shipwreck

/ˈʃɪprek//ˈʃɪprek/

معنی: غرق، غرق کشتی، کشتی شکسته شدن، کشتی شکستگی
معانی دیگر: غرق کردن، کشتی شکسته کردن، تباهی، شکست، ناکامی، خانه خرابی، تباه کردن، ناکام کردن، به هم زدن، کشتی قراضه، لاشه ی کشتی، شکسته شدن یا غرق شدن کشتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the destruction or loss of a ship, as by being thrown against rocks or broken up in a storm.
مشابه: wreck

(2) تعریف: the remains of a grounded, wrecked, or sunken ship.
مشابه: wreck

(3) تعریف: unforeseen destruction; ruin.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: shipwrecks, shipwrecking, shipwrecked
(1) تعریف: to cause (a ship) to be wrecked or sunk.

(2) تعریف: to bring unforeseen destruction or ruin to.

(3) تعریف: to strand or make suffer because of a shipwreck.

- They were shipwrecked on a tiny island.
[ترجمه گوگل] آنها در یک جزیره کوچک غرق شدند
[ترجمه ترگمان] اونا توی یه جزیره کوچیک غرق شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the shipwreck of their marriage
شکست ازدواج آنان

2. The danger of shipwreck is much greater in fog.
[ترجمه گوگل]خطر غرق شدن کشتی در مه بسیار بیشتر است
[ترجمه ترگمان]خطر کشتی غرق در مه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The shipwreck was a harrowing experience.
[ترجمه ارسلانلو] غرق شدن کشتی یک تجربه وحشتناکی بود
|
[ترجمه گوگل]غرق شدن کشتی تجربه دلخراشی بود
[ترجمه ترگمان]کشتی غرق شده تجربه وحشتناکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was drowned in a shipwreck off the coast of Spain.
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی غرق شده در سواحل اسپانیا غرق شد
[ترجمه ترگمان]او در یک کشتی غرق شده در ساحل اسپانیا غرق شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The danger of shipwreck is much greater in dense fog.
[ترجمه گوگل]خطر غرق شدن کشتی در مه غلیظ بسیار بیشتر است
[ترجمه ترگمان]خطر کشتی غرق در مه غلیظ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He died in a shipwreck off the south coast.
[ترجمه گوگل]او در یک کشتی غرق شده در سواحل جنوبی جان باخت
[ترجمه ترگمان]او در یک کشتی غرق شده در ساحل جنوبی کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The shipwreck of the tanker has caused one of the worst oil spills in recent years.
[ترجمه گوگل]غرق شدن کشتی نفتکش باعث یکی از بدترین نشت نفت در سال های اخیر شده است
[ترجمه ترگمان]غرق شدن کشتی به عنوان یکی از بدترین نشت نفت در سال های اخیر بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They narrowly escaped shipwreck in a storm in the North Sea.
[ترجمه گوگل]آنها به سختی از غرق شدن کشتی در طوفان در دریای شمال نجات یافتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از غرق شدن در یک طوفان در دریای شمال جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was awarded his damages in the shipwreck by the court.
[ترجمه گوگل]دادگاه به او غرامت غرق شده کشتی را محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]او از طرف دادگاه به او خسارت وارد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Now shipwreck looters brave a police helicopter circling overhead as they carry their spoils away by bicycle.
[ترجمه گوگل]حالا غارتگران کشتی غرق شده با هلیکوپتر پلیسی که در بالای سرشان می چرخد ​​و غنائم خود را با دوچرخه می برند، شجاع می شوند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، looters که در حال غرق شدن هستند، یک هلیکوپتر پلیس را شجاع می دانند که بر فراز سرشان پرواز می کنند و غنایم خود را با دوچرخه می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Divers discovered a 450-year-old shipwreck near here.
[ترجمه گوگل]غواصان یک کشتی غرق شده 450 ساله را در نزدیکی اینجا کشف کردند
[ترجمه ترگمان]خانواده دایور در نزدیکی اینجا غرق در کشتی غرق شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Something close to shipwreck fever erupted over its cargo.
[ترجمه گوگل]چیزی نزدیک به تب کشتی غرق شده روی محموله آن فوران کرد
[ترجمه ترگمان]چیزی نزدیک به تب کشتی غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Morgan was the lone survivor of a shipwreck off the California coast.
[ترجمه گوگل]مورگان تنها بازمانده یک کشتی غرق شده در سواحل کالیفرنیا بود
[ترجمه ترگمان]مورگان تنها بازمانده یک کشتی شکسته در ساحل کالیفرنیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ship's captain Konstantino Stavridis, 4 arrested after the shipwreck, was freed yesterday on £000 bail.
[ترجمه گوگل]ناخدای کشتی کنستانتینو استاوریدیس، 4 ساله که پس از غرق شدن کشتی دستگیر شده بود، دیروز با وثیقه 000 پوندی آزاد شد
[ترجمه ترگمان]کاپیتان کشتی Konstantino Stavridis، ۴ نفر پس از غرق شدن در این کشتی، دیروز به قید وثیقه آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

غرق (اسم)
drowning, shipwreck

غرق کشتی (اسم)
shipwreck

کشتی شکسته شدن (اسم)
shipwreck

کشتی شکستگی (اسم)
wreck, shipwreck, wrack

انگلیسی به انگلیسی

• remains of a destroyed ship; destruction or sinking of a ship; destruction, ruin
destroy or sink a ship; be sunk, be destroyed (of a ship); shatter, destroy, ruin
when there is a shipwreck, a ship is destroyed in an accident at sea.
a shipwreck is also a ship which has been destroyed in a shipwreck.
when someone is shipwrecked, their ship is destroyed but they survive and reach land.

پیشنهاد کاربران

**عواقب تصادف شدید*** *
The car **wreck** on the highway was one of the worst accidents the city had seen in years. The vehicles were completely **wrecked**, with twisted metal and shattered glass scattered all over the road. Emergency responders worked tirelessly to clear the **wreckage** and assist the injured passengers. Witnesses described the scene as chaotic, with smoke rising from the crushed vehicles. The authorities later reported that the cause of the **wreck** was reckless driving combined with poor weather conditions. This tragic event served as a harsh reminder of how one moment of carelessness can lead to devastating consequences.
...
[مشاهده متن کامل]

**تصادف شدیدی که در بزرگراه رخ داد یکی از بدترین حوادثی بود که شهر در سال های اخیر شاهد آن بوده است. خودروها کاملاً **داغون** شده بودند و فلزهای پیچ خورده و شیشه های شکسته در سراسر جاده پراکنده بودند. نیروهای امداد بی وقفه تلاش می کردند تا **آوار تصادف** را پاکسازی کنند و به سرنشینان آسیب دیده کمک کنند. شاهدان این صحنه را بسیار آشفته توصیف کردند، با دودهایی که از خودروهای درهم کوبیده شده بلند می شد. مقامات بعداً اعلام کردند که دلیل **این تصادف شدید** رانندگی بی احتیاط و شرایط نامساعد جوی بوده است. این حادثه تلخ یادآوری شد که چگونه یک لحظه بی توجهی می تواند پیامدهای ویرانگری به دنبال داشته باشد. **
- - -
### **2. The Emotional Wreck of a Broken Heart**
**آشفتگی احساسی یک قلب شکسته**
After the breakup, Sarah felt like an emotional **wreck**. She couldn't focus on work, lost her appetite, and spent most of her nights crying herself to sleep. Her friends tried to cheer her up, but the **wreckage** of her shattered heart made it difficult for her to move on. It felt as if her entire world had been **wrecked**, leaving her with nothing but pain and regret. Over time, she realized that healing from emotional **wreckage** was a slow process, requiring patience and self - care. Eventually, she found strength in her pain, learning valuable lessons about love and resilience.
**بعد از جدایی، سارا احساس می کرد از نظر احساسی کاملاً **داغون** شده است. او نمی توانست روی کار تمرکز کند، اشتهایش را از دست داده بود و بیشتر شب ها را در حالی که اشک می ریخت به خواب می رفت. دوستانش سعی کردند او را شاد کنند، اما **آوار دل شکسته اش** باعث شده بود که حرکت به جلو برایش دشوار باشد. انگار تمام دنیایش **ویران شده بود** و چیزی جز درد و پشیمانی برایش باقی نمانده بود. با گذشت زمان، او فهمید که بهبود از **آشفتگی احساسی** یک فرآیند تدریجی است که نیاز به صبر و مراقبت از خود دارد. در نهایت، او دردی که تجربه کرده بود را به قدرت تبدیل کرد و درس های ارزشمندی درباره عشق و مقاومت آموخت. **
- - -
### **3. The Shipwreck That Changed History**
**کشتی شکسته ای که تاریخ را تغییر داد**
In 1912, the Titanic **wreck** became one of the most infamous maritime disasters in history. The ship, believed to be unsinkable, struck an iceberg and began sinking into the freezing waters of the Atlantic. The **wreckage** of the once - magnificent vessel now rests deep beneath the ocean, a haunting reminder of human hubris and the power of nature. Over the years, numerous expeditions have attempted to explore the **shipwreck**, uncovering artifacts that offer insight into the lives of those aboard. Despite its tragic end, the Titanic remains a symbol of both ambition and caution, teaching future generations valuable lessons about safety and preparedness.
**در سال ۱۹۱۲، **غرق شدن** تایتانیک به یکی از بدنام ترین فجایع دریایی در تاریخ تبدیل شد. این کشتی که تصور می شد غرق نشدنی است، با یک کوه یخ برخورد کرد و به آرامی در آب های یخ زده اقیانوس اطلس فرو رفت. **لاشه** این کشتی باشکوه اکنون در اعماق دریا آرمیده است و یادآور ترسناک غرور انسانی و قدرت طبیعت است. طی سال ها، بسیاری از اکتشافات برای بررسی **کشتی شکسته** انجام شده است که منجر به کشف اشیایی شد که اطلاعاتی درباره زندگی مسافران ارائه می دهد. با وجود پایان غم انگیزش، تایتانیک همچنان نمادی از جاه طلبی و هشدار باقی مانده است و به نسل های آینده درس های ارزشمندی درباره ایمنی و آمادگی می آموزد. **
- - -
### **4. A Mind Wrecked by Anxiety**
**ذهنی درگیر آشفتگی اضطراب**
Living with anxiety can make a person feel like a complete **wreck**. Every little decision feels overwhelming, and simple daily tasks turn into exhausting challenges. The mind becomes cluttered with negative thoughts, creating an emotional **wreckage** that is hard to escape. Many people suffering from anxiety struggle to silence the storm inside their heads, constantly fearing the worst. However, therapy and mindfulness techniques can help rebuild a **wrecked** mind, providing hope for a more peaceful and balanced life.
**زندگی با اضطراب می تواند فرد را کاملاً **به هم بریزد**. هر تصمیم کوچک طاقت فرسا به نظر می رسد و کارهای ساده ی روزانه به چالش های خسته کننده تبدیل می شوند. ذهن پر از افکار منفی می شود و **آشفتگی احساسی** ایجاد می کند که فرار از آن دشوار است. بسیاری از افراد مبتلا به اضطراب برای ساکت کردن طوفان ذهن خود تلاش می کنند و دائماً از بدترین اتفاق ممکن می ترسند. با این حال، درمان و تکنیک های ذهن آگاهی می توانند به **ترمیم یک ذهن به هم ریخته** کمک کنند و امیدی برای زندگی آرام تر و متعادل تر فراهم سازند. **
- - -
### **5. The Wreckage of a Tornado**
**ویرانی ناشی از گردباد**
When the tornado hit the town, it left nothing but **wreckage** in its wake. Homes were completely **wrecked**, cars were overturned, and trees were uprooted. The community was devastated, struggling to recover from the destruction. Volunteers from neighboring areas arrived to help clear the **wreckage** and provide support to the affected families. Despite the hardship, the town showed remarkable resilience, slowly rebuilding what had been lost and finding hope amid the ruins.
**وقتی گردباد به شهر برخورد کرد، چیزی جز **ویرانی** از خود باقی نگذاشت. خانه ها کاملاً **ویران شدند**، ماشین ها واژگون شدند و درختان از ریشه کنده شدند. جامعه دچار بحران شد و برای بازیابی از این تخریب تلاش می کرد. داوطلبانی از مناطق مجاور برای پاکسازی **آوارها** و کمک به خانواده های آسیب دیده آمدند. با وجود سختی ها، شهر مقاومت فوق العاده ای نشان داد و به آرامی شروع به بازسازی آنچه از دست رفته بود کرد و در میان خرابه ها امید یافت. **
### **6. The Wreckage of War**
**ویرانی های جنگ**
War leaves behind a trail of **wreckage** that lasts for generations. Bombed - out buildings, ruined streets, and displaced families are all signs of a society that has been **wrecked** by conflict. The psychological scars of war are often deeper than the physical damage, as survivors struggle with trauma, grief, and the loss of loved ones. In many war - torn countries, rebuilding efforts take decades, and the wounds of the past never fully heal. However, history has shown that human resilience can overcome even the worst devastation, as communities come together to rise from the **wreckage** and rebuild their futures.
**جنگ ردی از **ویرانی** به جای می گذارد که نسل ها ادامه دارد. ساختمان های بمباران شده، خیابان های ویران و خانواده های آواره همگی نشانه های جامعه ای هستند که بر اثر درگیری **داغون شده** است. زخم های روانی جنگ اغلب عمیق تر از خسارت های فیزیکی هستند، زیرا بازماندگان با تروما، اندوه و از دست دادن عزیزانشان دست وپنجه نرم می کنند. در بسیاری از کشورهایی که جنگ را تجربه کرده اند، بازسازی دهه ها طول می کشد و زخم های گذشته هرگز کاملاً التیام نمی یابند. با این حال، تاریخ نشان داده است که مقاومت انسانی حتی می تواند بر بدترین **ویرانی ها** غلبه کند، زیرا جوامع گرد هم می آیند تا از میان **خرابه ها** برخیزند و آینده خود را بسازند. **
- - -
### **7. Wrecked by Addiction**
**ویران شده بر اثر اعتیاد**
Drug addiction has the power to **wreck** a person's life in ways they never imagined. What starts as a moment of escape or pleasure soon turns into a destructive cycle that leaves individuals physically and emotionally drained. Families of addicts often suffer as well, watching helplessly as their loved ones become shadows of their former selves. The **wreckage** of addiction is not just personal—it affects entire communities, leading to crime, poverty, and broken relationships. While recovery is possible, it requires immense willpower, support, and professional help to rebuild a life that has been **wrecked** by substance abuse.
**اعتیاد به مواد مخدر می تواند زندگی یک فرد را به شکلی **ویران کند** که هرگز تصورش را نمی کرد. آنچه به عنوان لحظه ای فرار یا لذت شروع می شود، به زودی به چرخه ای مخرب تبدیل می شود که فرد را از نظر جسمی و روحی کاملاً ناتوان می سازد. خانواده های افراد معتاد نیز رنج می برند، زیرا به طور درمانده نظاره گر سقوط عزیزانشان هستند. **ویرانی** ناشی از اعتیاد تنها شخصی نیست، بلکه کل جوامع را تحت تأثیر قرار می دهد و منجر به افزایش جرم، فقر و روابط از هم گسسته می شود. با اینکه بهبودی ممکن است، اما نیاز به اراده قوی، حمایت اجتماعی و کمک حرفه ای دارد تا زندگی ای که بر اثر سوءمصرف مواد **ویران شده** است، دوباره ساخته شود. **
- - -
### **8. A Career Wrecked by Scandal**
**حرفه ای که بر اثر رسوایی نابود شد**
One wrong decision can completely **wreck** a successful career. Many public figures, from politicians to celebrities, have seen their reputations destroyed overnight due to scandals or controversies. In the age of social media, a single mistake can spread like wildfire, turning someone from a respected figure into a **wrecked** icon of shame. The **wreckage** of a ruined career is difficult to recover from, as trust and credibility are hard to rebuild once lost. However, some individuals manage to rise from the ashes, learning from their failures and working to restore their public image through honesty and perseverance.
**یک تصمیم اشتباه می تواند یک حرفه موفق را کاملاً **نابود کند**. بسیاری از چهره های عمومی، از سیاستمداران گرفته تا سلبریتی ها، دیده اند که اعتبارشان یک شبه به دلیل رسوایی یا جنجال ها از بین رفته است. در عصر رسانه های اجتماعی، یک اشتباه کوچک می تواند مانند آتش گسترش یابد و فردی را از یک شخصیت محترم به **نمادی ویران شده** از شرم تبدیل کند. **ویرانی** ناشی از یک حرفه از دست رفته، بازیابی سختی دارد، زیرا اعتماد و اعتبار، زمانی که از بین بروند، به سختی دوباره به دست می آیند. با این حال، برخی از افراد موفق می شوند از دل شکست هایشان برخیزند و با صداقت و تلاش مداوم، چهره عمومی خود را بازسازی کنند. **
- - -
### **9. The Financial Wreck of the Economy**
**بحران اقتصادی و ویرانی مالی**
A financial crisis can **wreck** entire economies, leaving millions of people struggling to survive. Stock markets crash, businesses shut down, and unemployment rates skyrocket, creating an atmosphere of uncertainty and despair. The **wreckage** of an economic downturn often takes years to recover from, as governments and financial institutions work to stabilize markets. People who once had stable jobs and comfortable lives find themselves facing bankruptcy and homelessness. However, history has shown that economies can bounce back from **wreckage**, provided that proper measures are taken to rebuild trust and financial stability.
**یک بحران مالی می تواند اقتصادهای بزرگی را **ویران کند** و میلیون ها نفر را در تلاش برای بقا قرار دهد. بازارهای سهام سقوط می کنند، کسب وکارها تعطیل می شوند و نرخ بیکاری به شدت افزایش می یابد و فضایی از عدم اطمینان و ناامیدی ایجاد می کند. **ویرانی** ناشی از رکود اقتصادی معمولاً سال ها طول می کشد تا بهبود یابد، زیرا دولت ها و مؤسسات مالی برای تثبیت بازارها تلاش می کنند. افرادی که زمانی شغل های ثابت و زندگی راحت داشتند، ناگهان با ورشکستگی و بی خانمانی روبه رو می شوند. با این حال، تاریخ نشان داده است که اقتصادها می توانند از **ویرانی** بازگردند، به شرطی که اقدامات درستی برای بازسازی اعتماد و ثبات مالی انجام شود. **
- - -
### **10. A Wrecked Friendship Beyond Repair**
**دوستی ویران شده ای که دیگر قابل ترمیم نیست**
Betrayal can **wreck** even the strongest of friendships. Trust, once broken, is difficult to rebuild, and resentment often lingers long after the initial conflict. Sometimes, misunderstandings or personal differences create a **wreckage** of what was once a meaningful relationship. People may try to reconcile, but if the damage runs too deep, the friendship may remain forever **wrecked**. In such cases, the best option is to accept the loss and move forward, cherishing the good memories while learning valuable lessons about trust and human relationships.
**خیانت می تواند حتی قوی ترین دوستی ها را **ویران کند**. اعتمادی که یک بار شکسته شود، به سختی دوباره ساخته می شود و کینه و دلخوری ها اغلب مدت ها پس از درگیری اولیه باقی می مانند. گاهی سوءتفاهم ها یا اختلافات شخصی، **ویرانه ای** از یک رابطه ی پرمعنا می سازند. ممکن است افراد تلاش کنند که دوباره آشتی کنند، اما اگر آسیب بیش از حد عمیق باشد، آن دوستی برای همیشه **ویران شده** باقی می ماند. در چنین شرایطی، بهترین گزینه این است که فقدان را بپذیریم و به جلو حرکت کنیم، خاطرات خوب را حفظ کنیم و درس های ارزشمندی درباره اعتماد و روابط انسانی بیاموزیم. **
chatgpt

1. شکستن یا غرق شدن کشتی. کشتی شکستگی
2. بقایای کشتی شکسته
3. شکست. ناکامی. خانه خرابی
4. باعث غرق یا شکستن کشتی شدن
5. خانه خراب کردن. تباه کردن. نابود کردن
لاشه کشتی
Noun
۱. کشتی غرق شده
۲. غرق شدگی کشتی
Verb
غرق کردن کشتی
این واژه یعنی :
حادثه ای که در آن یک کشتی در دریا به ویژه در اثر برخورد با سنگ ها از بین می رود یا غرق می شود یا کشتی ای که در چنین حادثه ای از بین رفته یا غرق شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

an accident in which a ship is destroyed or sunk at sea, 🔴 especially by hitting rocks, or a ship that has been destroyed or sunk in such an acciden
Shipwreck = Physical remains of a beached or sunk ship
◀️ The danger of shipwreck is much greater in fog.
◀️ There have been many shipwrecks along this dangerous stretch of coastline.
🔴 to make someone suffer a shipwreck:
◀️They were shipwrecked off the coast of Newfoundland.
◀️a shipwrecked sailor
🔴 to destroy or badly damage something:
◀️His refusal to make the case for equality shipwrecked his party
She finds herself working at a Manhattan hotel, her love life◀️ shipwrecked by failed relationships and bad dates
🔴the destruction or sinking of a ship at sea, or a ship destroyed this way:
◀️ [ C ] Fog in the area caused many shipwrecks
◀️ The causes of those shipwrecks have not been tackled seriously enough.

shipwreck ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: بقایای کشتی
تعریف: آنچه از کشتی شکسته یا بار آن بر جای مانده یا در دریا پراکنده شده یا به ساحل رسیده باشد
غرق شدن کشتی
Sunk ship
Destructed ship

بپرس