shocker

/ˈʃɑːkər//ˈʃɒkə/

معنی: تحریک کننده، مطالب مهیج، اخبار موحش
معانی دیگر: (شخص یا چیز) کوبه آور، تکان دهنده، روانکوب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: something or someone that shocks, such as a sensational or scandalous story or event.
مشابه: surprise
اسم ( noun )
• : تعریف: one that gathers corn or other grain into shocks.

جمله های نمونه

1. His latest movie is a shocker but it's also hilariously funny at times.
[ترجمه گوگل]آخرین فیلم او شوکه کننده است اما گاهی اوقات به طرز خنده داری نیز خنده دار است
[ترجمه ترگمان]آخرین فیلم او یک شوک تکان دهنده است، اما گاهی اوقات بسیار مضحک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Marsha Hunt's second novel, "Free", is a shocker.
[ترجمه گوگل]دومین رمان مارشا هانت، "رایگان"، شوکه کننده است
[ترجمه ترگمان]رمان دوم Marsha هانت، \"آزاد\"، یک شوک الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. TV star in drugs shocker!
[ترجمه گوگل]ستاره تلویزیون در شوکر مواد مخدر!
[ترجمه ترگمان]ستاره تلویزیون در مواد مخدر: شوک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was a shocker when I was younger.
[ترجمه گوگل]وقتی جوانتر بودم شوکه بودم
[ترجمه ترگمان] وقتی جوون تر بودم شوکه شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The big screen shocker is just part of ex-Beatle McCartney's up-front tactics campaign against whaling.
[ترجمه گوگل]شوکر صفحه بزرگ تنها بخشی از کمپین تاکتیک‌های پیشروی بیتل مک کارتنی علیه شکار نهنگ است
[ترجمه ترگمان]این گزارش شوکه کننده صفحه تنها بخشی از مبارزه با تاکتیک های مربوط به up مک کارتنی سابق است که علیه وال گیری مبارزه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nestor followed with his shocker over Edberg.
[ترجمه گوگل]نستور با شوکر خود بر روی ادبرگ دنبال شد
[ترجمه ترگمان]نستور \"بهش خبر داد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Turner Radio Network out with a shocker on what they claim are the leaked Stress results.
[ترجمه گوگل]شبکه رادیویی ترنر با یک شوکه کننده در مورد آنچه که آنها ادعا می کنند نتایج استرس فاش شده است
[ترجمه ترگمان]شبکه رادیویی ترنر در ارتباط با آنچه ادعا می کنند، نتایج استرس فاش شده را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mexican wrestler named "Shocker 1000% handsome" (L) confronts "Captain Morgan" during the first tournament of "stone, paper and scissors", in Puebla, Mexico on February 200
[ترجمه گوگل]کشتی گیر مکزیکی به نام "شوکر 1000% خوش تیپ" (L) در اولین تورنمنت "سنگ، کاغذ و قیچی" در پوئبلا مکزیک در فوریه 200 با "کاپیتان مورگان" روبرو می شود
[ترجمه ترگمان]کشتی گیر مکزیکی به نام \"shocker ۱۰۰۰ % handsome\" (چپ)در طول اولین دوره \"سنگ، کاغذ و قیچی\"، در پویبلا، مکزیک در ۲۰۰ فوریه، با \"کاپیتان مورگان\" روبرو می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The most reliable companies? A shocker : Toshiba and Asus, both with below a 16 percent failure rate due to hardware malfunction.
[ترجمه گوگل]معتبرترین شرکت ها؟ شوکر: توشیبا و ایسوس، هر دو با نرخ خرابی زیر 16 درصد به دلیل نقص سخت افزاری
[ترجمه ترگمان]معتبرترین شرکت ها؟ یک شوک الکتریکی: توشیبا و Asus، هر دو به علت نقص عملکرد سخت افزار، در زیر یک نرخ شکست ۱۶ درصد قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Researchers have discovered a biological shocker: female boa constrictors are capable of giving birth asexually.
[ترجمه گوگل]محققان یک شوکر بیولوژیکی کشف کرده‌اند: ماده‌های منقبض کننده بوآ قادر به زایمان غیرجنسی هستند
[ترجمه ترگمان]محققان یک شوک بیولوژیکی را کشف کرده اند: مار بوا زن باز هم توانایی زایمان asexually را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Have you read this summer latest shocker?
[ترجمه گوگل]آیا آخرین شوکر تابستانی را خوانده اید؟
[ترجمه ترگمان]تا حالا این آخرین خبر هیجان انگیز تابستون رو خوندی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You've written bad essays before, but this one is a shocker!
[ترجمه گوگل]شما قبلا مقاله های بدی نوشته اید، اما این یکی شوکه کننده است!
[ترجمه ترگمان]تو مقاله بدی نوشتی، اما این یکی شکه کننده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Listeners preparing to bone up on the one-act Strauss shocker opening Oct. 18 should consider this Vienna production.
[ترجمه گوگل]شنوندگانی که آماده می شوند تا در افتتاحیه شوکر تک پرده اشتراوس در 18 اکتبر، این محصول وین را در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]شنوندگان در حال آماده شدن برای تشکیل جلسه شوکه کننده استراوس - روز ۱۸ اکتبر باید این تولید وین را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I rarely pay attention to market forecasts, but this was a shocker.
[ترجمه گوگل]من به ندرت به پیش بینی های بازار توجه می کنم، اما این شوکه کننده بود
[ترجمه ترگمان]من به ندرت به پیش بینی های بازار توجه می کردم، اما این یک شوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تحریک کننده (اسم)
scorcher, stimulator, shocker

مطالب مهیج (اسم)
shocker

اخبار موحش (اسم)
shocker

انگلیسی به انگلیسی

• device that produces electric shock; something shocking, something that produces outrage
a shocker is something such as a story, a piece of news, or a film, that shocks people or that is intended to shock them; an informal word, often used humorously.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : shock
✅️ اسم ( noun ) : shock / shocker
✅️ صفت ( adjective ) : shocking / shocked
✅️ قید ( adverb ) : shockingly
shocker ( علوم نظامی )
واژه مصوب: شوک دهنده
تعریف: وسیله ای برای ناتوان سازی حرکتی مهاجم، بدون ایجاد آسیب جدی، ازطریق وارد کردن شوک برقی به او

بپرس