1. the shimmer of her silken dress under the soft light
درخشش موجدار پیراهن ابریشمی او زیر نور ملایم
2. In spring, when showers shimmer down and slow-rolling thunder sounds, remember Dineh!
[ترجمه گوگل]در بهار، وقتی دوش می درخشد و رعد و برق آرام به صدا در می آید، دینه را به خاطر بسپار!
[ترجمه ترگمان]در بهار، وقتی باران فروکش می کند و غرش رعد آهسته به گوش می رسد، Dineh را به یاد بیاورید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Their happiness was palpable; like the pulsing shimmer of a hummingbird, it seemed to radiate the very air.
[ترجمه گوگل]شادی آنها محسوس بود مانند درخشش تپنده مرغ مگس خوار، به نظر می رسید که همان هوا را ساطع می کند
[ترجمه ترگمان]خوشبختی آن ها محسوس بود، همچون موج تپنده مرغان مگس خوار به نظر می رسید که هوا را در فضا می پراکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Soft light beginning to shimmer on the still water.
[ترجمه گوگل]نور ملایمی روی آب ساکن شروع به تابیدن می کند
[ترجمه ترگمان]نور نرم در آب راکد شروع به درخشیدن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The contrast sets up a shimmer that destabilizes the solidity of the subject.
[ترجمه گوگل]کنتراست درخششی ایجاد می کند که استحکام سوژه را بی ثبات می کند
[ترجمه ترگمان]سایه روشن تصویر روشنی را پدید می آورد که استحکام قضیه را تحت الشعاع قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. These keyboard versions of three famous orchestral works shimmer with vivacity.
[ترجمه گوگل]این نسخههای کیبورد از سه اثر معروف ارکسترال با نشاط میدرخشند
[ترجمه ترگمان]این نسخه های keyboard از سه ارکستر مشهور با نشاط و نشاط می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Through the shimmer he saw the huge octopus eyes of the juggernaut grow dimmer.
[ترجمه گوگل]از طریق درخشش، او دید که چشمان اختاپوس عظیم الجثه دار تیره تر می شود
[ترجمه ترگمان]از میان شعله های لرزان چشمان اکتاپوس of را دید که dimmer شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His blue eyes shimmer in the spotlights.
[ترجمه گوگل]چشمان آبی او در نورافکن می درخشد
[ترجمه ترگمان]چشم های آبی او در نور چراغ برق می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Rich red-violet shimmer with a paler shimmer that subtly changes from silvery green to vibrant rose-pink, depending on the light.
[ترجمه گوگل]درخشش قرمز مایل به بنفش غنی با درخشش کمرنگتر که بسته به نور بهطور نامحسوس از سبز نقرهای به صورتی پر جنب و جوش تغییر میکند
[ترجمه ترگمان]به رنگ قرمز - بنفش متمایل به زرد درخشان، که به طرز نامحسوسی از رنگ سبز نقره ای تا رز - صورتی، بسته به نور، تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Would you like to shimmer in your own prom gown or would you alternatively be mysterious inside of a darkish velvet?
[ترجمه گوگل]آیا دوست دارید در لباس مجلسی خود بدرخشید یا در عوض در داخل یک مخمل تیره مرموز هستید؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری که تو لباس جشن فارغ التحصیلی خودتو ببینی یا به alternatively یه لباس مخملی مهتابی ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rich moss green with a bronze shimmer.
12. The challenge is to make inanimate objects shimmer and glow vibrancy and life.
[ترجمه گوگل]چالش این است که اشیاء بی جان را درخشان کنیم و نشاط و زندگی را بدرخشیم
[ترجمه ترگمان]چالش این است که اشیا بی جان برق بزنند و طراوت و شادابی و زندگی را به خود جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Besides, the Shimmer and NNE are more sensitive and have diagnosis value.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، Shimmer و NNE حساس تر هستند و ارزش تشخیصی دارند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، the و NNE حساسیت بیشتری دارند و ارزش تشخیص دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He had melted off into the surface - shimmer of the desert, into the mirage.
[ترجمه گوگل]او به سطح آب شده بود - درخشش صحرا، در سراب
[ترجمه ترگمان]نور خورشید در سراب دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Pale ivory taupe with lavender shimmer that show up when the light hits it.
[ترجمه گوگل]نوار عاج کم رنگ با درخشش اسطوخودوس که با برخورد نور خود را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]رنگ عاج فیل با نور بنفش کمرنگ، که وقتی نور به آن برخورد می کند، ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید