1. From the cupboard beside the screwed-down floor safe, he had taken a mess tin in which he kept his shoe-shining kit.
[ترجمه گوگل]از کمد کنار گاوصندوق زمین پیچ شده، یک قوطی آشغال برداشته بود که کیت براق کفشش را در آن نگه می داشت
[ترجمه ترگمان]از گنجه ای که در کنار دیوار پیچ خورده بود، قوطی کثیفی دزدیده بود که در آن جعبه براق کفش او را نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Eliminate shoeshine and a meal, remain 20 yuan finally.
[ترجمه گوگل]جلای کفش و یک وعده غذایی را حذف کنید، در نهایت 20 یوان باقی بمانید
[ترجمه ترگمان]حذف shoeshine و یک وعده غذایی، در نهایت ۲۰ یوان باقی بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He charged a dollar for a shoeshine.
4. The machine is suitable for automatically tooth paste, shoeshine, cosmetic, flexible tube drug and so on.
[ترجمه گوگل]این دستگاه برای خمیر دندان خودکار، براق کننده کفش، لوازم آرایشی، داروی لوله انعطاف پذیر و غیره مناسب است
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای خمیر دندان اتوماتیک، shoeshine، آرایشی، لوله انعطاف پذیر و غیره مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A youth goes up in the street shoeshine, one day can brush 30 pairs at most.
[ترجمه گوگل]یک جوان در خیابان کفش می رود، یک روز حداکثر می تواند 30 جفت را مسواک بزند
[ترجمه ترگمان]یک جوان در خیابان shoeshine می رود، یک روز می تواند ۳۰ جفت را جذب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There is some shoeshine paper in the closet, sir.
[ترجمه گوگل]کمی کاغذ براق در کمد هست آقا
[ترجمه ترگمان] یه سری کاغذ shoeshine توی کمد هست، قربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I use sartorius oil. Don't use shoeshine.
[ترجمه گوگل]من از روغن سارتریوس استفاده می کنم از براق کننده کفش استفاده نکنید
[ترجمه ترگمان]از روغن sartorius استفاده می کنم از shoeshine استفاده نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Grow a farmer to be versed in both hands keeps giving pedestrian traffic shoeshine.
[ترجمه گوگل]کشاورز را پرورش دهید تا از هر دو دست خبره باشد، همچنان به ترافیک عابران پیاده روی کفش می دهد
[ترجمه ترگمان]کشت یک کشاورز برای داشتن در هر دو دست باعث می شود که traffic عابر پیاده رانندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You know, he was saying, it's imagination peoplelack. You'11 never getanywhereasa shoeshine boy.
[ترجمه گوگل]میدانید، او میگفت، این کمبود مردم تخیل است تو هرگز به جایی نمیرسی که پسری براق کفش
[ترجمه ترگمان]او می گفت: تو می دانی که این تخیلات imagination است تو ۱۱ تا اسم \"shoeshine\" رو ندیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His first stop today, like every day, is a shoeshine stand where employees tie his laces.
[ترجمه گوگل]اولین توقف امروز او، مانند هر روز، یک پایه کفش است که در آن کارمندان بند های او را می بندند
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The story goes that in 1929 Joseph Kennedy liquidated his portfolio when he heard that a shoeshine boy (in some versions, an elevator boy) was giving stock tips.
[ترجمه گوگل]داستان از این قرار است که در سال 1929 جوزف کندی وقتی شنید که یک پسر کفش براق (در برخی نسخهها، پسر آسانسوری) انعام سهام میدهد، پورتفولیوی خود را منحل کرد
[ترجمه ترگمان] [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His trousers had a sharp crease and you could see your reflection in his shoeshine.
[ترجمه گوگل]شلوارش چین خورده بود و انعکاس خود را در براق کفشش می دید
[ترجمه ترگمان]شلوارش یک چین تیزی داشت و شما می توانستید بازتاب خود را در چشمان shoeshine ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید