short shrift

/ˈʃɔːrtˈʃrɪft//ʃɔːtʃrɪft/

(در اصل) فرصت کمی که قبل از اعدام به محکوم می دادند تا دعا و استغفار کند، بی توجهی، بی اعتنایی، مهلت مختصربرای اقرار بگناه پیش از مردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a brief or perfunctory attention given to a person or topic.

(2) تعریف: a brief time granted a condemned prisoner for confession or absolution before his or her execution.

جمله های نمونه

1. Arantxa Sanchez Vicario made short shrift of her opponent, allowing her only two games in a 6-0, 6-2 demolition.
[ترجمه گوگل]آرانتکسا سانچز ویکاریو حریف خود را کوتاه کرد و به او اجازه داد تنها دو بازی در 6-0 و 6-2 تخریب شود
[ترجمه ترگمان]Arantxa سانچز، shrift از حریف خود را کوتاه کرد و تنها دو بازی را در یک تخریب ۶ - ۰، ۶ - ۲ به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He'll get short shrift from me if he starts complaining about money again, now that I know how much he earns!
[ترجمه گوگل]او اگر دوباره شروع به شکایت از پول کند، حالا که می دانم چقدر درآمد دارد، از من کوتاهی می کند!
[ترجمه ترگمان]اگر دوباره شروع به غر زدن درباره پول می کند، از من شکایت می کند، حالا که می دانم چقدر پول در می آورد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. McLaren got short shrift from all the record companies when he first presented his new band to them in 197
[ترجمه گوگل]مک لارن زمانی که برای اولین بار در سال 197 گروه جدید خود را به آنها معرفی کرد، از همه شرکت‌های ضبط فاصله گرفت
[ترجمه ترگمان]مک لارن اولین بار بود که گروه جدیدش را در ۱۹۷ شرکت ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The idea has been given short shrift by philosophers.
[ترجمه گوگل]این ایده توسط فیلسوفان کوتاه شده است
[ترجمه ترگمان]این ایده به طور خلاصه توسط فیلسوفان مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Commanders who undervalued or ignored Ultra get short shrift.
[ترجمه گوگل]فرماندهانی که Ultra را کم ارزش می دانند یا نادیده می گیرند، کوتاه می آیند
[ترجمه ترگمان]فرماندهان که ارزشش را دست کم گرفته بودند و یا بی توجهی می کردند، shrift کوتاه را به دست می آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The notion got short shrift in Washington.
[ترجمه گوگل]این تصور در واشنگتن کوتاه شد
[ترجمه ترگمان]این تصور در واشنگتن کوتاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I gave that idea short shrift.
[ترجمه گوگل]من آن ایده را کوتاه کردم
[ترجمه ترگمان]من این ایده رو کوتاه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He gave short shrift to criticisms of Government policy.
[ترجمه گوگل]او به انتقاد از سیاست دولت اشاره کوتاهی کرد
[ترجمه ترگمان]او به انتقادات زیادی از سیاست دولت پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They made short shrift of my request.
[ترجمه گوگل]آنها درخواست من را کوتاه کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از درخواست من کوتاهی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Of this breed we can make short shrift.
[ترجمه گوگل]از این نژاد می توانیم شیفت کوتاه بسازیم
[ترجمه ترگمان]از این گونه، ما می توانیم shrift کوتاه بسازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sir Partha thinks this gives the poor short shrift.
[ترجمه گوگل]سر پارتا فکر می‌کند که این باعث می‌شود افراد فقیر کوتاهی کنند
[ترجمه ترگمان]سر الیوت Partha فکر می کنه که این باعث می شه the ضعیف به شه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These annoying memos will get short shrift from the boss.
[ترجمه گوگل]این یادداشت‌های آزاردهنده از رئیس کوتاهی می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این یادداشت ها آزاردهنده از رئیس اخراج خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The House will give short shrift to the bill.
[ترجمه گوگل]مجلس به این لایحه اشاره کوتاهی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]مجلس نمایندگان پول کوتاهی به این لایحه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Perkins's policy failures are often given short shrift or blamed on others.
[ترجمه گوگل]شکست های خط مشی پرکینز اغلب کوتاه مدت یا به گردن دیگران انداخته می شود
[ترجمه ترگمان]شکست های سیاست پرکینز اغلب به shrift کوتاه داده می شود و یا نسبت به دیگران سرزنش می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• brief time for confession or absolution given to a condemned prisoner before his execution; lack of attention or consideration in dealing with a person or matter

پیشنهاد کاربران

بی توجهی کردن به چیزی
بی‎توجهی، مهلت نهایی پیش از اعدام

بپرس