shipbuilder

/ˈʃɪpˌbɪldər//ˈʃɪpbɪldə/

کشتی ساز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: shipbuilding (n.)
• : تعریف: a person or company engaged in constructing ships.

جمله های نمونه

1. Eckford started up in business again as a shipbuilder and soon re-established his high reputation.
[ترجمه گوگل]اکفورد دوباره به عنوان یک کشتی‌ساز شروع به کار کرد و به زودی شهرت بالای خود را دوباره تثبیت کرد
[ترجمه ترگمان]Eckford دوباره به عنوان a شروع به کار کرد و به زودی اعتبار بلند خود را دوباره برقرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sinking Receivers at Swan Hunter, a Tyneside shipbuilder, sacked 420 workers.
[ترجمه گوگل]غرق شدن گیرنده‌های سوان هانتر، یک کشتی‌ساز تاین‌ساید، 420 کارگر را اخراج کرد
[ترجمه ترگمان]غرق شدن در فیلم \"سوان هانتر\"، a shipbuilder، ۴۲۰ کارگر را اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Decades later, the shipbuilder was still enjoying his island idyll.
[ترجمه گوگل]ده ها سال بعد، کشتی ساز هنوز از بت های جزیره اش لذت می برد
[ترجمه ترگمان]دهه ها بعد، shipbuilder هنوز در حال لذت بردن از idyll بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hyundai, the world's biggest shipbuilder, opened the $ 830 m plant last year to cope with increasing orders.
[ترجمه گوگل]هیوندای، بزرگترین کشتی‌ساز جهان، سال گذشته کارخانه 830 میلیون دلاری خود را افتتاح کرد تا با افزایش سفارشات مقابله کند
[ترجمه ترگمان]شرکت هیوندای، بزرگ ترین shipbuilder جهان، سال گذشته نیروگاه ۸۳۰ میلیون دلاری را برای مقابله با افزایش سفارشات افتتاح کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This is the mission of Chinese shipbuilder and we shall all be duty bound no regret.
[ترجمه گوگل]این مأموریت کشتی‌ساز چینی است و همه ما نباید پشیمان باشیم
[ترجمه ترگمان]این ماموریت shipbuilder چینی است و ما هم وظیفه داریم که از این کار پشیمان شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hyundai Heavy Industries Co., the world's biggest shipbuilder, slumped 6 percent. Hynix Semiconductor, the world's second-largest memory chip maker, fell 3 percent.
[ترجمه گوگل]شرکت صنایع سنگین هیوندای، بزرگترین شرکت کشتی سازی جهان، 6 درصد افت کرد Hynix Semiconductor، دومین سازنده بزرگ تراشه های حافظه در جهان، 3 درصد سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]شرکت صنایع سنگین هیوندای، بزرگ ترین شرکت صنایع بزرگ جهان، ۶ درصد کاهش یافته است Hynix Hynix، دومین سازنده بزرگ حافظه جهان، ۳ درصد کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The indicative price will give the Chinese shipbuilder a price-to-earnings ratio of 7 to 5 times 2010 estimated earnings, one source said.
[ترجمه گوگل]یک منبع گفت که قیمت شاخص به کشتی ساز چینی نسبت قیمت به درآمد 7 تا 5 برابر درآمد برآورد شده 2010 را می دهد
[ترجمه ترگمان]یک منبع گفت که قیمت شاخص قیمت نشان می دهد که چین نرخ سود به درآمد ۷ تا ۵ برابر درآمد برآورد شده ۲۰۱۰ را به چینی ها می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They proposed to give the shipbuilder his head in the construction of these ships.
[ترجمه گوگل]آنها پیشنهاد کردند که در ساخت این کشتی ها سر خود را به سازنده کشتی بدهند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیشنهاد کردند که سر خود را در ساخت این کشتی ها تسلیم کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a shipbuilder, Cockerell was trying to find a solution to the problem of the wave resistance which wastes a good deal of a surface ship's power and limits its speed.
[ترجمه گوگل]کوکرل به عنوان یک کشتی‌ساز تلاش می‌کرد راه‌حلی برای مشکل مقاومت موجی بیابد که مقدار زیادی از قدرت یک کشتی سطحی را هدر می‌دهد و سرعت آن را محدود می‌کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک shipbuilder، Cockerell سعی داشت راه حلی برای مساله مقاومت موج پیدا کند که مقدار زیادی از قدرت یک کشتی سطحی را از بین می برد و سرعت آن را محدود می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I built up the same sort of profile about the shipbuilder.
[ترجمه گوگل]من همان مشخصاتی را درباره کشتی‌ساز ایجاد کردم
[ترجمه ترگمان]من یه جور مشخصات در مورد the درست کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. John Stafford quit as chief executive of Cammell Laird after the crisis-hit shipbuilder plunged to a first-half loss.
[ترجمه گوگل]جان استافورد پس از شکست این کشتی‌ساز بحران زده در نیمه اول، از سمت مدیر اجرایی Cammell Laird کنار رفت
[ترجمه ترگمان]جان استفورد، مدیر اجرایی of Laird بعد از اینکه shipbuilder دچار بحران شد، استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And they like the fundamentals of Yangzijiang, China's largest nonstate-run shipbuilder by order book.
[ترجمه گوگل]و آنها اصول اولیه یانگزیجیانگ، بزرگترین شرکت کشتی سازی غیردولتی چین را با سفارش کتاب دوست دارند
[ترجمه ترگمان]و آن ها از اصول of، بزرگ ترین nonstate دولتی چین از طریق کتاب سفارش، خوششان می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In addition, some international investors and lenders have become concerned about Vietnam's prospects after Vinashin, a state-owned shipbuilder, defaulted on $600 million in foreign loans.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، برخی از سرمایه‌گذاران و وام‌دهندگان بین‌المللی پس از اینکه Vinashin، یک کشتی‌ساز دولتی، 600 میلیون دلار وام خارجی را نکول کرد، نگران چشم‌انداز ویتنام شده‌اند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، برخی سرمایه گذاران و وام دهندگان بین المللی نگران آینده ویتنام پس از Vinashin، یک شرکت دولتی - هستند که مبلغ ۶۰۰ میلیون دلار وام خارجی را پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one who designs and constructs ships

پیشنهاد کاربران

بپرس