1. his honesty shines through
درستکاری از او می بارد.
2. the sun shines
خورشید می درخشد.
3. the sun shines hot
(شکسپیر) خورشید با گرمی می درخشد.
4. this parquet shines easily
این پارکت به آسانی برق می افتد.
5. the sun never shines at night
خورشید هرگز در شب نمی درخشد.
6. make hay while the sun shines
تا تنور داغ است نان را بچسبان،از فرصت استفاده کن
7. he is a good student but it is in sports that he really shines
او شاگرد خوبی است ولی در ورزش است که واقعا می درخشد.