1. The Buddhist and Shinto religions coexist in Japan.
[ترجمه گوگل]ادیان بودایی و شینتو در ژاپن همزیستی دارند
[ترجمه ترگمان]مذاهب بودایی و Shinto در ژاپن وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One memorable afternoon, we visited a Shinto shrine.
[ترجمه گوگل]یک بعدازظهر خاطره انگیز، از زیارتگاه شینتو بازدید کردیم
[ترجمه ترگمان]یک بعد از ظهر به یاد ماندنی از یک معبد Shinto بازدید کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The imperial family, steeped in Shinto ritual, appeals to the traditionalist and nationalist markets.
[ترجمه گوگل]خانواده امپراتوری، غرق در آیین شینتو، به بازارهای سنتی و ملی گرایانه مراجعه می کند
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی، غرق در مراسم Shinto، به بازارهای سنتی و ناسیونالیستی متوسل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We chant at a Shinto shrine.
[ترجمه گوگل]ما در زیارتگاه شینتو شعار می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما در یک معبد Shinto سرود می خوانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Last year four ministers visited the Shinto shrine on August
[ترجمه گوگل]سال گذشته چهار وزیر در ماه اوت از معبد شینتو بازدید کردند
[ترجمه ترگمان]سال گذشته چهار وزیر از مقبره Shinto در ماه اوت بازدید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gradually Shinto practice extended to the worship of ancestors.
[ترجمه گوگل]به تدریج آیین شینتو به پرستش نیاکان گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]به تدریج این عمل به عبادت کنندگان گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Shinto is the natural indigenous religion of Japan.
8. Tailing of Shinto, from three huge brick paved, cypress pine on both sides, from south to north is dotted with more than 40 large and small buildings.
[ترجمه گوگل]دم شینتو، از سه آجر سنگفرش شده عظیم، کاج سرو در دو طرف، از جنوب به شمال با بیش از 40 ساختمان بزرگ و کوچک پر شده است
[ترجمه ترگمان]از سوی جنوب به شمال، از سه آجر بزرگ فرش شده، سرو درخت سرو روی هر دو سو، از جنوب به شمال با بیش از ۴۰ ساختمان بزرگ و کوچک علامت گذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A distinctive feature of Shinto architecture is the chigi, a scissor-shaped finial at the front and rear of the roof.
[ترجمه گوگل]یکی از ویژگیهای بارز معماری شینتو، چیگی است که یک قیچی شکل در جلو و عقب سقف است
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی متمایز از معماری Shinto، chigi، a شکل scissor در جلو و عقب سقف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Shinto gods, or kami, are worshipped at shrines.
[ترجمه گوگل]خدایان شینتو یا کامی در زیارتگاه ها پرستش می شوند
[ترجمه ترگمان]خدایان Shinto، یا kami، در مقبره ها پرستش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This is the most ancient, and holiest of the Shinto rituals.
[ترجمه گوگل]این قدیمی ترین و مقدس ترین آیین شینتو است
[ترجمه ترگمان]این the و مقدس ترین مراسم مذهبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The result is that certain rituals that appear on the surface to be Buddhist or Shinto are essentially shamanistic in content.
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که مناسک خاصی که در ظاهر به نظر می رسد بودایی یا شینتو هستند، اساساً محتوای شمنی دارند
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که برخی آداب و رسوم خاصی که در سطح به نظر می رسند لزوما در محتوا shamanistic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Other children are returning with their parents from Mondo-Yakujin, the Shinto shrine near our house.
[ترجمه گوگل]بچه های دیگر با والدینشان از موندو یاکوجین، زیارتگاه شینتو نزدیک خانه ما، برمی گردند
[ترجمه ترگمان]دیگر کودکان با والدینشان از Mondo - Yakujin، مقبره Shinto نزدیک خانه ما باز می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید