1. From farther away, walking shoreward across from the crested tide, figures, two.
[ترجمه گوگل]از دورتر، راه رفتن به سمت ساحل در مقابل جزر و مد، شکل، دو
[ترجمه ترگمان]از آنجا دور شد و از میان امواج دریا به آن سو و آن سو و آن سو قدم برداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But the progress shoreward was slow; the progress down-stream amazingly rapid.
[ترجمه گوگل]اما پیشرفت به سمت ساحل کند بود پیشرفت در پایین دست به طرز شگفت انگیزی سریع است
[ترجمه ترگمان]اما پیشرفت پیشرفت کند بود؛ روند پیشرفت به طور شگفت آوری سریع بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Wading shoreward / with. . . bullets pocking the sea.
[ترجمه گوگل]راه رفتن به سمت ساحل / با گلوله هایی که دریا را می کوبید
[ترجمه ترگمان] Wading \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/ ۵ \/
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The results show that offshore wind and shoreward wind have different effects on environment characteristics of evaporation.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان میدهد که باد ساحلی و باد ساحلی اثرات متفاوتی بر ویژگیهای محیطی تبخیر دارند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که باد ساحلی و باد shoreward اثرات متفاوتی بر روی ویژگی های محیطی تبخیر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Travellers are making their way shoreward, back to the Zodiacs.
[ترجمه گوگل]مسافران راه خود را به سمت ساحل، بازگشت به زودیاک ها طی می کنند
[ترجمه ترگمان]مسافران راه خود را به سوی the باز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He held the rope that held the boat, and tried to dog-paddle shoreward.
[ترجمه گوگل]او طنابی را که قایق را نگه می داشت نگه داشت و سعی کرد به سمت ساحل پارو بزند
[ترجمه ترگمان]طناب را که قایق را گرفته بود نگه داشت و سعی کرد پارو بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید