shipwright

/ˈʃɪˌpraɪt//ˈʃɪpraɪt/

معنی: کشتیساز
معانی دیگر: نجار کشتی، تعمیرکار کشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a worker engaged in the construction or repair of ships, esp. as a carpenter.

جمله های نمونه

1.
کشتی ساز

2. Assisted by Norcott and Smith, Woolwich shipwrights, he carried out a tremendous feat of engineering.
[ترجمه گوگل]او با کمک نورکات و اسمیت، کشتی‌سازان وولویچ، شاهکار مهندسی عظیمی انجام داد
[ترجمه ترگمان]با کمک norcott و اسمیت، وولویچ shipwrights، او یک شاهکار هنری بزرگ انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This was doubtless a windfall for shipwrights, if expensive for others.
[ترجمه گوگل]این بدون شک برای کشتی‌رانان یک درآمد بادآورده بود، اگر برای دیگران گران تمام شود
[ترجمه ترگمان]بی شک این ثروت بادآورده بود برای shipwrights، اگر برای دیگران گران باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Shipwright has the slipway, wood seasoning stores and manpower needed to build ships for a strong fleet.
[ترجمه گوگل]کشتی رایت دارای سرسره، فروشگاه های چاشنی چوب و نیروی انسانی مورد نیاز برای ساخت کشتی برای ناوگانی قوی است
[ترجمه ترگمان]Shipwright دارای slipway، فروشگاه های ادویه و نیروی انسانی مورد نیاز برای ساخت کشتی های نیروی دریایی قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Military Shipwright allows the construction of war ships to be undertaken in earnest.
[ترجمه گوگل]کشتی سازی نظامی اجازه می دهد تا ساخت کشتی های جنگی به طور جدی انجام شود
[ترجمه ترگمان]عملیات نظامی به ساخت کشتی های جنگی اجازه می دهد تا به طور جدی پذیرفته شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shipwright allows the construction of ships to be undertaken in earnest.
[ترجمه گوگل]Shipwright اجازه می دهد تا ساخت کشتی ها به طور جدی انجام شود
[ترجمه ترگمان]Shipwright اجازه می دهد تا ساخت کشتی ها به طور جدی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. THE daughter of a shipwright in the Royal Navy, Elizabeth Marsh had her first sailing adventure as she travelled in her mother's womb from Jamaica to England in 173
[ترجمه گوگل]الیزابت مارش، دختر یک کشتی‌ساز در نیروی دریایی سلطنتی، اولین ماجراجویی قایقرانی خود را در حالی که در رحم مادرش از جامائیکا به انگلستان در سال 173 سفر می‌کرد، داشت
[ترجمه ترگمان]دختر of در نیروی دریایی سلطنتی، الیزابت مارش اولین سفر دریایی خود را با سفر مادرش از جامائیکا به انگلستان در ۱۷۳ به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His dream is to be a shipwright.
[ترجمه گوگل]آرزویش این است که کشتی‌ران شود
[ترجمه ترگمان]آرزویش این است که a باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Who build stronger than mason, a shipwright, or a carpenter?
[ترجمه گوگل]چه کسی قوی تر از سنگ تراشی، کشتی سازی یا نجار می سازد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی قوی تر از mason، a، یا نجار می سازد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ideally, I still needed to find a doctor, a photographer, an artist, and a shipwright.
[ترجمه گوگل]در حالت ایده آل، من هنوز نیاز داشتم که یک دکتر، یک عکاس، یک هنرمند و یک کشتی گردان پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]به طور ایده آل، من هنوز باید یک دکتر، یک عکاس، یک هنرمند، و یک shipwright پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What is he that builds stronger than either the mason, the shipwright, or the carpenter?
[ترجمه گوگل]چه کسی قوی تر از سنگ تراشی، کشتی ساز یا نجار می سازد؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی قوی تر از هر دو بنا، the، یا نجار می سازد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کشتی ساز (اسم)
shipwright

انگلیسی به انگلیسی

• one who builds or repairs ships

پیشنهاد کاربران

shipwright ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: بدنه‏ساز
تعریف: فن‏ورزی که در زمینه های نجاری، آهنگری، جوشکاری، تراشکاری، لوله‏کشی و از این قبیل امور مربوط به کشتی مهارت دارد

بپرس