shooting range

جمله های نمونه

1. The soldiers were practising on the rifle/shooting range.
[ترجمه گوگل]سربازها روی تفنگ/میدان تیر تمرین می کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان در دامنه تفنگ \/ تیراندازی مشغول تمرین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At Canjuers we had been on the shooting range one afternoon, zeroing our FA-MASs on targets 200 metres away.
[ترجمه گوگل]در Canjuers یک بعدازظهر در میدان تیر قرار داشتیم و FA-MAS های خود را روی اهدافی در فاصله 200 متری به صفر رساندیم
[ترجمه ترگمان]در Canjuers ما یک بعد از ظهر در محدوده عکاسی بودیم، mass our را بر روی اهدافی که ۲۰۰ متر دورتر بودند قرار دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had tried several times at a local shooting range but he couldn't bring himself to pull the trigger.
[ترجمه گوگل]او چندین بار در یک میدان تیراندازی محلی تلاش کرده بود، اما نتوانست ماشه را بکشد
[ترجمه ترگمان]او چندین بار امتحان تیراندازی محلی را امتحان کرده بود، اما نمی توانست خودش را مجبور کند ماشه را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shooting range, including creative photography, commercial photography, wedding photography, personal images, art and other images.
[ترجمه گوگل]محدوده تیراندازی شامل عکاسی خلاقانه، عکاسی تجاری، عکاسی عروسی، تصاویر شخصی، هنری و سایر تصاویر
[ترجمه ترگمان]محدوده عکاسی شامل عکاسی خلاقانه، عکاسی تجاری، عکاسی از عروسی، تصاویر شخصی، هنر و تصاویر دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The scope of shooting range scatter should be considered in the guidance process of wire-guided torpedo to ensure it entering into the area, where torpedo can implement effective homing to target.
[ترجمه گوگل]دامنه پراکندگی محدوده تیراندازی باید در فرآیند هدایت اژدر هدایت سیمی در نظر گرفته شود تا از ورود آن به منطقه اطمینان حاصل شود، جایی که اژدر می تواند هدف گیری موثری را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]محدوده تیرباران محدوده پراکندگی باید در فرآیند هدایت اژدر با هدایت سیم در نظر گرفته شود تا از ورود آن به منطقه اطمینان حاصل شود که در آن اژدر می تواند homing موثر را به هدف برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Have a well - equipped police Stadium, indoor shooting range, basketball, volleyball, tennis courts and comfortable student apartments.
[ترجمه گوگل]استادیوم پلیس مجهز، میدان تیراندازی سرپوشیده، بسکتبال، والیبال، زمین تنیس و آپارتمان های دانشجویی راحت داشته باشید
[ترجمه ترگمان]دارای استادیوم پلیس مجهز، محدوده تیراندازی داخلی، بسکتبال، زمین تنیس، زمین تنیس و آپارتمان های دانشجویی راحت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Without noticing, he has entered the shooting range of his opponent.
[ترجمه گوگل]او بدون توجه وارد میدان تیر حریف شده است
[ترجمه ترگمان]بدون این که متوجه شود، وارد محدوده تیراندازی حریف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The shooting range is large enough to carry out all the shooting practice.
[ترجمه گوگل]محدوده تیراندازی به اندازه کافی بزرگ است که تمام تمرینات تیراندازی را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]محدوده تیراندازی به اندازه کافی بزرگ است که تمام تمرین عکاسی را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the test of shooting range, it is called optics measure image which we have gotten images through using optical equipment as film altazimuth -, high speed film equipment -. trajectory camera.
[ترجمه گوگل]در تست محدوده تیراندازی به آن تصویر اندازه گیری اپتیک می گویند که با استفاده از تجهیزات نوری به عنوان آلتازیموت فیلم - تجهیزات فیلم پرسرعت - تصاویری به دست آورده ایم دوربین مسیر
[ترجمه ترگمان]در آزمایش محدوده عکاسی، تصویر برداری optics نامیده می شود که تصاویر را از طریق استفاده از تجهیزات نوری به عنوان تجهیزات فیلم با سرعت بالا دریافت کرده ایم دوربین خط سیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Near the end of the corridor was a fully equipped modern shooting range with ten bays.
[ترجمه گوگل]نزدیک انتهای راهرو یک میدان تیراندازی مدرن و کاملا مجهز با ده جایگاه قرار داشت
[ترجمه ترگمان]نزدیک انتهای راهرو، به طور کامل مجهز به یک محدوده عکاسی مدرن مجهز به ده دهانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Read in studio Police have recovered some of the haul of firearms stolen from a shooting range.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید پلیس مقداری از سلاح‌های گرم دزدیده شده از یک میدان تیر را پیدا کرده است
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید تا برخی از محموله سلاح های گرم به سرقت رفته از محدوده تیراندازی را پیدا کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He shot. She sat several dozen yards away at the Beijing Shooting Range.
[ترجمه گوگل]او جذاب است او چند ده یارد دورتر در میدان تیراندازی پکن نشست
[ترجمه ترگمان] اون شلیک کرد او چندین متر دورتر در فاصله Shooting به \"Beijing\" نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The opposite happens if you have a "Paintball War," or go to the shooting range.
[ترجمه گوگل]اگر "جنگ پینت بال" داشته باشید یا به میدان تیر بروید، برعکس این اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در صورتی رخ می دهد که شما یک \"جنگ paintball\" دارید یا به محدوده عکاسی بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Pang Wei, a Chinese Olympic debutant, nailed down gold medal in men's 10-meter air pistol event with 68 2 points at the Beijing Shooting Range Hall on Saturday.
[ترجمه گوگل]پانگ وی، اولین بازیکن چینی المپیک، روز شنبه در رشته تیراندازی پکن مدال طلای تپانچه بادی 10 متر مردان را با 68 امتیاز 2 به دست آورد
[ترجمه ترگمان]Pang وی، یکی از تیم های المپیک چین، در روز شنبه با ۶۸ امتیاز در روز شنبه به همراه ۶۸ امتیاز در میدان تیراندازی پکن به مدال طلا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Both interested in affairs, the bride and bridegroom first met each other at a shooting range.
[ترجمه گوگل]عروس و داماد که هر دو به امور علاقه داشتند، ابتدا در میدان تیراندازی یکدیگر را ملاقات کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو به امور علاقه مند بودند، عروس و داماد برای اولین بار در یک محدوده عکاسی یکدیگر را ملاقات کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] میدان دید

انگلیسی به انگلیسی

• practice range for firing guns

پیشنهاد کاربران

بپرس