🔸 معادل فارسی
- جز تسلیم شدن
- به جز واگذاری کامل
- غیر از تسلیم شدن
- در محاوره: هر کاری بکن، فقط تسلیم نشو
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( اصلی – عمومی ) :** بیانگر همه ی گزینه ها یا اقدامات ممکن به جز تسلیم شدن.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: *They tried every measure short of surrender. *
آن ها همه اقدامات ممکن را انجام دادند جز تسلیم شدن
2. ** ( سیاسی/نظامی – کاربردی ) :** نشان دهنده ی مقاومت تا آخرین لحظه، بدون پذیرش شکست یا واگذاری.
- - -
## 🔸 مترادف ها
except surrender – barring surrender – without yielding – resisting until the end
- - -
## 🔸 مثال ها
- *The nation was willing to do anything short of surrender. *
ملت حاضر بود هر کاری بکند جز تسلیم شدن
- *He tried every tactic short of surrendering his position. *
او همه تاکتیک ها را امتحان کرد جز اینکه جایگاهش را واگذار کند
- *Short of surrender, there was no way out. *
جز تسلیم شدن، هیچ راهی وجود نداشت
- جز تسلیم شدن
- به جز واگذاری کامل
- غیر از تسلیم شدن
- در محاوره: هر کاری بکن، فقط تسلیم نشو
- - -
## 🔸 تعریف ها
1. ** ( اصلی – عمومی ) :** بیانگر همه ی گزینه ها یا اقدامات ممکن به جز تسلیم شدن.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: *They tried every measure short of surrender. *
آن ها همه اقدامات ممکن را انجام دادند جز تسلیم شدن
2. ** ( سیاسی/نظامی – کاربردی ) :** نشان دهنده ی مقاومت تا آخرین لحظه، بدون پذیرش شکست یا واگذاری.
- - -
## 🔸 مترادف ها
- - -
## 🔸 مثال ها
ملت حاضر بود هر کاری بکند جز تسلیم شدن
او همه تاکتیک ها را امتحان کرد جز اینکه جایگاهش را واگذار کند
جز تسلیم شدن، هیچ راهی وجود نداشت