1. That hatemongers still peddle their shopworn wares, disrupting lives, pitting neighbor against neighbor.
[ترجمه گوگل]این که نفرتفروشان هنوز اجناس فرسوده خود را میفروشند، زندگی را مختل میکنند، همسایه را در مقابل همسایه قرار میدهند
[ترجمه ترگمان]اون hatemongers هنوز داره کالای shopworn رو جمع می کنه و زندگی می کنه و همسایه رو در برابر همسایه قرار می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She seemed harassed and shop-worn, her greying hair tied up in a bun with a twisted elastic band.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید او مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود و در مغازه پوشیده شده بود، موهای خاکستری اش را به صورت یک کش بسته شده با یک کش پیچ خورده
[ترجمه ترگمان]به نظر خسته می امد و خسته به نظر می رسید، موهای خاکستری رنگش با یک جفت سیخ سیخ سیخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The old coat has shopworn in the closet for years.
[ترجمه گوگل]کت قدیمی سالهاست که در کمد لباس پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]نیم تنه کهنه، سال ها در کمد رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Tweet Of all the shopworn, will-not-fly, don't-even-think-of- trotting-it-out excuses for cheating on your significant other, the "I couldn't help it" ploy has got to be the worst.
[ترجمه گوگل]توییت از میان تمام بهانههای فرسوده، نمیخواهم پرواز کنم، حتی به بهانههایی که برای تقلب به همدیگر مهمتان دست و پا میزنید، فکر نکنید، ترفند «نمیتوانستم کمکش نکنم» باید باشد بدترین
[ترجمه ترگمان]Tweet از همه the، نه - پرواز کن، حتی فکر هم نکن - بهانه گیری برای تقلب در دست دیگرت، \"من نمی توانستم به آن کمک کنم\" این یک حقه است که باید بدتر از همه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was fat and looked shopworn around the nose and mouth.
[ترجمه گوگل]او چاق بود و اطراف بینی و دهانش فرسوده به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]او چاق بود و به اطراف بینی و دهانش نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This lack of sensitivity to the wellsprings of quality largely stems from shopworn but doggedly persistent ideas on where to economize.
[ترجمه گوگل]این عدم حساسیت نسبت به چشمههای باکیفیت عمدتاً از ایدههای مستهلک اما به شدت پایدار در مورد محل صرفهجویی ناشی میشود
[ترجمه ترگمان]این فقدان حساسیت نسبت به کیفیت کیفیت، تا حد زیادی ناشی از shopworn است، اما سرسختانه و سرسختانه در مورد جایی که صرفه جویی می شود، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Exotic dancers, taxi drivers, cigarette girls, lawyers of the shopworn sort with dandruff on their lapels.
[ترجمه گوگل]رقصنده های عجیب و غریب، رانندگان تاکسی، دختران سیگاری، وکلایی از نوع مغازه دار با شوره سر بر یقه شان
[ترجمه ترگمان]رقصنده های عجیب و غریب، رانندگان تاکسی، دختران سیگار، وکلای of با شوره سر روی پالتویش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. John C, with its sliced tennis balls on the ends of chair and desk legs, is shopworn but pristine.
[ترجمه گوگل]جان سی، با توپهای تنیس برشخوردهاش در انتهای صندلی و پایههای میز، مغازهدار اما بکر است
[ترجمه ترگمان]جان سی با توپ های تنیس sliced روی دو انتهای صندلی و پایه های میز، shopworn اما بکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. However, despite his life-and-death battle with Diaz, Marquez should not be viewed as shopworn by any stretch of the imagination. Clean living and a Spartan work ethic has preserved him to an extent.
[ترجمه گوگل]با این حال، علیرغم نبرد مرگ و زندگی اش با دیاز، مارکز نباید به عنوان یک مغازه فرسوده در نظر گرفته شود زندگی پاک و اخلاق کاری اسپارتی او را تا حدی حفظ کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، با وجود نبرد زندگی و مرگ او با دیاز، Marquez نباید به عنوان shopworn از هر نوع تصور در نظر گرفته شود زندگی تمیز و اخلاقیات Spartan تا حدودی او را حفظ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید