🔸 **معادل فارسی:**
کارگر کارگاه / پادو کارگاه / آدم همیشه در کارگاه / کارگر فنی سطح پایین
در زبان محاوره ای:
کسی که بیشتر وقتش رو توی کارگاه، کارخانه یا مغازه می گذرونه و معمولاً کارهای دستی، تعمیراتی یا فنی انجام می ده.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( شغلی – صنعتی ) :**
کارگری که در محیط کارگاهی یا صنعتی کار می کند، معمولاً در سطوح پایین یا فنی.
مثال: He started as a shop rat before becoming a certified mechanic.
�اول به عنوان یه کارگر ساده ی کارگاه شروع کرد، بعد شد مکانیک حرفه ای. �
2. ** ( محاوره ای – خودمانی ) :**
به کسی گفته می شود که همیشه در کارگاه یا مغازه است و با ابزارها و ماشین ها سروکار دارد.
مثال: My brother’s a total shop rat—he basically lives in the garage.
�داداشم یه کارگاه نشین واقعیه—عملاً توی گاراژ زندگی می کنه!�
3. ** ( طنزآمیز – فرهنگی ) :**
گاهی برای اشاره ی شوخی آمیز به افراد فنی، مکانیک ها، یا شاگردان کارگاه به کار می رود.
مثال: The shop rats know every trick to fix a car fast.
�پادوهای کارگاه همه ی فوت و فن های تعمیر سریع ماشین رو بلدن. �
- - -
🔸 **مترادف ها:**
shop worker – mechanic’s assistant – factory hand – garage hand – tradesman – blue - collar worker
- - -
🔸 **نکته ی فرهنگی:**
در فرهنگ کاری آمریکایی، *shop rat* گاهی بار منفی دارد ( کارگر ساده یا بی سواد ) ، اما اغلب با لحن خودمانی و حتی تحسین آمیز استفاده می شود—اشاره به کسانی که با مهارت عملی و تجربه ی زیاد، بخش حیاتی صنایع و کارگاه ها را تشکیل می دهند.
کارگر کارگاه / پادو کارگاه / آدم همیشه در کارگاه / کارگر فنی سطح پایین
در زبان محاوره ای:
کسی که بیشتر وقتش رو توی کارگاه، کارخانه یا مغازه می گذرونه و معمولاً کارهای دستی، تعمیراتی یا فنی انجام می ده.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( شغلی – صنعتی ) :**
کارگری که در محیط کارگاهی یا صنعتی کار می کند، معمولاً در سطوح پایین یا فنی.
مثال: He started as a shop rat before becoming a certified mechanic.
�اول به عنوان یه کارگر ساده ی کارگاه شروع کرد، بعد شد مکانیک حرفه ای. �
2. ** ( محاوره ای – خودمانی ) :**
به کسی گفته می شود که همیشه در کارگاه یا مغازه است و با ابزارها و ماشین ها سروکار دارد.
مثال: My brother’s a total shop rat—he basically lives in the garage.
�داداشم یه کارگاه نشین واقعیه—عملاً توی گاراژ زندگی می کنه!�
3. ** ( طنزآمیز – فرهنگی ) :**
گاهی برای اشاره ی شوخی آمیز به افراد فنی، مکانیک ها، یا شاگردان کارگاه به کار می رود.
مثال: The shop rats know every trick to fix a car fast.
�پادوهای کارگاه همه ی فوت و فن های تعمیر سریع ماشین رو بلدن. �
- - -
🔸 **مترادف ها:**
- - -
🔸 **نکته ی فرهنگی:**
در فرهنگ کاری آمریکایی، *shop rat* گاهی بار منفی دارد ( کارگر ساده یا بی سواد ) ، اما اغلب با لحن خودمانی و حتی تحسین آمیز استفاده می شود—اشاره به کسانی که با مهارت عملی و تجربه ی زیاد، بخش حیاتی صنایع و کارگاه ها را تشکیل می دهند.