shipshape

/ˈʃɪpˌʃep//ˈʃɪpʃeɪp/

معنی: مرتب، تر و تمیز، بطور تر و تمیز
معانی دیگر: مهیا، آماده، حاضر و آماده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: well arranged; orderly; tidy.
متضاد: sloppy
مشابه: tidy
قید ( adverb )
• : تعریف: in an orderly manner; tidily.

جمله های نمونه

1. They had to rush to get everything shipshape before the official opening.
[ترجمه گوگل]آنها باید عجله می کردند تا همه چیز را قبل از افتتاح رسمی به شکل کشتی دربیاورند
[ترجمه ترگمان]باید عجله می کردند تا قبل از افتتاح رسمی همه چیز را مرتب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hotels are warned when rooms aren't shipshape.
[ترجمه گوگل]زمانی که اتاق ها شکل کشتی نیستند به هتل ها هشدار داده می شود
[ترجمه ترگمان]وقتی که اتاق ها مرتب و مرتب نیستن، بهشون اخطار می دم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Below decks, Grace was shipshape, but after calling on Lord Jim Nenna always felt impelled to start cleaning the bright-work.
[ترجمه گوگل]زیر عرشه، گریس به شکل کشتی بود، اما پس از تماس با لرد جیم ننا، همیشه احساس می کرد که مجبور به تمیز کردن کار روشن می شود
[ترجمه ترگمان]گریس در زیر عرشه تر و تر بود، اما بعد از تماس با لرد جیم Nenna همیشه احساس می کرد که باید شروع به تمیز کردن کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He gave one last check: everything secure, shipshape and Bristol fashion.
[ترجمه گوگل]او آخرین بررسی را انجام داد: همه چیز امن، شکل کشتی و مد بریستول
[ترجمه ترگمان]او آخرین چک را داد: همه چیز امن و تر و تر و تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Books on board Kids may keep their books shipshape if you give them this pair of Noah's Ark bookends.
[ترجمه گوگل]کتاب‌های داخل کشتی اگر این جفت قفسه کتاب کشتی نوح را به آنها بدهید، بچه‌ها ممکن است کتاب‌هایشان را به شکل کشتی حفظ کنند
[ترجمه ترگمان]کتاب های روی تخته، اگر این جفت مجسمه نوح را به آن ها بدهید، کتاب ها را مرتب نگه می دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Anything new was noticeable on shipshape Lord Jim.
[ترجمه گوگل]هر چیز جدیدی در لرد جیم شکل کشتی قابل توجه بود
[ترجمه ترگمان]جیم جیم چیز تازه ای دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let's get this house shipshape.
[ترجمه Arghavan] بیا این خونه رو تمیز و مرتب کنیم
|
[ترجمه گوگل]بیایید این خانه را شکل کشتی داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]بیا این خونه رو تر و تر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Everything tidy and shipshape and orderly.
[ترجمه گوگل]همه چیز مرتب و کشتی شکل و منظم
[ترجمه ترگمان]همه چیز مرتب و مرتب و مرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But all was shipshape, and I slept all the sounder despite the pounding.
[ترجمه مهتاب] همه چیز مرتب بود و علی رغم همه سر وصداها خوابیدم
|
[ترجمه گوگل]اما همه چیز به شکل کشتی بود و من با وجود کوبیدن با صدای بلند خوابیدم
[ترجمه ترگمان]اما همه چیز مرتب بود و من با وجود ضرباتی که به او می زدم، خوابیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Those books are shipshape on the shelf.
[ترجمه گوگل]آن کتاب ها به شکل کشتی در قفسه هستند
[ترجمه ترگمان]این کتاب ها در قفسه مرتب و مرتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If a shipshape ship shop stocks six shipshape shop-soiled ships.
[ترجمه گوگل]اگر یک فروشگاه کشتی شکل دارای شش کشتی خاکی به شکل کشتی باشد
[ترجمه ترگمان]اگر یک کشتی تعمیر و تمیز، ۶ تا کشتی کثیف و کثیف داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All well, I hope; all shipshape and seaworthy?'
[ترجمه گوگل]همه خوب، امیدوارم؛ همه شکل کشتی و دریانوردی؟
[ترجمه ترگمان]امیدوارم همه چیز مرتب و مرتب و مرتب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We try to keep the ship shipshape.
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم شکل کشتی را حفظ کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی می کنیم کشتی را تر و تر نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If a shipshape ship shop stocks six shipshape shop-soiled ships, how many shipshape shop-soiled ships would six shipshape ship shops stock?
[ترجمه گوگل]اگر یک فروشگاه کشتی‌سازی دارای شش کشتی خاک‌گرفته به شکل کشتی باشد، در شش فروشگاه کشتی‌سازی چند کشتی به شکل کشتی‌سازی می‌شود؟
[ترجمه ترگمان]اگر یک کشتی تعمیر و تمیز، شش تا از کشتی های کثیف و کثیف، چند کشتی کثیف و کثیف، شش مغازه فروش مغازه ها را با shipshape تر و تمیز انجام دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مرتب (صفت)
straight, trim, classified, put in order, arranged, ordered, regular, neat, tidy, orderly, methodic, shipshape, regulated, well-groomed

تر و تمیز (صفت)
trim, trig, spick-and-span, prissy, shipshape

بطور تر و تمیز (قید)
shipshape

انگلیسی به انگلیسی

• neat, tidy, orderly
something that is shipshape is tidy and neat with everything in its proper place.

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe something that is in excellent order and condition. It often refers to physical spaces or objects, but can also be used metaphorically to describe well - organized plans or systems.
...
[مشاهده متن کامل]

چیزی که در وضعیت مناسب و عالی است. اغلب به فضاها یا اشیاء فیزیکی اشاره دارد،
اما همچنین می تواند به صورت استعاری برای توصیف برنامه ها یا سیستم هایی که به خوبی سازماندهی شده اند، استفاده شود.
مثال؛
The office is always kept shipshape, with everything in its proper place.
A homeowner might say, “I like to keep my house shipshape, with everything clean and organized. ”
In a business context, a manager might say, “We need to keep our inventory shipshape to avoid any mistakes or delays. ”

ترو تمیز/clean
تر و تمیز
ترکیب دو کلمه ای به معنای منظم، تر و تمیز، تمیز و مرتب، پاکیزه، شسته و رفته

بپرس