کشور برسند
[ترجمه ترگمان]این یک راه میان بر است که قادر ساختن مدارس دولتی ضعیف برای رسیدن به بقیه کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In other words, shortcut and cheat books.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، کتاب های میانبر و تقلب
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، کتاب های میان بر و تقلب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Internet Explorer saves each address individually as a shortcut, which makes them less convenient to transfer.
[ترجمه گوگل]اینترنت اکسپلورر هر آدرس را به صورت جداگانه به عنوان یک میانبر ذخیره می کند، که باعث می شود انتقال آنها راحت نباشد
[ترجمه ترگمان]اینترنت اکسپلورر هر آدرس را به طور انفرادی نگه می دارد، به عنوان یک میان بر، که آن ها را برای انتقال راحت تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A shortcut quickly comes to mind: Just take a calcium supplement.
[ترجمه گوگل]یک میانبر به سرعت به ذهن می رسد: فقط یک مکمل کلسیم مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]یک میان بر به سرعت به ذهن می رسد: فقط یک مکمل کلسیم بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can make shortcuts to the shortcut and still retain the link to the original.
[ترجمه گوگل]می توانید میانبرهایی برای میانبر ایجاد کنید و همچنان پیوند اصلی را حفظ کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید میان بر به میان بر داشته باشید و هنوز هم لینک را به اصل نگاه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راه میان بر (اسم)
cutoff, short cut

تخصصی

[عمران و معماری] میانبر
[کامپیوتر] میانبر - 1- تصویری در OS/2 یا ویندوز که اتصال را به تصویر دیگری که در جای دیگر است، هدایت می کند. میانبر ها امکان می دهند تا یک برنامه یا فابل را در سیستم منو در بیش از یک مکان قرار دهید. در ویندوز، تشخیص تصاویر میانبر به سویله ی یک فلش( پیکان ) است که در گوشه ای قرار دارد. همچنین تصاویر میانبر به وسیله ی فایلهایی نمایش داده می شوند که دارای پسوند LNK هستند. 2- روش سریع برای دستیابی به یک فرمان، بدون انتخاب آن از منو، میانبرها، معمولاً به وسیله ی حروف زیر خط کشی شده در منوها معین می شوند ؛ نوشتن حرف مورد نظر ( شاید هنگام پایین نگه داشتن کلید Alt) شما را بی واسطه به فرمان مورد نظر می رساند. برخی از منوها میانبرهای صریح ( مانند " Ctrl-S" ) را نیز معین می کنند، که می توانید در هر زمان آن را انتخاب کنید ( حتی زمانی که آن قسمت از منو روی صفحه نباشد ) .

انگلیسی به انگلیسی

• shorter route, way which is shorter than the customary route; symbolic link, special type of file which points to another file or device (computers)
cut to a short length
shorter path for getting to a certain place; time-saving method
a short cut is a way of getting somewhere that is quicker than the usual route.
a short cut is also a quicker way of achieving something than if you use the usual methods.

پیشنهاد کاربران

( حقیقی و مجازی ) راه میان بر. میان بر
مثال:
No secret. No short cut. Only hard work.
رازی نیست، میانبری هم وجود ندارد، تنها سخت کوشی
در پاسخ به سونیا احمدیان : فکر می کنم میشه
" میانیر های هوشمندانه از طریق تجربه به دست میان "
البته احساس میکنم جملتون اشتباه یا من اشتباه متوجه شدم چون هوشمندانه میشه cleverly
ترجمه کلی این چی میشه از نظر شما؟
Clever shortcuts gained by experience.
در مهندسی ژنتیک به قطعه ژن برش خورده میگیم short cut اون ژن
You can take a shortcut across the field
به معنی میان بر
خب یجورایی short cut معنی میان بر میده ولی اگه تک تک کلمه ها رو ترجمه کنیم ( یعنی اینکه بگیم کوتاه = short و برش=cut ) اینطوری معنی برش کوتاه رو میده. . . ولی بهتره یجورایی همون میان بر ترجمه اش کنیم. . .
این پاسخ برداشت است از عمل میانبر : تصویر فایل که آدرس مکانی موقعیت فایل اصلی در آن مستطر است . وبا انتخاب آن شورت کات در واقع آدرس فایل مورد نظر اجرء میشود .

بپرس