shoplifting

/ˈʃɑːˌplɪftɪŋ//ˈʃɒplɪftɪŋ/

معنی: بلند کردن جنس از مغازه
معانی دیگر: بلند کردن جنس از مغازه

جمله های نمونه

1. If she carries on shoplifting, she'll end up in jail.
[ترجمه ملیکا خسروی] اگر او به دزدی از فروشگاه ادامه دهد به زندان ختم میشود
|
[ترجمه گوگل]اگر او به دزدی از مغازه ادامه دهد، در نهایت به زندان می افتد
[ترجمه ترگمان]اگه از دزدی دزدی کنه آخرش به زندان می رسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The company has adopted a firm policy on shoplifting.
[ترجمه گوگل]این شرکت سیاست قاطعانه ای در مورد دزدی از فروشگاه اتخاذ کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک سیاست محکم برای بلندکردن اجناس از مغازه ها به تصویب رسانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was falsely accused of shoplifting.
[ترجمه Parham] او به اشتباه به دزدی از فروشگاه متهم شد
|
[ترجمه گوگل]او به دروغ به دزدی از مغازه متهم شد
[ترجمه ترگمان]اون به دروغ به دزدی متهم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was caught shoplifting by a store detective.
[ترجمه گوگل]او در حال سرقت از مغازه توسط کارآگاه فروشگاه دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]دزدی از مغازه توسط یه کارآگاه فروشی دستگیر شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The grocer accused her of shoplifting and demanded to look in her bag.
[ترجمه گوگل]خواربارفروش او را به دزدی از مغازه متهم کرد و از او خواست کیفش را نگاه کند
[ترجمه ترگمان]بقال او را متهم به دزدی از مغازه کرد و خواست که نگاهی به کیفش بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A crime like shoplifting is to be rapped with 3 - 5 months'imprisonment.
[ترجمه گوگل]جرمی مانند دزدی از مغازه باید با 3 تا 5 ماه حبس رپ شود
[ترجمه ترگمان]یک جنایت مانند بلندکردن اجناس از بلندکردن اجناس با ۳ تا ۵ ماه زندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was convicted of shoplifting.
[ترجمه گوگل]او به دزدی از مغازه محکوم شد
[ترجمه ترگمان]اون از دزدی به دزدی محکوم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Five months ago she was acquitted on a shoplifting charge.
[ترجمه گوگل]پنج ماه پیش او به اتهام دزدی از مغازه تبرئه شد
[ترجمه ترگمان]پنج ماه قبل از دزدی از مغازه تبرئه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After her shoplifting spree she lived in mortal dread of being found out.
[ترجمه گوگل]پس از دزدی از مغازه، او در ترس مرگباری از کشف شدن زندگی کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از دزدی از مغازه دزدی از مغازه بیرون رفت و با ترسی مرگبار زندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was charged with shoplifting.
[ترجمه گوگل]او به دزدی از مغازه متهم شد
[ترجمه ترگمان]اون متهم به دزدی از مغازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's already been caught shoplifting ; that boy will come to a bad end.
[ترجمه گوگل]او قبلاً در حال دزدی از مغازه دستگیر شده است آن پسر عاقبت بدی خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]از مغازه دزدیده شده است؛ این پسر به پایان بد می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had been falsely accused of shoplifting in a clothing store.
[ترجمه گوگل]او به دروغ به دزدی از یک فروشگاه لباس متهم شده بود
[ترجمه ترگمان]او به اشتباه متهم به دزدی از دزدی از مغازه ها شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Five months ago he was acquitted on a shoplifting charge.
[ترجمه گوگل]پنج ماه پیش به اتهام دزدی از مغازه تبرئه شد
[ترجمه ترگمان]پنج ماه پیش از دزدی از مغازه تبرئه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was fined for shoplifting but only received his just deserts.
[ترجمه گوگل]او به دلیل دزدی از مغازه جریمه شد اما فقط بیابان های خود را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او به خاطر دزدی از مغازه جریمه شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Shoplifting has reached epidemic proportions and this gave rise to a lively discussion.
[ترجمه گوگل]دزدی از مغازه به ابعاد همه گیر رسیده است و این موضوع باعث ایجاد یک بحث پر جنب و جوش شده است
[ترجمه ترگمان]Shoplifting به proportions همه گیری دست یافته است و این باعث ایجاد یک بحث پرشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بلند کردن جنس از مغازه (اسم)
shoplifting

انگلیسی به انگلیسی

• act of stealing merchandise from a store while pretending to shop
shoplifting is stealing from a shop by walking round the shop and hiding things in your bag or clothes.
stealing from a store, kleptomania

پیشنهاد کاربران

دزدی از مغازه. جنس بلند کردن از مغازه
مثال:
She was prepared to take the rap for the shoplifting, though it had been her sister's idea.
او برای یک تنبیه برای دزدی مغازه آماده شده بود. هرچند آن نقشه خواهرش بود.
سرقت از مغازه
مغازه دزدی
کش رفتن
دزدی از مغازه
دزدی از فروشگاه
دزدی مخفیانه از مغازه

بپرس