shopfront

جمله های نمونه

1. The shop-front is fitted with rolling shutters.
[ترجمه گوگل]نمای مغازه مجهز به کرکره است
[ترجمه ترگمان]ویترین مغازه با کرکره های چوبی تزیین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old pharmacy still has its original shopfront.
[ترجمه گوگل]داروخانه قدیمی هنوز ویترین اصلی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]داروخانه قدیمی هنوز shopfront اصلی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The name is picked out in gold letters over the shop-front.
[ترجمه گوگل]این نام با حروف طلایی از جلوی مغازه انتخاب شده است
[ترجمه ترگمان]این اسم در حروف طلایی از جلو مغازه چاپ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Although traditional shopfronts add charm and individuality to high streets, unprecedented damage has been done over the last century.
[ترجمه گوگل]اگرچه ویترین مغازه‌های سنتی به خیابان‌های مرتفع جذابیت و فردیت می‌بخشند، آسیب‌های بی‌سابقه‌ای در طول قرن گذشته وارد شده است
[ترجمه ترگمان]اگر چه shopfronts سنتی جذابیت و فردیت خود را به خیابان های بالا می بخشند، اما در قرن گذشته آسیب های بی سابقه ای به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bright, clean and tidy shopfront image with product and company introduction is really the pleasant selling place for brand name products.
[ترجمه گوگل]تصویر روشن، تمیز و مرتب ویترین مغازه با معرفی محصول و شرکت واقعاً محل فروش دلپذیر محصولات با نام تجاری است
[ترجمه ترگمان]تصویر روشن، تمیز و تمیز با محصولات و معرفی شرکت واقعا مکان فروش مطلوب برای محصولات نام تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The car reels and swerves up on to the pavement, crashing into a shopfront and shattering itself and the window panes.
[ترجمه گوگل]ماشین می پیچد و به سمت سنگفرش منحرف می شود، به یک ویترین مغازه برخورد می کند و خود و شیشه های پنجره را می شکند
[ترجمه ترگمان]ماشین چرخ می خورد و به زمین می خورد و خود را به روی زمین می انداخت و خود را روی زمین می کشید و شیشه پنجره را خرد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The camera settled across the street from a windowless exterior set in a row of shopfronts.
[ترجمه گوگل]دوربین در آن طرف خیابان از یک نمای بیرونی بدون پنجره در ردیفی از ویترین مغازه ها قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]دوربین از نمای پنجره بدون پنجره که در ردیفی از shopfronts قرار داشت، ساکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When a user clicks on the photo of their friend they need to get a pop up page that is of my website shopfront.
[ترجمه گوگل]هنگامی که کاربر روی عکس دوست خود کلیک می کند، باید یک صفحه پاپ آپ دریافت کند که مربوط به فروشگاه وب سایت من است
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک کاربر روی عکس دوست خود کلیک می کند، باید صفحه اول را که متعلق به وب سایت من است، دریافت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It does not advertise its awards—it didn't even have Olive's review displayed in its shopfront, as most bakeries would.
[ترجمه گوگل]جوایزش را تبلیغ نمی‌کند—حتی نقد Olive را در ویترین مغازه‌اش نمایش نمی‌داد، همانطور که اکثر نانوایی‌ها انجام می‌دهند
[ترجمه ترگمان]این گروه جوایز خود را تبلیغ نمی کند - حتی بررسی Olive که در shopfront به نمایش گذاشته شده بود، همانطور که اکثر نانوایی ها از آن استفاده می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We have made a contract with your company and paid deposit. You can check it. We want to know the progress of your company. When can you offer the shopfront to us for fitment?
[ترجمه گوگل]ما با شرکت شما قرارداد بسته ایم و سپرده پرداخت کرده ایم می توانید آن را بررسی کنید ما می خواهیم پیشرفت شرکت شما را بدانیم چه زمانی می توانید ویترین مغازه را برای جاسازی به ما پیشنهاد دهید؟
[ترجمه ترگمان]ما با شرکت شما قرارداد بستیم و پول رو پرداخت کردیم میتونی کنترلش کنی ما میخوایم پیشرفت شرکت شما رو بدونیم کی می شه the رو برای fitment به ما پیشنهاد کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Away from the flashy stores are poorly-lit streets where locals eat in plain shopfront restaurants.
[ترجمه گوگل]دور از فروشگاه‌های پر زرق و برق، خیابان‌هایی با نور ضعیف وجود دارد که مردم محلی در رستوران‌های روبه‌فروشی ساده غذا می‌خورند
[ترجمه ترگمان]به دور از فروشگاه های پر زرق و برق خیابان های روشن و کم نور هستند که محلی ها در رستوران های ساده shopfront غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was short walk from the Tai Wai Rail MTR Station, and the shopfront is impressive.
[ترجمه گوگل]فاصله کمی تا ایستگاه قطار شهری تای وای MTR داشت و ویترین مغازه چشمگیر است
[ترجمه ترگمان]مسافت کوتاهی از ایستگاه Tai Wai ریل و the impressive بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a short walk from the Tai Wai East Rail MTR Station, and the shopfront is impressive.
[ترجمه گوگل]پیاده روی کوتاهی تا ایستگاه قطار شهری Tai Wai East Rail MTR فاصله داشت و ویترین مغازه چشمگیر است
[ترجمه ترگمان]این یک پیاده روی کوتاه از ایستگاه Tai Wai شرق ریل و the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think you have to see the red light district, the ladies in their red-lit, shopfront windows.
[ترجمه گوگل]فکر می‌کنم باید منطقه چراغ قرمز را ببینید، خانم‌هایی که در ویترین مغازه‌هایشان با نور قرمز روشن هستند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم شما باید بخش قرمز رنگ را ببینید، خانم ها با پنجره های سرخ رنگ و پنجره های shopfront
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• storefront, part of a store that faces the street
storefront, part of a store that faces the street
a shop front is the outside part of a shop which faces the street, including the door and windows.

پیشنهاد کاربران

ویترین
پیشخوان
سردر مغازه
سردر فروشگاه
تابلو فروشگاه
ویترین فروشگاه
ویترین مغازه
نمای بیرونی مغازه
نمای بیرونی فروشگاه

بپرس