• emitting a soft flickering light, glimmering, glistening, gleaming; quivering, flickering, wavering
سوسورخشانمثال از آهنگ "هتل کالیفرنیا":Up ahead in the distanceI saw a shimmering lightنوری که نوسان داره و کم و زیاد میشه ( اصطلاحا سوسو )درخشاندرخشنده[ادبیات]جذاب+ عکس و لینک