• (1)تعریف: a thin cord passed through eyelets on a shoe to tighten it or fasten it on; shoelace. • مشابه: lace
• (2)تعریف: a small or very limited amount of resources.
- That company runs on a shoestring.
[ترجمه سهیلا] این شرکت با سرمایه کمی اداره می شود
|
[ترجمه گوگل] آن شرکت روی یک بند کفش کار می کند [ترجمه ترگمان] اون شرکت در شبانه روزی راه میره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: long and very thin, like a shoestring.
• (2)تعریف: using, having, or depending on only a small amount of resources.
- a shoestring mining operation
[ترجمه گوگل] یک عملیات استخراج معادن [ترجمه ترگمان] عملیات استخراج معدن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a shoestring budget
بودجه ی قلیل
2. a shoestring catch of a ball
گرفتن توپ از نزدیکی زمین
3. they started the business on a shoestring
آنها کاسبی را با سرمایه ی کمی آغاز کردند.
4.
بند کفش
5. The British-produced film was made on a shoestring budget.
[ترجمه گوگل]این فیلم محصول بریتانیا با بودجه ای ناچیز ساخته شده است [ترجمه ترگمان]فیلم تولید شده توسط بریتانیا بر روی یک بودجه shoestring ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The film was made on a shoestring.
[ترجمه محمد] اون فیلم با بودجه کمی ساخته شده بود.
|
[ترجمه گوگل]فیلم روی بند کفش ساخته شده است [ترجمه ترگمان]فیلم در a ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The theatre will be run on a shoestring.
[ترجمه گوگل]تئاتر روی بند کفش اجرا خواهد شد [ترجمه ترگمان]تئاتر بر روی یک shoestring اجرا خواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The club exists on a shoestring budget.
[ترجمه گوگل]باشگاه با بودجه اندکی وجود دارد [ترجمه ترگمان]این باشگاه در بودجه shoestring قرار دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The program was run on a shoestring.
[ترجمه گوگل]این برنامه با بند کفش اجرا می شد [ترجمه ترگمان]در شبانه روزی، برنامه اجرا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was run on a shoestring at the best of times and Kelly was merely adding to his problems.
[ترجمه گوگل]در بهترین زمان ها روی بند کفش اجرا می شد و کلی فقط به مشکلاتش اضافه می کرد [ترجمه ترگمان]این فیلم در بهترین زمان ها در یک shoestring اجرا می شد و کلی فقط به مشکلات خود اضافه می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The program was run on a shoestring for years until they found a sponsor.
[ترجمه گوگل]این برنامه سال ها روی بند کفش اجرا می شد تا اینکه اسپانسر پیدا کردند [ترجمه ترگمان]این برنامه چند سال به طول انجامید تا اینکه آن ها یک اسپانسر پیدا کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He goes barnstorming, first on a shoestring.
[ترجمه گوگل]او ابتدا با یک بند کفش به طوفان انبار می رود [ترجمه ترگمان]، اون میره خونه، اولش توی یه شبانه روزی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Like many entrepreneurs on a shoestring, they are attempting to start a business while they continue to work full-time jobs.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از کارآفرینانی که در یک بند کفش کار می کنند، در حالی که به کار تمام وقت خود ادامه می دهند، سعی در راه اندازی یک کسب و کار دارند [ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از کارآفرینان در a، آن ها در تلاشند تا یک کسب وکار را آغاز کنند در حالی که آن ها به کار تمام وقت خود ادامه می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Shoestring operations include hand and bicycle delivery of membership communications produced on a generous Committee member's word processor.
[ترجمه گوگل]عملیات کفپوش شامل تحویل ارتباطات عضویت با دست و دوچرخه است که در پردازشگر کلمه اعضای کمیته سخاوتمندانه تولید می شود [ترجمه ترگمان]عملیات shoestring شامل تحویل و تحویل دوچرخه ارتباطات عضویت است که بر روی پردازشگر کلمه یک عضو کمیته سخاوتمندانه ایجاد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Mum,my shoestring separated.
[ترجمه گوگل]مامان، بند کفشم جدا شد [ترجمه ترگمان]مادرم از هم جدا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بند کفش (اسم)
shoelace, lace, shoestring, latchet
انگلیسی به انگلیسی
• shoelace, lace or string used to fasten a shoe; small sum of money having very little money, existing on limited financial resources; long and thin, resembling a shoelace if something is done on a shoestring, it is done using very little money. short string used for tying shoes