1. An observant shop assistant had remembered exactly what the man was wearing.
[ترجمه گوگل]فروشندهای که دقت میکرد دقیقاً به یاد داشت که آن مرد چه لباسی پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]یک دستیار بازرسی دقیق دقیقا به یاد داشت که آن مرد چه لباسی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دستیار بازرسی دقیق دقیقا به یاد داشت که آن مرد چه لباسی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The shop assistant is very zealous.
[ترجمه گوگل]فروشنده خیلی غیرت داره
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه خیلی متعصب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه خیلی متعصب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The shop assistant guided me to the shelf where the gardening books were displayed.
[ترجمه گوگل]فروشنده مرا به قفسه ای که کتاب های باغبانی در آن به نمایش گذاشته شده بود راهنمایی کرد
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه مرا به قفسه ای که کتاب های باغبانی به نمایش گذاشته بودند راهنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه مرا به قفسه ای که کتاب های باغبانی به نمایش گذاشته بودند راهنمایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A sharp-eyed shop assistant spotted the fake.
[ترجمه گوگل]یک فروشنده تیزبین مغازه تقلبی را تشخیص داد
[ترجمه ترگمان]یک دستیار یک چشمی با چشم تقلبی آن را تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک دستیار یک چشمی با چشم تقلبی آن را تشخیص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The dress shop assistant was very supercilious.
[ترجمه گوگل]شاگرد لباس فروشی خیلی بدبین بود
[ترجمه ترگمان]فروشنده لباس شیک و مغرور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فروشنده لباس شیک و مغرور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The shop assistant was very supercilious towards me when I asked for some help.
[ترجمه گوگل]وقتی از من کمک خواستم، فروشنده خیلی نسبت به من بدبین بود
[ترجمه ترگمان]وقتی که تقاضای کمک کردم، دستیار فروشگاه با غرور و گستاخی نسبت به من برتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی که تقاضای کمک کردم، دستیار فروشگاه با غرور و گستاخی نسبت به من برتری داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The shop assistant has undercharged us.
[ترجمه گوگل]فروشنده از ما کم هزینه کرده است
[ترجمه ترگمان] دستیار فروشگاه ما رو لو داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دستیار فروشگاه ما رو لو داده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The shop assistant was wearing a white overall.
[ترجمه گوگل]شاگرد مغازه یک لباس مجلسی سفید پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه لباس سفید پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه لباس سفید پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The shop assistant wrapped the vase carefully in tissue paper.
[ترجمه گوگل]فروشنده گلدان را با دقت در دستمال کاغذی پیچید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه گلدان را به دقت در کاغذ بافت پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشگاه گلدان را به دقت در کاغذ بافت پیچیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Being a shop assistant means that you're on your feet all day long.
[ترجمه گوگل]فروشنده بودن به این معنی است که در تمام طول روز روی پای خود هستید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشنده بودن یعنی اینکه کل روز رو سرپا هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستیار فروشنده بودن یعنی اینکه کل روز رو سرپا هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The shop assistant was rude and unhelpful.
[ترجمه گوگل]فروشنده بی ادب و غیر مفید بود
[ترجمه ترگمان] دستیار فروشگاه گستاخ و unhelpful بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] دستیار فروشگاه گستاخ و unhelpful بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He unleashed a torrent of abuse againstthe unfortunate shop assistant.
[ترجمه گوگل]او سیلی از سوء استفاده را علیه فروشنده بدبخت مغازه راه انداخت
[ترجمه ترگمان]او سیلی از ناسزا را به عنوان دستیار unfortunate رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او سیلی از ناسزا را به عنوان دستیار unfortunate رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. There is a vacancy for a shop assistant on Saturdays.
[ترجمه گوگل]شنبه ها جای مغازه دار خالی است
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه یک جای خالی برای دستیار یک مغازه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روزه ای شنبه یک جای خالی برای دستیار یک مغازه هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The shop assistant went out of his way to find what we needed.
[ترجمه گوگل]فروشنده تمام تلاش خود را کرد تا آنچه ما نیاز داشتیم را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه از راه خود خارج شد تا چیزی را که لازم داشتیم پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه از راه خود خارج شد تا چیزی را که لازم داشتیم پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The shop assistant was very obliging.
[ترجمه گوگل]فروشنده بسیار متعهد بود
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه خیلی لطف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شاگرد مغازه خیلی لطف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید