shoot out

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a confrontation involving shooting, as between police and criminals; gunfight.

(2) تعریف: a violent or decisive confrontation.

جمله های نمونه

1. Shoot out the wastes!
[ترجمه کتایون نوشاد] پسماند رو بیرون بریزید.
|
[ترجمه گوگل]ضایعات را شلیک کنید!
[ترجمه ترگمان]از پسماند عکس بگیرید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Any neutrons produced within the palladium will shoot out of the cell into a surrounding water bath.
[ترجمه گوگل]هر نوترون تولید شده در پالادیوم از سلول به حمام آب اطراف شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]هر نوترون که درون the تولید می شود، از سلول به درون یک حمام آب اطراف شلیک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hot gases shoot out of the chambers and along the naked, exposed surface.
[ترجمه گوگل]گازهای داغ از محفظه ها و در امتداد سطح برهنه و آشکار شلیک می کنند
[ترجمه ترگمان]گازهای داغ از داخل حفره ها به بیرون پرتاب می شوند و در امتداد سطح لخت و برهنه قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This causes a bubble of ink to shoot out of the nozzle.
[ترجمه گوگل]این باعث می شود حباب جوهر از نازل بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]این باعث ایجاد حباب جوهر برای عکاسی از نازل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In shoot out you are in a wild west street with various characters appearing from behind sheds and windows.
[ترجمه گوگل]در shoot out شما در یک خیابان غرب وحشی هستید که شخصیت های مختلفی از پشت سوله ها و پنجره ها ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]در عکاسی از شما در یک خیابان غربی وحشی با شخصیت های مختلف ظاهر می شوند که از پشت انبارها و پنجره ها ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I felt like an arrow that could shoot out all the way.
[ترجمه گوگل]احساس می کردم تیری هستم که می تواند تمام راه را پرتاب کند
[ترجمه ترگمان] احساس می کردم یه پیکان میتونه تمام راه رو شلیک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It seemed to shoot out arms of fire like a cuttlefish, like a luminous polyp, palpitating strongly before her.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که بازوهای آتش را مانند یک دهنه ماهی، مانند یک پولیپ درخشان، که به شدت جلوی او تپش می کند، شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شلیک گلوله مانند یک هشت پا، شبیه polyp درخشان که در برابر او می تپید، شلیک می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He broke the window so that he could shoot out.
[ترجمه گوگل]او شیشه را شکست تا بتواند به بیرون شلیک کند
[ترجمه ترگمان]پنجره رو شکسته تا بتونه شلیک کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Slow particles will not shoot out as far . Keep this in mind.
[ترجمه گوگل]ذرات آهسته تا این اندازه خارج نمی شوند این را در نظر داشته باشید
[ترجمه ترگمان]ذرات آهسته تا به حال شلیک نخواهند کرد این را به خاطر داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. These starving brutes will shoot out of it like bullets.
[ترجمه گوگل]این بی رحمان گرسنه مانند گلوله از آن شلیک می کنند
[ترجمه ترگمان]این جانوران گرسنه مثل گلوله از آن بیرون می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Great spurts of gas shoot out of the sun.
[ترجمه گوگل]فواره های بزرگ گاز از خورشید خارج می شود
[ترجمه ترگمان]فوران بزرگ گاز از خورشید به بیرون پرتاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A security guard was wounded a shoot out.
[ترجمه گوگل]یک نگهبان در تیراندازی مجروح شد
[ترجمه ترگمان]یک محافظ امنیتی در یک تیراندازی زخمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rose bushes shoot out again after being cut back.
[ترجمه گوگل]بوته های رز پس از بریده شدن دوباره شلیک می کنند
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه دوباره برش می being بوته رز دوباره شلیک می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Firebrands stream from his mouth ; sparks of shoot out.
[ترجمه گوگل]آتش از دهانش جاری می شود ; جرقه های شلیک
[ترجمه ترگمان]جویباری از دهانش جاری می شود و جرقه های آتش از دهانش بیرون می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She felt it pause in her belly and then shoot out from her chest and from the top of her head.
[ترجمه گوگل]او احساس کرد که در شکمش مکث می کند و سپس از قفسه سینه و بالای سرش شلیک می کند
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که در شکمش مکث می کند و بعد از سینه اش بیرون می زند و از بالای سرش شلیک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The gang became widely known after a shootout that injured six children at a community pool four years ago.
[ترجمه گوگل]این باند چهار سال پیش پس از تیراندازی که شش کودک را در یک استخر اجتماعی مجروح کرد، به طور گسترده شناخته شد
[ترجمه ترگمان]این گروه پس از تیراندازی که چهار کودک را در چهار سال پیش در یک استخر اجتماعی زخمی کرد، به طور گسترده ای شناخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. In the event of a tie, a quick shootout around the green decides.
[ترجمه گوگل]در صورت تساوی، یک تیراندازی سریع در اطراف سبز تصمیم می گیرد
[ترجمه ترگمان]در صورت تساوی، ضربه سریع پیرامون سبز تصمیم می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Win the Sprite Blacktop 3pt Shootout.
[ترجمه گوگل]در بازی Sprite Blacktop 3pt Shootout برنده شوید
[ترجمه ترگمان]برد Sprite blacktop ۳ بر حسب پونت را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. That ensured he missed the penalty shootout that decided the match in Italy's favour.
[ترجمه گوگل]این باعث شد که او ضربات پنالتی را که بازی را به نفع ایتالیا رقم زد از دست بدهد
[ترجمه ترگمان]این کار باعث شد که او ضربات پنالتی را که نتیجه مسابقه ایتالیا بود، از دست بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. She died in a shootout with police during a raid on her home.
[ترجمه گوگل]او در تیراندازی با پلیس در جریان یورش به خانه اش جان باخت
[ترجمه ترگمان]او در طی یک یورش به خانه اش در اثر تیراندازی با پلیس کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. A simple example is a Shootout tournament with 100 entrants.
[ترجمه گوگل]یک مثال ساده، مسابقات Shootout با 100 شرکت کننده است
[ترجمه ترگمان]یک مثال ساده یک تورنمنت shootout با ۱۰۰ نفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. All nine hostages died in a shootout between German police and the terrorists.
[ترجمه گوگل]هر 9 گروگان در تیراندازی بین پلیس آلمان و تروریست ها جان باختند
[ترجمه ترگمان]هر نه گروگان در تیراندازی بین پلیس آلمان و تروریست ها کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. CarbonPoker features Shootout tournaments, which differ greatly in structure and play style.
[ترجمه گوگل]CarbonPoker دارای مسابقات Shootout است که در ساختار و سبک بازی بسیار متفاوت است
[ترجمه ترگمان]CarbonPoker دارای ویژگی های تورنمنت های shootout هستند که در ساختار و سبک نمایش به شدت متفاوت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. He died in 1832 during midnight shootout with Rod MacToddy, the cattle thief.
[ترجمه گوگل]او در سال 1832 در جریان تیراندازی نیمه شب با راد مک تودی، دزد گاو، جان باخت
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۸۳۲ در هنگام تیراندازی با راد MacToddy دزد گاو کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. He was captured after a shootout, along with others.
[ترجمه گوگل]او پس از تیراندازی به همراه دیگران دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]او پس از یک تیراندازی و همراه با سایرین دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. An inmate has died in Georgia after a shootout in the Jackson County Courthouse.
[ترجمه گوگل]یک زندانی در جورجیا پس از تیراندازی در دادگاه شهرستان جکسون جان خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]یک زندانی پس از تیراندازی در دادگاه شهرستان جکسون در جورجیا جان خود را از دست داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Extra-time failed to produce a winner so a penalty shootout was needed.
[ترجمه گوگل]وقت اضافه نتوانست یک برنده به دست بیاورد بنابراین نیاز به ضربات پنالتی بود
[ترجمه ترگمان]زمان اضافی برای تولید یک برنده ناموفق بود، بنابراین به یک ضربه پنالتی نیاز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The cult has been barricaded in a block of buildings since a shootout with federal agents on 28 February.
[ترجمه گوگل]این فرقه از زمان تیراندازی با ماموران فدرال در 28 فوریه در بلوکی از ساختمان ها محاصره شده است
[ترجمه ترگمان]از زمان تیراندازی با ماموران فدرال در ۲۸ فوریه، این فرقه در یک بلوک از ساختمان ها مسدود شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. In part two: Showdown: Soccer's big guns prepare for a shootout.
[ترجمه گوگل]در قسمت دوم: Showdown: تفنگ های بزرگ فوتبال برای یک تیراندازی آماده می شوند
[ترجمه ترگمان]در بخش دوم، توپ های بزرگ فوتبال برای یک تیراندازی آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. It was still 1-1 after extra time, so cue the dreaded penalty shootout.
[ترجمه گوگل]بعد از وقت اضافه هنوز 1-1 بود، بنابراین ضربات پنالتی وحشتناک را نشان دهید
[ترجمه ترگمان]این بازی هنوز یک - ۱ بعد از وقت اضافی بود، بنابراین به ضربات پنالتی ترسناک اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• throw away, discharge; settle a conflict with the use of a gun
a shoot-out is a fight in which people shoot at each other with guns.
exchange of fire from guns and rifles (often between the police and a suspected criminal)

پیشنهاد کاربران

در ورزش فوتبال به معنای پنالتی زدن ( شوت آزاد ) است.
در فوتبال ، معنی پنالتی زدن ( شوت آزاد ) می دهد
دوئل یا تیراندازی
1. مبارزه تا پایان با تیراندازی
2. یک درگیری تعیین کننده با اسلحه
3. یک مسابقه تعیین کننده بین دو نفر یا تیم
شلیک کردن
بیرون رفتن لحظه ای
در صورت برابر شدن دو تیم، برای اینکه مشخص شود کدام تیم در انتها برنده است، بازیکنان شوت آزاد می زنند.
در صورت برابری دو تیم برای اینکه مشخص شود کدام تیم در انتها برنده می شود، بازیکنان شوت آزاد میزنند.
تیراندازی. . . . مثلShooting
درگیری مسلحانه
پرتاب کردن، نشانه رفتن، اشاره کردن
شوت آزاد ( مربوط به ورزش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس