1. shooting elephants is no longer allowed
شکار فیل،دیگر مجاز نیست.
2. a shooting pain in my feet
تیر کشیدن پاهایم
3. point-blank shooting
تیراندازی از فاصله ی کم
4. snakes shooting out their tongues
مارهایی که زبان خود را بیرون می پرانند
5. the shooting turned the hall into shambles
تیراندازی تالار را تبدیل به کشتارگاه کرد.
6. volcanoes shooting molten rock into the air
آتش فشان هایی که سنگ گداخته به هوا پرتاب می کنند
7. when shooting started, we raced toward the shelter
وقتی که تیراندازی شروع شد به طرف پناهگاه دویدیم.
8. instead of shooting he passed the ball
به جای شوت کردن توپ را پاس داد.
9. water was shooting with tremendous pressure from the broken pipe
از لوله ی شکسته آب با فشار زیاد جهش می کرد.
10. black smoke was shooting out from the chimney
دود سیاه از دودکش بیرون می زد.
11. now plants are shooting out buds
اکنون گیاهان شکوفه درمی آورند.
12. he charged his gun again and started shooting
دوباره تفنگ خود را پر کرد و شروع کرد به تیراندازی.
13. after a few drinks, he suddenly ran amok and started shooting
پس از نوشیدن چند مشروب ناگهان به سرش زد و شروع کرد به تیراندازی کردن.
14. They're shooting grouse up on the moors.
[ترجمه گوگل]آنها در حال تیراندازی به سواحل هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها دارند نوک درازی از میان خلنگ زار بیرون می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. When the enemy start shooting, you may fire back.
[ترجمه گوگل]هنگامی که دشمن شروع به تیراندازی می کند، شما ممکن است شلیک کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی دشمن شروع به تیراندازی می کند، ممکن است عقب نشینی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Police rushed to the scene of the shooting and found one person dead and three wounded.
[ترجمه گوگل]پلیس با حضور در محل تیراندازی یک نفر را کشته و سه نفر را زخمی کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس به صحنه تیراندازی رفت و یک نفر را کشته و سه نفر را زخمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. When the shooting started, they ducked behind a car.
[ترجمه گوگل]وقتی تیراندازی شروع شد، آنها پشت یک ماشین فرود آمدند
[ترجمه ترگمان]وقتی تیراندازی شروع شد، پشت یک اتومبیل خم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Soldiers went on a rampage, pillaging stores and shooting.
[ترجمه گوگل]سربازان به غارت مغازه ها و تیراندازی پرداختند
[ترجمه ترگمان]سربازان به a، غارت فروشگاه ها و تیراندازی پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. They were shooting at a target.
[ترجمه گوگل]آنها به هدف شلیک می کردند
[ترجمه ترگمان]اونا داشتن به یه هدف شلیک میکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. I spotted a shooting star which, to my astonishment, was bright green in colour.
[ترجمه گوگل]من یک ستاره تیرانداز را دیدم که در کمال حیرت من به رنگ سبز روشن بود
[ترجمه ترگمان]یک ستاره دنباله دار را دیدم که به حیرت من، به رنگ سبز روشن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. She described the shooting as a wicked attack.
[ترجمه گوگل]او این تیراندازی را یک حمله شیطانی توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]اون تیراندازی رو به عنوان یه حمله شیطانی توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The gangsters ran into the bar and started shooting it up.
[ترجمه گوگل]گانگسترها وارد بار شدند و شروع به تیراندازی کردند
[ترجمه ترگمان]تبهکاران به داخل بار دویدند و شروع به تیراندازی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید