shooting pain

انگلیسی به انگلیسی

• sharp ache, great amount of pain

پیشنهاد کاربران

Sudden sever pains that move through the body. ( Cambridge Dictionary )
درد برق آسا؛ درد ناگهانی که سراسر بدن را در بر می گیرد. تیر کشیدن
Example1: 👇
I get shooting pains up my spine whenever I try to move.
...
[مشاهده متن کامل]

هر وقت می خوام حرکتی بکنم ستون فقراتم تیر می کشه. ( ستون فقراتم دچار یک درد برق آسا یا شُک فیزیکی میشه ) .
Example 2: 👇
JOHNNY. There was a traffic - jam. Men were dying like flies. - Did you really go to church?
JULIA. Yes, but I ducked the sermon. I was sure you'd get here before me. You're staying for lunch, you know.
JOHNNY. Thanks, I'd love to. ( BOTH look warily at the TWO MEN tidying up the room. ) I'm actually hungry again. Those same old shooting - pains.
* Holiday - a play by Philip Barry
جانی: [بر اثر تصادف] ترافیک شدیدی شده بود. آدمها مثل مگس می مردن. - واقعا به کلیسا رفتی؟
جولیا: بله، اما من بی خیالِ مراسم ( خطبه ) شدم. مطمئن بودم قبل از من به اینجا میرسی. می دونی که برای ناهار اینجایی.
جانی: ممنون، دوست دارم ( هر دو با احتیاط به دو مردی که اتاق را مرتب می کنند نگاه می کنند. ) من در واقع دوباره گرسنه شدم. همان دردهای برق آسای قدیمی ( تیر کشیدن های مزمن )
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تعطیلات# اثر فیلیپ بری

shooting pain
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/shooting-pains
گرفتگی ناگهانی نقطه ای از بدن ب صورت گذرا
تیر کشیدن جایی از بدن

بپرس