shorn

/ˈʃɔːrn//ʃɔːn/

اسم مفعول: shear، اسم مفعول فعل shear

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past participle of shear.

جمله های نمونه

1. shorn sheep
گوسفند پشم زده

2. his recent illness has shorn him of strength
بیماری اخیر رمق او را گرفته است.

3. Go for wool and come home shorn.
[ترجمه جیهوپ] خواستم ثواب کنم کباب شد
|
[ترجمه گوگل]برو دنبال پشم و پاره شده به خانه بیا
[ترجمه ترگمان]برو دنبال پشم و shorn
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her long fair hair had been shorn.
[ترجمه گوگل]موهای بلندش کوتاه شده بود
[ترجمه ترگمان]موهای زیبای سفیدش کوتاه شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Though shorn of some of its powers, the party remains in control.
[ترجمه گوگل]اگرچه حزب از برخی از اختیارات خود محروم است، اما همچنان کنترل را در دست دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه برخی از اختیارات خود را از دست داده اند، اما این حزب هنوز تحت کنترل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He recalled the humiliation of having his hair shorn and exchanging his clothes for the prison uniform.
[ترجمه گوگل]او از تحقیر شدن موهایش و تعویض لباسش با لباس زندان یاد کرد
[ترجمه ترگمان]به یاد تحقیر شدن موهایش افتاد و لباس هایش را با لباس زندان عوض کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was time for the sheep to be shorn.
[ترجمه گوگل]زمان کوتاه شدن گوسفندان فرا رسیده بود
[ترجمه ترگمان]وقتش بود که گوسفندها از هم جدا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The room looked bare, shorn of its rich furnishings.
[ترجمه گوگل]اتاق برهنه به نظر می رسید، از اثاثیه غنی اش بی بهره بود
[ترجمه ترگمان]اتاق لخت و لخت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ex-President, although shorn of his official powers, still has a lot of influence.
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور سابق، اگرچه از اختیارات رسمی خود کاسته شده است، اما همچنان نفوذ زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور سابق، اگرچه اختیارات رسمی خود را از دست داده، هنوز تاثیر زیادی در بر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All her beautiful tresses have been sheared / shorn off.
[ترجمه گوگل]تمام بند های زیبای او بریده شده / کوتاه شده است
[ترجمه ترگمان]تمام گیسوان زیبای او مثل قیچی شده و چیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The knob of the door has shorn off.
[ترجمه گوگل]دستگیره در قطع شده است
[ترجمه ترگمان]دستگیره در کنده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pieces of the wings, shorn off by the impact, peeked out from under one corner of the tarp.
[ترجمه گوگل]تکه‌هایی از بال‌ها که در اثر ضربه بریده شده بودند، از زیر گوشه‌ای از برزنت بیرون می‌آمدند
[ترجمه ترگمان]قطعات بال ها که با ضربه بریده شده بود، از زیر یک گوشه پرده بیرون را نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shorn of its technicalities, the essence is this: You place electrons in a magnetic trap.
[ترجمه گوگل]صرف نظر از ویژگی های فنی آن، ماهیت این است: شما الکترون ها را در یک تله مغناطیسی قرار می دهید
[ترجمه ترگمان]از لحاظ فنی، ماهیت این است: شما الکترون ها را در یک تله مغناطیسی قرار می دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His lank locks had to be shorn and he had to be kitted-out with battle-dress and ammunition boots.
[ترجمه گوگل]باید قفل‌های او را کوتاه می‌کردند و او را با لباس جنگی و چکمه‌های مهمات می‌پوشاندند
[ترجمه ترگمان]قفل های بزرگ او مجبور بودند که از بین بروند و او مجبور بود با لباس نظامی و چکمه های مهمات مورد نظر قرار بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. All had their manes shorn short but their tails were long, though well groomed.
[ترجمه گوگل]همه یال‌هایشان کوتاه بود، اما دم‌هایشان بلند بود، هرچند مرتب
[ترجمه ترگمان]همه manes را کوتاه کرده بودند، اما دم آن ها خیلی دراز بود، هر چند که به خوبی آراسته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• shaven, cut off (about hair or wool)
shorn is a past participle of shear.
shorn grass or hair has been cut very short.
if you are shorn of something that is important to you, it is taken away from you.

پیشنهاد کاربران

be shorn of :
فاقد . . . بودن
Shorn of his power, the deposed king went into exile.
شاه مخلوع که فاقد قدرت بود، تبعید شد.

بپرس