1. In Britain they call a shirtwaist a shirtwaister.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا به یک پیراهن پیراهن پیراهن می گویند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا آن ها را shirtwaist می نامند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The Triangle Shirtwaist Fire of 1911 still remains one of the most vivid and horrid tragedies that changed American Labor Unions and labor laws.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی پیراهن مثلثی در سال 1911 هنوز یکی از واضح ترین و وحشتناک ترین تراژدی هایی است که اتحادیه های کارگری آمریکا و قوانین کار را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]آتش Shirtwaist Triangle سال ۱۹۱۱ هنوز یکی از the و ترسناکی است که اتحادیه های کارگری آمریکا و قوانین کار را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The doors in the Triangle Shirtwaist Factory only opened inward.
[ترجمه گوگل]درهای کارخانه Triangle Shirtwaist فقط به سمت داخل باز می شد
[ترجمه ترگمان]درها در کارخانه Triangle تنها به سمت داخل باز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. At the Triangle Shirtwaist Factory, some of the doors were locked.
[ترجمه گوگل]در کارخانه Triangle Shirtwaist، برخی از درها قفل بودند
[ترجمه ترگمان]در رستوران \"مثلث shirtwaist\" بعضی از درها قفل بودن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. On her white shirtwaist was a pleated jabot of cheap lace, caught with a large novelty pin of imitation coral.
[ترجمه گوگل]روی کمر پیراهن سفید او یک کت چین دار از توری ارزان قیمت بود که با سنجاق بزرگی از مرجان بدلی گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]بر پیراهن سفیدش یک طبقه طبقه طبقه با یقه چین دار و توری ارزان قیمت بود که با یک سنجاق تازه از مرجان تقلید شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The Triangle Shirtwaist Fire of 1911 would change the regulation by government of business.
[ترجمه گوگل]آتش سوزی Triangle Shirtwaist در سال 1911 مقررات دولت تجاری را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]مثلث آتش Triangle سال ۱۹۱۱ مقررات مربوط به دولت را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The Triangle Shirtwaist Fire helped to solidify support for workers' unions like the International Ladies' Garment Workers' Union.
[ترجمه گوگل]آتش پیراهن مثلثی به تقویت حمایت از اتحادیه های کارگری مانند اتحادیه بین المللی کارگران پوشاک بانوان کمک کرد
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی مثلث Triangle به مستحکم کردن حمایت اتحادیه های کارگران مانند اتحادیه کارگران International Ladies کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Picture of bodies at the Triangle Shirtwaist Company.
[ترجمه گوگل]تصویر اجساد در شرکت Triangle Shirtwaist
[ترجمه ترگمان]تصویر اجساد در شرکت Triangle Shirtwaist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His wife asked him to purchase a shirtwaist for her while in New York.
[ترجمه گوگل]همسرش از او خواست تا زمانی که در نیویورک بود برایش یک کمربند بخرد
[ترجمه ترگمان]همسرش از او خواست تا مدتی در نیویورک برای او لباس بخرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Over the shirtwaist was a natty jacket, elbow-sleeved[Sentence dictionary], and to the elbows she wore gloves of imitation suede.
[ترجمه گوگل]روی کمر پیراهن یک ژاکت نازک، آستین آرنج [فرهنگ جملات] بود، و تا آرنج او دستکش هایی از جیر بدلی به دست داشت
[ترجمه ترگمان]بر روی the یک ژاکت natty، یک جلد آستین بلند (حکم جملات)، و تا آرنج دستکش به دست داشت و از کفش جیر تقلید استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The girls of the Triangle Shirtwaist Company only had 27 buckets of water to save themselves from the fire. Today there are many laws that govern the condition of workplaces.
[ترجمه گوگل]دختران شرکت پیراهن مثلثی فقط 27 سطل آب داشتند تا خود را از آتش نجات دهند امروزه قوانین زیادی وجود دارد که بر شرایط محیط کار حاکم است
[ترجمه ترگمان]دختران گروه مثلث Triangle فقط ۲۷ سطل آب داشتند تا خود را از آتش نجات دهند امروزه قوانین بسیاری وجود دارند که وضعیت محیط های کاری را اداره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The Triangle Shirtwaist Fire remains as a turning point in US history.
[ترجمه گوگل]آتش مثلث پیراهن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایالات متحده باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]آتش Shirtwaist مثلث به عنوان نقطه عطفی در تاریخ آمریکا باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I am wearing a sensible brand-new brown and black shirtwaist dress with roll-up sleeves, sheer nylons, and black flats.
[ترجمه گوگل]من یک پیراهن قهوه ای و مشکی کاملاً معقول با آستین های بالا زده، نایلون های شفاف و تخت مشکی پوشیده ام
[ترجمه ترگمان]من یک پیراهن مشکی رنگ و مشکی به تن دارم که با آستین های بالا زده، آستین های گشاد و آپارتمان های سیاه به تن دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Among other relevant historic events, it commemorates the Triangle Shirtwaist Factory fire ( New York, 1 where over 140 women lost their lives.
[ترجمه گوگل]در میان سایر رویدادهای تاریخی مرتبط، این آتش سوزی کارخانه Triangle Shirtwaist Factory (نیویورک، 1 که در آن بیش از 140 زن جان خود را از دست دادند) را گرامی می دارد
[ترجمه ترگمان]در میان دیگر رویداده ای تاریخی مرتبط، آن یادآور آتش کارخانه Triangle (نیویورک، ۱)است که در آن بیش از ۱۴۰ زن جان خود را از دست داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Near the right hand of John Perkins stood a chair. On the back of it stood Katy's blue shirtwaist. It still retained something of her contour.
[ترجمه گوگل]نزدیک دست راست جان پرکینز یک صندلی ایستاده بود پشت آن پیراهن آبی کتی ایستاده بود هنوز هم چیزی از خطوط او را حفظ کرده بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک دست راست جان پرکینز یک صندلی بود پشت آن بلوز آبی کتی بود هنوز یه چیزی از محدوده خودش باقی مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید