shoestring

/ˈʃuːˌstrɪŋ//ˈʃuːstrɪŋ/

معنی: بند کفش
معانی دیگر: سرمایه ی کم، مبلغ ناچیز، در نزدیکی قوزک پا، از پایین، بند کفش (shoelace هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a thin cord passed through eyelets on a shoe to tighten it or fasten it on; shoelace.
مشابه: lace

(2) تعریف: a small or very limited amount of resources.

- That company runs on a shoestring.
[ترجمه سهیلا] این شرکت با سرمایه کمی اداره می شود
|
[ترجمه گوگل] آن شرکت روی یک بند کفش کار می کند
[ترجمه ترگمان] اون شرکت در شبانه روزی راه میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: long and very thin, like a shoestring.

(2) تعریف: using, having, or depending on only a small amount of resources.

- a shoestring mining operation
[ترجمه گوگل] یک عملیات استخراج معادن
[ترجمه ترگمان] عملیات استخراج معدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a shoestring budget
بودجه ی قلیل

2. a shoestring catch of a ball
گرفتن توپ از نزدیکی زمین

3. they started the business on a shoestring
آنها کاسبی را با سرمایه ی کمی آغاز کردند.

4.
بند کفش

5. The British-produced film was made on a shoestring budget.
[ترجمه گوگل]این فیلم محصول بریتانیا با بودجه ای ناچیز ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]فیلم تولید شده توسط بریتانیا بر روی یک بودجه shoestring ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The film was made on a shoestring.
[ترجمه محمد] اون فیلم با بودجه کمی ساخته شده بود.
|
[ترجمه گوگل]فیلم روی بند کفش ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]فیلم در a ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The theatre will be run on a shoestring.
[ترجمه گوگل]تئاتر روی بند کفش اجرا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تئاتر بر روی یک shoestring اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The club exists on a shoestring budget.
[ترجمه گوگل]باشگاه با بودجه اندکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]این باشگاه در بودجه shoestring قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The program was run on a shoestring.
[ترجمه گوگل]این برنامه با بند کفش اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]در شبانه روزی، برنامه اجرا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was run on a shoestring at the best of times and Kelly was merely adding to his problems.
[ترجمه گوگل]در بهترین زمان ها روی بند کفش اجرا می شد و کلی فقط به مشکلاتش اضافه می کرد
[ترجمه ترگمان]این فیلم در بهترین زمان ها در یک shoestring اجرا می شد و کلی فقط به مشکلات خود اضافه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The program was run on a shoestring for years until they found a sponsor.
[ترجمه گوگل]این برنامه سال ها روی بند کفش اجرا می شد تا اینکه اسپانسر پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]این برنامه چند سال به طول انجامید تا اینکه آن ها یک اسپانسر پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He goes barnstorming, first on a shoestring.
[ترجمه گوگل]او ابتدا با یک بند کفش به طوفان انبار می رود
[ترجمه ترگمان]، اون میره خونه، اولش توی یه شبانه روزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like many entrepreneurs on a shoestring, they are attempting to start a business while they continue to work full-time jobs.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از کارآفرینانی که در یک بند کفش کار می کنند، در حالی که به کار تمام وقت خود ادامه می دهند، سعی در راه اندازی یک کسب و کار دارند
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از کارآفرینان در a، آن ها در تلاشند تا یک کسب وکار را آغاز کنند در حالی که آن ها به کار تمام وقت خود ادامه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Shoestring operations include hand and bicycle delivery of membership communications produced on a generous Committee member's word processor.
[ترجمه گوگل]عملیات کفپوش شامل تحویل ارتباطات عضویت با دست و دوچرخه است که در پردازشگر کلمه اعضای کمیته سخاوتمندانه تولید می شود
[ترجمه ترگمان]عملیات shoestring شامل تحویل و تحویل دوچرخه ارتباطات عضویت است که بر روی پردازشگر کلمه یک عضو کمیته سخاوتمندانه ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Mum,my shoestring separated.
[ترجمه گوگل]مامان، بند کفشم جدا شد
[ترجمه ترگمان]مادرم از هم جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بند کفش (اسم)
shoelace, lace, shoestring, latchet

انگلیسی به انگلیسی

• shoelace, lace or string used to fasten a shoe; small sum of money
having very little money, existing on limited financial resources; long and thin, resembling a shoelace
if something is done on a shoestring, it is done using very little money.
short string used for tying shoes

پیشنهاد کاربران

بپرس