ship out
1- با کشتی سفر کردن، با کشتی رفتن 2- با کشتی فرستادن 3- رفتن، ول کردن و رفتن (به واسطه ی عدم موفقیت و غیره)
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
🔸 معادل فارسی:
ارسال کردن / اعزام شدن / فرستادن به محل دیگر
در زبان محاوره ای:
فرستادنش رفت، اعزام شد، بارو فرستادن، رفت مأموریت، راهی شد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( نظامی – رسمی ) :**
اعزام نیروهای نظامی یا پرسنل به محل مأموریت یا پایگاه دیگر
مثال: The soldiers shipped out early in the morning.
سربازها صبح زود اعزام شدن.
2. ** ( تجاری – حمل ونقل ) :**
ارسال کالا یا محصول به مقصد دیگر، معمولاً از طریق پست یا حمل ونقل
مثال: The company ships out orders within 24 hours.
شرکت سفارش ها رو ظرف ۲۴ ساعت ارسال می کنه.
3. ** ( استعاری – غیررسمی ) :**
ترک کردن محل یا رفتن به جای دیگر، گاهی با بار طنز یا استعاری
مثال: I’m shipping out to college next week.
هفته ی دیگه راهی دانشگاه می شم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
send off – dispatch – deploy – leave – transfer – transport
ارسال کردن / اعزام شدن / فرستادن به محل دیگر
در زبان محاوره ای:
فرستادنش رفت، اعزام شد، بارو فرستادن، رفت مأموریت، راهی شد
________________________________________
🔸 تعریف ها:
... [مشاهده متن کامل]
1. ** ( نظامی – رسمی ) :**
اعزام نیروهای نظامی یا پرسنل به محل مأموریت یا پایگاه دیگر
مثال: The soldiers shipped out early in the morning.
سربازها صبح زود اعزام شدن.
2. ** ( تجاری – حمل ونقل ) :**
ارسال کالا یا محصول به مقصد دیگر، معمولاً از طریق پست یا حمل ونقل
مثال: The company ships out orders within 24 hours.
شرکت سفارش ها رو ظرف ۲۴ ساعت ارسال می کنه.
3. ** ( استعاری – غیررسمی ) :**
ترک کردن محل یا رفتن به جای دیگر، گاهی با بار طنز یا استعاری
مثال: I’m shipping out to college next week.
هفته ی دیگه راهی دانشگاه می شم.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
ترک کردن - خارج شدن
ship out: اخراجی ( دستوری ) ، برو گمشو
Shape up, or ship out
به مفهوم: رفتارت رو اصلاح کن یا اخراجی !
به مفهوم: رفتارت رو اصلاح کن یا اخراجی !
رفتن، عازم شدن به مکانی دورتر مخصوصا با هواپیما یا کشتی
فرستادن صادر کردن یا اخراج شدن به مکانی دور مخصوصا از طریق هوایی یا دریایی
استعفا دادن ترک کار یا اخراج شدن
پذیرفتن مقام یا وظیفه ایی روی عرشه کشتی
فرستادن صادر کردن یا اخراج شدن به مکانی دور مخصوصا از طریق هوایی یا دریایی
استعفا دادن ترک کار یا اخراج شدن
پذیرفتن مقام یا وظیفه ایی روی عرشه کشتی