shoot from the hip


عجولانه یا بدون فکر عمل کردن یا حرف زدن، نسنجیده کار کردن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to do or say without thought or consideration.

- Does he know what he's talking about, or is he just shooting from the hip?
[ترجمه گوگل] آیا او می داند که در مورد چه چیزی صحبت می کند یا فقط از باسن تیراندازی می کند؟
[ترجمه ترگمان] او می داند درباره چه چیزی حرف می زند یا فقط از کمر به او شلیک می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Judges don't have to shoot from the hip. They have the leisure to think, to decide.
[ترجمه گوگل]داوران مجبور نیستند از ناحیه ران تیراندازی کنند آنها اوقات فراغت فکر کردن، تصمیم گیری را دارند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که قضات مجبور نیستند از لگن عکس بگیرند آن ها فرصت فکر کردن را دارند تا تصمیم بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Students were content to shoot from the hip, as Ronen Wilk had put it.
[ترجمه گوگل]همانطور که رونن ویلک گفته بود، دانش‌آموزان راضی بودند که از لگن شلیک کنند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان برای عکس گرفتن از کفل، به طوری که Ronen Wilk آن را گذاشته بود، راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They walk into rooms and shoot from the hip.
[ترجمه گوگل]آنها وارد اتاق ها می شوند و از باسن تیراندازی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها وارد اتاق می شوند و از the عکس می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He saw himself shooting from the hip.
[ترجمه گوگل]او خود را در حال شلیک از باسن دید
[ترجمه ترگمان]او خودش را دید که از کمر به پایین شلیک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bolinger, a Harvard Professor shoots from the hip.
[ترجمه گوگل]بولینگر، پروفسور هاروارد از لگن شلیک می کند
[ترجمه ترگمان] Bolinger \"، یه پروفسور\" هاروارد \"از طرف لگن شلیک کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You shouldn't shoot from the hip because there is plenty of time.
[ترجمه گوگل]شما نباید از لگن شلیک کنید زیرا زمان زیادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه زمان زیادی هست نباید از ران تیر بخوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't shoot from the hip, make a plan first.
[ترجمه گوگل]از لگن شلیک نکنید، ابتدا برنامه ریزی کنید
[ترجمه ترگمان]از the عکس نگیرید، اول یک برنامه بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Smart shooters don't shoot from the hip. Smart bosses don't shoot from the lip.
[ترجمه گوگل]تیراندازان هوشمند از باسن شلیک نمی کنند رئیسان باهوش از لب شلیک نمی کنند
[ترجمه ترگمان]تیراندازان ماهر از کفل عکس نمی گیرند روسای هوشمند از روی لب شلیک نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You don't have to shoot from the hip. You have the leisure to think, to decide.
[ترجمه گوگل]لازم نیست از لگن شلیک کنید شما فرصت فکر کردن، تصمیم گیری را دارید
[ترجمه ترگمان]تو مجبور نیستی از کمر بهش شلیک کنی تو فرصت فکر کردن داری تا تصمیم بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To shoot from the hip.
[ترجمه گوگل]برای شلیک از لگن
[ترجمه ترگمان]برای عکاسی از ران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Many interviewers have been surprised at the chancellor's ability to shoot from the hip.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مصاحبه کنندگان از توانایی صدراعظم در شلیک از لگن شگفت زده شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از interviewers از توانایی صدراعظم برای عکاسی از ران تعجب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I read in a newspaper that Lee Iacocca likes to shoot from the hip.
[ترجمه گوگل]در یک روزنامه خواندم که لی یاکوکا دوست دارد از لگن شلیک کند
[ترجمه ترگمان]من در یک روزنامه خواندم که لی Iacocca دوست دارد از hip عکس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

نسجیدهحرف زده یا نسنجیده رفتار کردن.
To speak or act impulsively or without careful consideration.
صحبت یا عمل کردن به صورت تکانشی یا بدون توجه دقیق.
مثال؛
He tends to shoot from the hip and say things without considering the consequences.
...
[مشاهده متن کامل]

During a debate, someone might accuse their opponent of “shooting from the hip” when they make unsupported claims.
A friend might advise, “Think before you speak. It’s better to gather your thoughts than to shoot from the hip. ”

نسنجیده عمل نکن
نسنجیده حرف نزن
از جون و دل مایه گذاشتن
1 - واکنش سریع و بدون فکر نشان دادن 2 - شفاف و صادقانه سخن گفتن

بپرس